عاشورا و هويت ملي
نيوشا طبيبي
امروز اول ماه محرم و آغاز دههاي است كه به واقعه تاريخساز عاشورا ختم ميشود. اين حادثه، تاثير عميقي بر فرهنگ و هنر ملي ايران گذاشته است. از اين منظر شايد بتوان آن را با واقعه تصليب مسيح(ع) و تاثير عميقي كه بر عرصههاي مختلف هنر اروپايي و جهان مسيحي گذاشته است مقايسه كرد. بخش بزرگي از ميراث هنري غرب معطوف به زنده نگه داشتن اين واقعه و پرداختن به متن و حاشيه آن شده است. در هنرهاي مختلف اعم از موسيقي، نقاشي، نمايش و مجسمهسازي طي قرنها، هنرمندان مسيحي در اين موضوع آثار باشكوهي خلق كردهاند كه امروز جزيي از ميراث فرهنگي و هنري بشر تلقي ميشوند.
واقعه عاشورا را از اين منظر و تاثير آن بر فرهنگ ملي ايران ميتوان مورد توجه قرار داد. بنا بر نظر بعضي از محققان هنر تعزيه -به بياني دقيقتر شبيهخواني- پيشينهاي قديمي در سنت ايراني دارد، اما با رسميت يافتن مذهب شيعي در ايران و پاگرفتن سنت برپايي عزاداري براي حضرت سيدالشهدا عليهالسلام، اين شبيهخواني و تعزيه تبديل به هنري جريانساز شد و تاثير عميقي بر نقاشي و موسيقي و حتي معماري ايراني گذاشت. شبيهخواني يا همان تعزيه، هنري مردمي و خودجوش است و در تعامل بين آفرينندگان - روايتكنندگان اثر و تماشاگران پديد ميآيد. «چنانچه تعزيه را به عنوان هنري بومي و ايراني بپذيريم، اين موضوع را نيز بايد قبول كنيم كه تعزيه در طول حيات خويش نه تنها به واسطه اعتقادات مذهبي مردم شكل گرفته، بلكه به دليل شركت مردم در انجام اين آيين، استمرار پيدا كرده است؛ زيرا در زمان و مكاني كه مراسم شبيهخواني برپا ميشود، مردم نه تنها تماشاگر بلكه شركتكننده در صحنههاي اين نمايش هستند و هنرمنداِن اجراكننده نيز با پشتوانهاي عظيم از اعتقاد و باور به ايفاي نقش ميپردازند. بدينترتيب هم تماشاگر و هم شبيهخوان از عناصر اصلي هنر تعزيه هستند. در بسياري از شهرها و روستاها مكاني خاص براي برپايي اين نمايش مذهبي نيز وجود داشته است؛ مكاني كه در طول زمان شكل گرفت و با نام تكيه و حسينيه شناخته ميشود.» (۱)
تاثير شبيهخواني و سنتهاي ديگر عاشورايي در برپايي نوع خاصي از بناها قابل توجه است. تكيهها و حسينيهها از جمله اين بناها هستند كه به ويژه از دوره ناصرالدينشاه قاجار به بعد با در نظر گرفتن كاربري خاص آنها ساخته شدهاند. تكيه ويرانشده دولت، از جمله اين بناهاست كه متاسفانه در دوره نوسازي پهلوي به پتك جهل و ناداني تخريب شد و امروز جز نامي بر گذري در حوالي كاخ گلستان و بازار تهران چيزي از آن باقي نمانده است. از جمله حسينيهها و تكاياي زيبا كه خوشبختانه هنوز برپاست، حسينيه سادات اخوي تهران، خانهاي قديمي است كه كاربري حسينيه پيدا كرده و از دوره قاجار تا به امروز كم و بيش با همان شكل و شيوه به زندگي خود ادامه ميدهد. حياط مركزي اين بنا كه گرداگردش اتاقهايي به سبك معماري قديم ايران ساخته شده است - با چادري منقش پوشيده ميشود. بسياري از تكايا و حسينيههاي قديمي در ايران چنين هستند. سقف تكيه دولت نيز در ايام عزاداري با پوششي عظيم برقرار ميشده است.
تعزيه، در حفظ و اعتلاي رديف آوازي موسيقي ايراني هم نقش بسيار مهمي ايفا كرده و در دورهاي بزرگترين راويان و مربيان آواز ايراني، شبيهخوانها بودهاند. خوانندگان بزرگي چون قمر و بنان، در دورههايي به آموختن رديف و فن آواز ايراني از استادان شبيهخوان پرداختهاند.
در زمينه نقاشي و هنرهاي تجسمي هم ترسيم پردههاي واقعه عاشورا و نقل جزييات آن واقعه، سنت خاصي را در نقاشي ايراني پايهگذاري كرد كه تا امروز برقرار است.
رسميت مذهب تشيع در ايران، سبب اتحاد ملي و يكپارچگي و موجب قوام و دوام تا به امروز شده و سنتهاي عاشورايي و عزاداري براي امام حسين عليهالسلام، تبديل به عنصري براي همدلي و الفت بين آحاد ملت شده است. بهجا آوردن اين سنت نزد مردم چنان گرامي و محترم و لازم شد كه به مثابه امري هويتي و شناسنامهاي، وارد فرهنگ ايران شد. در همين موضوع، در طول يك ماه عزاداري، تمامي ايرانيان، اعم از شيعه و سني و حتي مسيحي و زرتشتي به احترام واقعه عاشورا و شهداي آن و به ياد آن حماسه، در برگزاري مراسم و بزرگداشت ياد و خاطره آن همت ميكردند. تكيههاي متعدد متعلق به غيرشيعيان در شهرهايي كه هموطنان غيرشيعه و غيرمسلمان در آن ساكن بودند تشكل ميشد و همچنان ميشود.
فراتر از نقش تاريخي و عميق عاشورا در زنده نگه داشتن و باليدن هنرهاي ملي، نقش اين واقعه و بزرگداشت آن در حفظ تماميت ارضي و اتحاد ملي شايان توجه و بازخواني عميق و دقيق است.
۱- پيوند آيين تعزيه (شبيهخواني) با عناصر كالبدي در حسينيه شوكتيه بيرجند - مفيد شاطري، راضيه آرزومندان/مطالعات فرهنگي اجتماعي خراسان