چالشهاي شهري براي دختران
زهرا نژادبهرام
شهرهاي كشور كه بالغ بر1400 عدد است امروز به رغم گستردگي و تنوع و جمع كثيري از دختران و زنان با چالشهاي زيادي براي پذيرش آنها روبهرو است. شهرها به دليل ناتواني در تامين زيرساختهاي متناسب براي تردد، اوقات فراغت به معضلي براي دختران مبدل شدهاند. آنان كه به دليل روحيه جواني و پر نشاط تمايل به حضوري موثر در شهر دارند و فضاهاي شهري را جدا از خود نميدانند با دشواريهاي زيادي روبهرو هستند. آنان با اتكا به ظرفيتهاي دانشي، تعاملي و ارتباطي نيازمند مكانهايي هستند كه بتواند بخشي از خواستههاي آنها را پاسخگو باشد؛ پاتوقهاي شهري در محلات، فضاهاي سبز محلهاي، مراكز محله، سينماهاي محلهاي، كتابخانههاي محلي، كافههاي محلي و... قادر است بخشي از نيازها آنها را در بر بگيرد اما كافي نيست. شهرهايي به وسعت چند استان يا به مقياس يك محله شهرهاي بزرگ بايد فضاهايي از جنس سلامت و امنيت و تنوع را با هم داشته باشند. دختران امروز با اتكا به ظرفيتهاي جديد انقلاب ارتباطي قادرند در بستري از فعاليتهاي متنوع و كسب اطلاعات روزآمد در بستر جامعه فعال باشند لذا نيازمند فضاسازي مطلوب از سوي مديريت شهري هستند. طرحهايي مثل سراهاي تجربه، سراهاي كارآفريني، سراهاي كتابخواني و... شايد بتواند بخشي از نيازهاي آنان را بر طرف كند اما كافي نيست. اوقات فراغت تابستان نيازمند آمادهسازي شهر براي دختران است امري كه كمتر در چشم مسوولان و مديريت شهري معنا گرفته است. ما هميشه اوقات فراغت را در قالب مدارس تابستاني و در نهايت فعاليتهاي آموزشي فوقبرنامه تعريف كردهايم در حالي كه دختران امروز علاوه بر فعاليتهاي آموزشي نيازمند رويكردهاي ديگري براي رشد و پويايي شخصيتي و هويتي هستند. آنان بايد فرصتهاي تعامل بيشتري با جامعه داشته باشند تا بتوانند در آينده شهرونداني مسوول و مشاركت پذير باشند. آنها بايد در بستر جوامع شهري فرصت تجربه زندگي اجتماعي را در امنيت و آرامش به دست آورند تا بتوانند با رويكردي انسان محورانه به جامعه پيراموني بينديشند .
از اين رو پوياسازي، امنسازي، پذيرش جواني و ساز و كار جواني الزامي جدي براي حضور دختران در شهر است! لذا پذيرش هويت دختران در شهر نيازمند نگاه و نگرش و درعين حال زيرساختهاي لازم است، اين مهم در بستر انديشه مشترك مديريت شهري و مسوولان فرهنگي كشور قابل شكلگيري است. انتظار اينكه دختران در خانه بمانند و از خانه فقط براي امر آموزش خارج شوند با واقعيت امروز جامعه همخواني ندارد! لذا توجه به اين امر كه زيرساختهاي لازم براي تردد دختران و ايجاد ظرفيتهاي ايمن و ارزان براي آنها ضروري است، امري اجتناب ناپذير است. مثلا تخفيف ويژه به دختران براي حمل و نقل عمومي يا استفاده از سينماهاي مديريت شهري با تخفيف يا بهرهگيري 24 ساعته از كتابخانههاي آنلاين و... جملگي قادر است حضور دختران در شهر را فعال و ايمن بگرداند! دختران استان گيلان معمولا سينما رفتن را خيلي جدي نميگيرند شايد بخشي از آن برگرفته از نگاه اجتماعي و خانوادگي به محيطهاي نسبتا تاريك داخل سينماهاست اما ميتوان با ايجاد فضاهاي متنوع در سينماها نظير نمايشگاههاي هنري و صنايع دستي فضاي سينما را كمي همدلانه كرد تا بتوانند از اين ظرفيت بهره بگيرند؛ يا زنان و دختران ايلامي كمتر از فضاهاي فرهنگي شهري بهرهمند ميشوند كه شايد بخشي از آن عدم تعريف متناسب از اين فضاهاي شهري براي آنها است. فرهنگسازي و پذيرش نياز دختران جوان در شهرها الزامي است كه مديريتهاي شهري نميتوانند بيتفاوت از كنار آنها عبور كنند! دختران، مادران آينده و شهروندان اين شهرها هستند؛ هر نوع نگرش مشاركت جويانه و مشاركتپذيري با آنان فرصت به دست آوردن ظرفيتهاي انساني پر توانتر و پر نشاطتري را براي آينده شهرها تامين ميكند؛ از اين رو شايد ايجاد برنامهها يا رويدادهاي دخترانه نظير رنگآميزي برخي مناطق محلات با همراهي هنرمندان يا بسترسازي براي مشاركت آنها در آموزش شهري با گردشهاي درون شهري و درون محلهاي جملگي قادر است فرصت تعامل براي آنها و شهر را معنادارتر كند! بهترين راه براي همدلانه كردن شهر با دختران نظرسنجي از خود آنان است! شهرها بايد فراگيرتر، برابرتر و پايدارتر شوند تا بتوانند پذيراي دختران باشند، اما شكلگيري اين شهرها تنها با پذيرش حق همه شهروندان به ويژه دختران حاصل ميشود. آنچه به نظر بايد مورد توجه قرار بگيرد نيازهاي خاص دختران براي حضور در جامعه شهري است، حضور در جامعه جدا از سير و سياحت ويترينها يا گذر در پاركها و پاساژها نيازمند نوعي برنامهريزي براي چالشهاي موثر و آموزنده براي حضور آنان است؛ آنان تجربه اجتماعي را در شهر ميآموزند بهكارگيري روشهاي متناسب براي ايجاد مكان و فضاي لازم با مشاركت آنان قادر است تصويري متفاوت از حيات دختران در شهر را به تصوير بكشد. تصويرسازي شهري از دختران قهرمان ورزشي، تحصيلي، نوآور، انديشمند بستري براي الگوسازي متفاوت از دختران ايران است. تجارب كشورهايي مثل كشورهاي اسكانديناوي(1) شايد بتواند بستري براي تعامل واقعي دختران و شهر باشد اما پيش از هر چيز بايد باور كنيم كه دختران شهر را جدا از خود نميدانند؛ شهر نيز بايدآنها را جدا از خود نداند. يا دآور ميشود امروزه شهرها نقش هويتسازي را برعهده دارند و به عبارتي شهرها هويت ساز انسانها هستند و به هويت انسانها نزديك شدهاند لذا به نوعي شهرها بازتاب هويت انسانها است پس نسبت به تدارك لازم براي پذيرش و خوانايي شهر براي دختران كوشا باشيم.
1- https://unhabitat.org/urban-girls-and-women-redesign-their-cities-using-digital-tools