ايرانيزه شدن آيينهاي محرم
رضا دبيرينژاد
آيينها يك تجربه فرهنگي هستند كه كاركردهاي چندگانه دارند و در عمل فراتر از واقعيت ملموس عمل ميكنند. آيينها براي اثرگذاري بايد بتوانند با كنشگران و در واقع مخاطبين خود ارتباط برقرار نمايند و آنها را احاطه كنند، به گونهاي كه آيينوران در خود آيين شريك و ادغام شوند. براي رسيدن به چنين هدفي آيينها از نشانههاي آشنا استفاده ميكنند و در مسير حيات خود مدام به آشناسازي نشانهها و تجديد حيات آنها ميپردازند. اين نشانههاي آشنا سبب همذات پنداري و قرابت جامعه با آيينها ميشود، اين عناصر يا نشانهها ميتوانند از سابقه فرهنگي-تاريخي يك جامعه يا عناصر طبيعي و زيستي يك جامعه وامگيري شوند. با چنين سازوكاري آيينهاي محرم هم از نشانههاي فرهنگي ملي و قومي و منطقهاي وامگيري كردهاند تا مفاهيم خود را در زباني آشنا و قابل ارتباط با اقوام مختلف ايراني جاي دهند، از همينرو است كه در آيينهاي محرم ميتوانيم نشانههاي متعددي از آيينهاي پيشين ايراني، اسطورهها و ساير سنتهاي ملي و قومي مشاهده كنيم. آيينهاي محرم بر بستر ساير آيينها قرار گرفتهاند تا از تجربههاي آنها براي ارتباط بيشتر و تاثير بيشتر استفاده كنند، بر همين اساس ميتوان يك نظام بينافرهنگي تاريخي را در ساخت آيينهاي محرم در ايران مشاهده كرد. اگر بر تاثير آيينهاي سوگ سياوش يا ساير آيينهاي سوگواري قومي از جنوب تا شمال كشور اشاره ميشود، اگر نوع سينهزنيهاي جنوبي با سينهزنيهاي مناطق مركزي كشور فرق دارد به دليل همين تمايزهاي فرهنگي و تلفيق آيينهاي محرم با آيينهاي قومي است. اگر در لاهيجان از نظام محلهاي در زمانبندي آيينهاي شبهاي محرم بهره گرفته شده است يا در جنوب پيوندي ميان دريا و آيينهاي محرم وجود دارد برآمده از همين نظام ساخت آيينها است. براي همين هم در سوگنامههاي هر منطقه از زبان بومي آن استفاده ميشود كه قرابت بيشتري را فراهم آورد. در اين فرآيند روايتهاي محرم رنگ و بويي بومي و محلي ميگيرد و از روايتهايي مشابه برگرفته از سنن بومي سعي ميشود هم امكان همذاتپنداري فراهم شود و هم انتقال برخي مفاهيم صورت گيرد. با توجه به اين سازوكار شكل گرفته آيينهاي محرم ايرانيزه شده است و اين ايرانيزه شده در كنار بسترسازي براي ارتباط، آيينهاي محرم را با فرهنگ ملي و قومي عجين كرده است، اين عجين شدن سبب حفظ نشانهها و سنتهاي فرهنگ ايراني نيز شده است و سلسلهاي از معاني را از مفاهيم مذهبي، تاريخي، اسطورهاي و قومي را به هم پيوند زده است و در نتيجه سطح وسيعتري از مفاهيم شكل گرفته است كه امكان توسعه دارد. ايرانيزه شدن آيينهاي محرم يك رابطه دوسويه فرهنگي است كه بر توليد فرهنگي و معناسازي در هر دوسو اثر داشته است. در نظر داشته باشيم كه آيين يك نظام زنده است و فرهنگ ايراني هم يك جريان زنده است و سازوكار بوميسازي و پيوندسازي فرهنگي همچنان امتداد دارد.