كرونا
جيمزوب
عباس عبدي
تصاوير تلسكوپ جيمز وب، يك رويه زيباييشناسانه دارند كه براي هر بينندهاي جذاب است. ولي هنگامي كه توضيحات اين تصاوير را ميخوانيم حيرتزده ميشويم و حتي بالاتر از آن قدري ترسناك ميشويم كه ماجراي جهان چيست؟ حدود سي ماه پيش در نقطه مقابل اين كهكشانگردي، ويروس كرونا بشريت را با پرسش مشابهي مواجه كرد. ويروسي آنقدر ريز كه اگر همه ويروسهاي كرونا در جهان را جمع ميكردند در يك ظرف كوچك جا ميشد و امروز تصويري ميبينيم كه هزاران كهكشان و نه ستاره آن در قابي به اندازه يك سنگريزه در اين فضايي است كه پيش روي ما ديده ميشود!! اگر تاكنون هر تصويري از مفهوم بينهايت داشتهايم بايد با آن خداحافظي كنيم چرا كه بينهايتهايي كه ما در ذهن خود داشتيم در برابر عظمت جهان، در حد ايپسيلون (مقداري در حد صفر) است. اين تصاوير و يافتهها در راه اين تلسكوپ چه تغييري در جهان خواهد گذاشت؟ در درجه اول ميتوان گفت كه هيچ، همه دارند زندگي ميكنند، دنبال رفع نيازهاي اوليه خود هستند، پس هيچ اتفاقي هم رخ نخواهد داد. كرونا هم كه تمام شود، همه يادشان ميرود. و به قول معروف نه خاني آمده بود و نه خاني رفته بود. ولي منظور از اثرات اين دو پديده، در كوتاهمدت نيست. بسياري از اثرات هستند كه ابتدا در يك لايههاي خاص اجتماعي و حتي ساختاري اثر ميگذارند، اين اثر عميق و پايدار است و كمكم و با گذشت زمان به ساير حوزهها نيز سرايت ميكند. اگر اينچنين به مساله نگاه كنيم به نظر ميرسد كه هم كرونا و هم يافتههاي جيمز وب اثرات قابل توجهي در ساختارهاي فكري و ارزشي و احتمالا مديريتهاي امور بر جاي بگذارد. زيرا مساله علم و گسترش آن است كه قطعا جامعه و افراد را تحتتاثير خود قرار خواهد داد. البته اين بدان معنا نيست كه اين اثرات همواره و بر همه افراد و جوامع يكسان و مشابه است. در مورد كرونا هم همين بود كه برخي ولو نه زياد را به سوي شبهعلم سوق داد و اعتقاد بسياري ديگر را به علم بيشتر كرد. در مورد اثرات اين دو پديده بر الهيات و رويكردهاي ديني و نيز تعريف از زندگي و نگاه به سرنوشت بشر، نيز بايد حساس بود.
در اين زمينه هم بدون ترديد هر گروهي سعي ميكند گل خود را از اين گلستان بچيند و بار معنايي خود را بر اين يافتهها بار كند، ولي اين فقط يك كوشش اوليه است از سوي همه كساني كه با هر پديدهاي سوگيرانه برخورد ميكنند. بازار اين داوريها و برداشتهاي سوگيرانه كوتاهمدت است، هنگامي كه از ماجرا قدري بگذرد، داوريهاي بيطرفانهتر، ميداندار ميشوند. البته اين بدان معنا نيست كه تضعيف يا تقويت يك رويكرد اخلاقي، اجتماعي يا الهياتي هميشگي خواهد بود. همچنان كه ميتواند رفت و برگشتي باشد. به علت يك پديده تضعيف ميشود ولي پس از سالها و حتي سدهها به علل ديگري بازگشت به رويكرد قبلي رخ دهد. ولي آنچه براي نخبگان جامعه مهم است آن بازگشتهاي احتمالي كه در قرون بعد رخ ميدهد، نيست، بلكه اين رفتهاي كنوني است كه در ميانمدت اهميت دارد و بايد خود را با آن تطبيق داد. در هر صورت جيمزوب احتمالا اثراتي ماندگار بر تصور انسان از بود يا نبود خدا يا جايگاهي كه براي بشر در ادبيات ديني قايل هستند و نيز فلسفه هستي و زندگي دارد. واقعيت اين است كه بشر تصور از خدا را به اندازه خود كوچك و حتي حقير كرده بود، بنابراين احتمال دارد كه با انتشار بيشتر يافتههاي جيمزوب، اين تصور اصلاح شود و جايگاه خدا در ذهن حقير انسان ارتقا يابد و اگر كساني در عمل مانع اين تحول مثبت شوند، چه بسا مردم قيد آن را بزنند. البته اين بدان معنا نيست كه اثرپذيري همگان يكسان و يكسو باشد، ولي اجمالا احتمال دارد كه بشريت در بلندمدت نسبت به جايگاه و تواناييهاي خود در حيات قدري محتاطتر شود. هر چند همين تلسكوپ و دستاوردهايش نشانه قدرتمندي علمي بشر است. فراموش نكنيم كه اين اثرگذاري بهشدت مربوط است با وضعيت دين در جامعه كه آيا يك عامل سازنده و رو به پيش است يا يك عامل مقاومتكننده در برابر تحولات.