توصيههايي
به اجلاس آموزش و پرورش (2)
قاسم يزدانپناه
در شماره قبلي روزنامه توصيههايي دهگانه را به همكارانم در اجلاس آموزش و پرورش تقديم كردم، در اين شماره به موارد ديگري نيز اشاره ميكنم. اميدوارم موثر باشد.
۱۱- دوستان عزيزم همه ميدانيم «حال آموزش و پرورش خوب نيست!» كسري بودجه، افت آموزشي، عدم همخواني سيستم آموزش ابتدايي با متوسطه، تب كنكور، بيانگيزگي براي تحصيل خصوصا در متوسطه، مساله عدالت آموزشي، ساختمانهاي مستهلك، تجهيزات فرسوده و از رده خارج، حقوق و دستمزد پايين فرهنگيان با توجه به تورم سرسامآور، كمبود نيروي انساني، مدارس كپري و موارد متعدد ديگر! رفع مشكلات نياز به تشريك مساعي دولت و مردم دارد. دولت به تنهايي قدرت و توان حل مشكلات را ندارد. بايد زمينهاي فراهم شود تا همه اقشار با هر نگاه و انديشهاي با رغبت به كمك آموزش و پرورش بشتابند.
۱۲- دربرخي مناطق تهران بيش از شصت درصد دانشآموزان در مدارس غيردولتي تحصيل ميكنند. مدارس غيردولتي در مراكز استانها و شهرهاي مهم استان، بار زيادي از دوش آموزش و پرورش برداشتهاند. دهها هزار شغل ايجاد كردهاند و ميليونها مترمربع همراه با تجهيزات آموزشي مدرسه ساخته يا اجاره كردهاند. به بهانه عدالت آموزشي موسسان و مديران اين نوع از مدرسهداري را نگران نكنيم. اكثريت دانشآموزان اين مدارس طبق پژوهشها فرزندان كارمندان و اقشار متوسط و متوسط به پايين هستند. درصد كمي هم از مرفهين! خانوادهها نگران تحصيل فرزندانشان هستند و حاضرند بهايش را خودشان بپردازند. حساب تعدادي اندك از اينگونه مدارس متخلف با بقيه مدارس جداست! عموما موسسان، فرهنگيان نجيب و شريفي هستند كه با عسرت و سختي مدرسهداري ميكنند. اگر هم ضعفي هست در روش نظارت و كنترل آموزشوپرورش است. برخي از هيات امنا و موسسان اين نوع مدرسهها صاحبان انديشه در تعليم و تربيت هستند.
با مديريت صحيح مدارس غيردولتي را كنترل و جلوي تخلفات را بگيريد و شايستگان را تشويق كنيد. آنها را از حيطه مديريت و توجه خود حذف نكنيد.
۱۳- امور تربيتي دانشآموزان در اين عصر مسالهاي حياتي است. بچهها عاشق كارگروهي و تيمياند. هويت اجتماعي خود را در گروه پيدا ميكنند. در فعاليتهاي گروهي عرصه را براي همه تشكلهاي دانشآموزي و فعاليتهاي فرهنگي و هنري باز كنيد. انحصار طلبي در اين زمينه جايز نيست. بچهها با هم متفاوتند و گرايشهاي مختلفي دارند. در كنار بسيج زمينه فعاليت پيشتازان و ساير تشكلها را گسترش دهيد. بچهها اگر موسيقي و هنر را در مدرسه ياد نگيرند، خارج از مدرسه در منزل و مراكز ديگر دنبال يادگيري ميروند.
مدرسه جاي همه درسهاي زندگي است، زندگي متنوع است و تنوع مشروع و سالم اگر در مدرسه فراهم نشود، نامشروعش در جامعه بچهها را جذب ميكند. دانشآموزان عاشق مسابقه و رقابت و تفريح و شادي و اردو و بازديد و تربيتبدنياند، اين فعاليتها را بيشتر توسعه دهيد. اردوگاهها و كانونها جاي سمينار و مراسمهاي اداري نيستند، اين مراكز براي تربيت اجتماعي و انس با طبيعت دانشآموزانند. عموما اين مراكز خالي از دانشآموز شدهاند!
۱۴- آموزش و پرورش با نزديك به يك ميليون پرسنل منبع غني استعدادهاي كارشناسي و مديريتي است. براي انتخاب مديران مدارس و ساير مديريتها جناحبازي را رها كنيم و شايستگان را انتخاب نماييم. دنبال اسمها نباشيم، افراد گمنام و بيادعايي هستند كه صاحب انديشه و عملند، آنها را به روشهاي مختلف بيابيد و به كار بگيريد. معمولا اين افراد دنبال نام و نان نيستند بايد پيدايشان كنيد و فرشقرمز برايشان پهن كنيد. شما در بخش دولتي اين كار را نكنيد ديگران آنها را كشف و به كار گرفته و شما يكي از آيتمهاي عدالت آموزشي را از دست ميدهيد. مدارس دولتي ضعيف و مدارس ديگر قوي ميشوند.
۱۵- با توسعه شبكههاي اجتماعي و سرگرميهاي متعدد و شيوههاي نوين، بچهها وارد دنياي مجازي شدهاند. دنيايي بيحد و مرز! فعاليت بدني كاهش يافته، چاقي مفرط، بلوغ زودرس و مسائل متعدد ديگر حتي در مدارس ابتدايي مشاهده شده است. رييس اداره و سايرين نبايد از اين نوع مسائل غافل شوند. مسائل حاشيهاي باعث نشود تا از رسالت اصلي غافل شويد!
۱۶- مشغله اداري و كاري باعث نشود از مطالعه و بهروز كردن خود غافل شويد. اين روزها كتابهاي خوبي در زمينه تعليم و تربيت نوشته يا ترجمه ميشود. فيلمهاي خوبي ساخته ميشود، مقالات متعددي به نگارش درميآيد، مدير و رييسي كه از خواندن و نوشتن و يادگيري غافل شود تاريخ مصرفش زود تمام ميشود! شما به هر مدرسهاي كه وارد ميشويد با معلمان و دبيران فرهيختهاي مواجه ميشويد. آنها تفاوت يك مدير و رييس باسواد را از بيسواد زود تشخيص ميدهند. آنها ميفهمند اين رييس يا مدير بر اساس شايستگي انتخاب و منصوب شده يا به توصيه و سفارش!!!
از خودتان با انديشه و عمل و سعه صدر مراقبت كنيد كه فرمود: «آله الرياسه سعه الصدر»
حرف و درد بسيار است، به همين موارد اكتفا ميكنم.
در خانه اگر كس است، يك حرف بس است.
خدايا چنان كن سرانجام كار، تو خشنود باشي و ما رستگار