• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5284 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۳۱ مرداد

پهلوي‌ها از توهم تا واقعيت

جعفر گلابي

مصاحبه خانم فرح ديبا، بيوه محمدرضا پهلوي با يك روزنامه ايتاليايي و پيش از آن اظهارات فرزندش في‌نفسه اهميت خاصي براي پرداختن ندارد، فقط قدري پيرامون اين تحركات نسبتا جديد مي‌پردازم تا به نتيجه بسيار مهمي برسم.نمي‌دانم سطح دانش سياسي اين خانم چقدر است ولي از مجموعه گفتار و رفتار مادر و فرزند چنين برمي‌آيد كه به ايشان مشاوره مي‌دهند، ولي اين مشاوره‌ها هم از عمق و غناي لازم برخوردار نيست چنانچه بعضا صدر و ذيل يك سخنراني و مصاحبه با هم نمي‌خواند و از تناقض و تغاير رنج مي‌برد.اگر خانم ديبا داراي سياست اصيل و با مبنايي بود بايد در جريان انقلاب خود را نشان مي‌داد و مثلا شويش را از كشتار 17 شهريور كه كار كل رژيم را يكسره كرد، برحذر مي‌داشت.اگر هم چنين توصيه‌اي وجود داشته خودش هيچ‌گاه اشاره‌اي به آن نكرده است.از مسائل قبل از انقلاب كه بسيار است و در اين مختصر نمي‌گنجد كه بگذريم بايد به مواضع وي پس از انقلاب پرداخت و سوالات روشني را مطرح كرد.وي كل انقلاب را يك توطئه مي‌داند كه بيگانگان هم در آن دخيل بوده‌اند ولي هرگز براي حضور ميليوني و سراسري مردم در راهپيمايي‌ها و اعتصابات همه‌جانبه هيچ دليل روشن و قابل انطباق با نظرخود ارايه نمي‌كند.طبق اين نظر همه گروه‌هاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي و اصناف مذهبي و كمونيست و سكولار و حتي اقليت‌هاي مذهبي و كارگران و كارمندان و دانشجويان و دانشگاهيان و حوزه‌هاي علميه و حتي بدنه ارتش با «معجزه توطئه» گرد هم آمدند و انقلاب را به ثمر رساندند و جز سلطنت‌طلبان كه اتفاقا آنها هم كمترين رمق را در حمايت از شاه بروز دادند همه از روي جهل نقشه بيگانگان را اجرا كردند! البته دفاع با دليل و بي‌دليل و آسمان و ريسمان هر كس نسبت به عملكرد خود قابل درك است ولي وقتي چنين فردي مي‌خواهد وارد يك ميدان شود بايد داراي حداقلي از استدلال و استناد و منطق باشد تا توجهي را به خود جلب كند.به هر حال توطئه! انقلاب صورت گرفت و همه بدون فكر و دليل شورش كردند! بلافاصله سوال‌هاي ديگر خودنمايي مي‌كند. 

كمتر از 3 ماه پس از پيروزي انقلاب رفراندم برگزار شد و 98 درصد مردم اساس سلطنت را خلع و نظام جديد را انتخاب كردند.آيا مردم حق راي دادن به نظام دلخواه خود را نداشتند؟ چگونه پدر و پسري هر دو با كودتا سلطنت كردند، مشروع هستند ولي نظامي كه نوع رژيم و قانون اساسي آن را به راي مردم گذاشته است، مشروع نيست؟چرا پهلوي‌ها به راي نظر مردم در انتخابات تمكين نكردند و رژيم جديد را نپذيرفتند؟از اين بديهيات مي‌گذريم و به مصاحبه اخير ايشان اشاره مي‌كنيم، خانم ديبا صراحتا اعلام كرده است مردم ايران خواهان بازگشت پادشاهي پهلوي هستند و وي آماده برگشت به ايران است! سوال ابتدايي و ساده اين است كه وي بر اساس كدام نظرسنجي يا راي‌گيري به اين نتيجه رسيده است؟آيا هرگاه 200 نفر در خيابان شعاري دادند، مي‌توان آن را به كل ملت نسبت داد؟ گروه رجوي و انواع گروه‌هاي ديگر خارج‌نشين هم كم‌وبيش همين ادعا را دارند، با كدام معيار مي‌توان نظر مردم ايران را رسما و قانونا فهميد؟اگر ايشان كمترين اعتقادي به حاكميت مردم بر سرنوشت خود داشت حداقل در مقام بيان بايد خواستار رفراندم مي‌شد.البته وي متوجه تناقض پيش‌گفته هست، چراكه اگر بر حقوق بديهي مردم تاكيد كند ناچار بايد حكومت همسر و پدر همسر خود را غيرقانوني بداند و آن را محكوم كند.اما به نظر مي‌رسد اين خانم مسن به سخنان خود اعتقاد چنداني ندارد، چراكه اگر از منابع موثق و قابل اتكا به مقبوليت خود باور داشت، اعلام مي‌كرد فلان روز به ايران خواهم آمد و لابد ملتي كه طرفدار اوست امنيتش را تامين مي‌كردند! احتمالا هم آنهايي كه دورش را گرفته و نظر به اموالش دارند برايش فضاسازي مي‌كنند و مشاوران دولتي امريكا هم اين‌گونه فعاليت‌ها و اظهارنظرها را بي‌ضرر مي‌دانند، كسي چه مي‌داند شايد روزي به ‌كارشان آمد!بگذريم، از همه اين نوشتار مي‌خواهم روي اين نكته متمركز شوم كه چرا در خاندان پهلوي چنين احساسي پيدا شده و تحركات تازه‌اي را آغاز كرده‌اند؟ چرا پيش از اين با چنين صراحتي به اعلام نظرات خود نمي‌پرداختند و سخناني بزرگ‌تر از قدوقامت‌شان ابراز نمي‌كردند؟روشن است كه بعد از برگزاري دو انتخابات حداقلي و غيررقابتي و انبوه اشتباهات مسوولان و مديريت‌هاي غلط و ناكارآمد كه به نارضايتي‌ها دامن زده، بوي كباب به مشام انواع گروه‌ها و افراد خارج‌نشين رسيده است.البته حتي اگر اينجا خر داغ مي‌كنند و اين بويي است كه اپوزيسيون مرفه خارج‌نشين حس كرده‌اند نبايد آن را دست‌كم گرفت و از گردش نامعلوم روزگار هراسي نداشت.بسياري از مديريت‌ها با سلايق معوج و عدم درك شرايط خاص كشور و خصوصا رنج فوق طاقت محرومان نه تنها در كم كردن آلام مردم تلاش و دانش و تواضع و تامل و مسووليت نشان نمي‌دهند، بلكه بعضا گوي سبقت در ناراضي‌تراشي را از يكديگر مي‌ربايند!در كنار روند خطرناك شده تورم و فسادهاي نجومي روزي نيست كه شاهد يك نابساماني در امور مردم، يك سخن بي‌وجه و خالي از احترام به قشرهاي مختلف و محبوبان جامعه و رفتار نامناسب با افراد در كوچه و خيابان نباشيم.مسلما كوچك‌ترين فسادها و رانت‌خواري‌ها و ضايع كردن حقوق شهروندي بر تنور اميد اپوزيسيون مي‌دمد و بيگانگان هم منتظر اوج مشكلات كشور هستند تا كارستان خود را به انجام برسانند.مقابله با همه اين مطامع انباشته شده جز از طريق احترام به مردم و رعايت حقوق همه شهروندان و رفع مشكلات ساختاري در روابط بين‌المللي ميسر نيست.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون