رمان
آيات شيطاني
سيد عطاءالله مهاجراني
باشو، يكي از ممتازترين سرايندگان «هايكو» به زبان ژاپني، هايكوي بسيار تاملانگيزي دارد
«در شبي تيره، مرغ سليم
در جستوجوي آشيانهاش ميگريد!» (۱)
چرا ميگريد؟ زيرا او مطابق عادت آشيانه خود را در شنهاي ساحل دريا ميسازد، دريا كه توفاني ميشود، موجهاي سنگين و پرّان توفان، آشيانه او را بر باد ميدهد. هنگامي كه سليم شبانه دنبال آشيانهاش ميگردد، پيدا نميكند.
گويي نه تنها رمان «آيات شيطاني» سِر احمد سلمان رشدي (۱۹۴۷-)، بلكه رمان « بچههاي نيمه شب» و «شرم» و نيز گزارش سفر او به نيكاراگوئه با عنوان: «لبخند به يوزپلنگ» و مهمتر از همه خاطره -رمان او كه با عنوان «ژوزف آنتون» منتشر شده است. روايتي از همين سهگانه: كمبودگي، گسيختگي و خويشويرانگري است. (۲)
ژوزف آنتون، در واقع تركيب رئاليسم جادويي و رمان تاريخي است. زندگي دشوار و پيچيده سلمان رشدي در چنبره تيم حفاظت پليس و نيروهاي امنيتي، پس از صدور فتواي امام خميني (رضوانالله تعالي عليه) همانند سلسلهعصب طاقتسوزي، زمين و آسمانِ كتاب يا فضاي آن را پوشانده است. فضايي سنگين، قيرآلود و مملو از ذرات سرب داغ. نميتوان در اين فضا دم زد، نميتوان از اين فضا گريخت. به تعبير حكيم فردوسي:
شبي چون شبه روي شسته به قير
نه بهرام پيدا نه كيوان نه تير
نموده به هر سو به چشم اهرمن
چو مار سيه باز كرده دهن
در چنين شبي، مهربان بانوي فردوسي، چراغ ميافروزد. جامي از انار و نارنج و به ميآورد. شب فردوسي را چون روز با مهر و شادماني و كام ميآرايد و براي فردوسي داستان عاشقانه بيژن و منيژه ميگويد.
سلمان رشدي با داستان در چنان فضاي زندگي تيره دربسته زهرآگيني پرتاب ميشود! بانوي سرايش ماريان ويگينز، داستاننويس امريكايي كه اتفاقا سلمان رشدي، رمان آيات شيطاني را به او تقديم كرده بود، از او ميگريزد. ماريان همسر دوم رشدي بود.
ظفر پسر نخست رشدي از همسر اول اوست كه از هم جدا شده بودند.گسيختگي! نام تركيبي كتاب: ژوزف- آنتون، از تلفيق نام ژوزف كنراد و آنتوان چخوف اقتباس شده است. اما سلمان رشدي بيش از همه ميداند كه زندگي او و رمان آيات شيطاني، هيچ نسبتي با زندگاني و آثار كنراد و چخوف ندارد! البته اين سخن به اين معنا نيست كه سلمان رشدي از شيوه نوشتن يا تكنيك كنراد و چخوف بهره نبرده است، مراد سير كلي و هويت آثار و سبك زندگي هر سه نويسنده است.
ميخواهم بگويم هنگامي كه نويسنده، گسيختگي و گمبودگي و خويشويرانگري را به عنوان سبك كار و هنر خويش انتخاب ميكند، به ويژه به هتك امر مقدس و پيامبران و كتابهاي آسماني ميپردازد، اين ويرانگري سايه سنگينش بر زندگي نويسنده نيز ميافتد. به تعبير نيچه: «هنگامي كه تو در مغاك مينگري، مغاك نيز در تو مينگرد!» چنانكه كتاب بسيار مفصل «ژوزف آنتون» روايت رشدي از ويراني خود و خانوادهاش در طول بيش از يك دهه و تكرار ويراني و گسيختگي است. چنان كه همسر سومش به رشدي گفت: «تو با واهمههايت خود و خانوادهات را ويران ميكني.» مدتي بعد از همسر سومش جدا شد و با يك مدل ازدواج كرد و…مدتي بعد از او هم جدا شد. اين پيوندها نشانه گسيختگي بود. زمان به طول نميانجاميد كه حلقه پيوند گسسته ميشد. گسستگي در روح و هويت رشدي بود. گرچه او در سال ۱۹۸۴ از آميختگي و پيوند سخن گفته بود اما در دنياي واقع، او نماد گسستگي شده بود. نوشته بود: «باهم مخلوط ميشويم، بهطور جداييناپذيري باهم مخلوط ميشوند و اين ... آميختگي پيامدهايي دارد.» و «در اين دنياي بدون گوشههاي آرام، نميتوان به راحتي از تاريخ، از هياهو، از هياهوي وحشتناك و بيآرام فرار كرد». اما او خود بر اين هياهو و غوغا و نا آرامي افزود. ميكوشد چنين سرنوشتي را به گونهاي تقدير تاريخي، تفسير كند:
«همه ما تحت تابش تاريخ هستيم، ما با تاريخ و سياست راديواكتيويته ميشويم!» (۳)
همان «تاريخيگري» كه كارل پوپر بهتر از ديگران به نقدش همت گماشت، اينگونه در انديشه و شيوه و منش سلمان رشدي، توجيهكننده سبك ادبي و هنرياش ميشود. تاريخيگري و تابش راديو اكتيو تاريخ به سلمان رشدي فرمان داد تا مريم عذري كه نماد پاكي و آراستگي و رنج و محبت است، از زبان سلمان رشدي به گونهاي معرفي شود كه انسان از تصور و بيانش شرم ميكند!؟ اين ادبيات و آزادي بيان و هنر است؟ سلمان رشدي چنان كه غربيها ميگويند، قهرمان آزادي بيان است؟ به تعبير ايزايا برلين، آزادي از چه چيزي؟ و آزادي براي چه!؟ اگر «تنهايي» را مضمون بنيادي رمانهاي گارسيا ماركز تلقي كنيم، «گسستگي» مضمون رمانهاي رشدي است.
پي نوشت:
1. on love and barley, Heiko of Basho, Penguin Classics, London, 1985 P 27 and 86
2.Joseph Anton: A Memoir. By Salman Rushdie. New York: Random House, 2012. Pp. 636
3. Joseph Anton by Salman Rushdie - review
The humiliations, the parties, the failures of analysis – Pankaj Mishra on Salman Rushdie’s memoir,
Gurdian 18 September, 2012