گلوي اروميه؛ مركز استان پرآب ايران هم از بيتدبيريها خشك شد
غصه آب، قصه بيآبي
بنفشه سامگيس
از درياچه كه ديگر چيزي نمانده. كنار ساحلش كه بايستي، از درياچه هيچ اثري پيدا نيست. بايد پل وسط بستر نمك را بروي تا برسي به باقيماندهاش؛ حوضچه مانندي كه آنهم عمقش بيشتر از 7 يا 8 متر نيست. يك پياله آب از همان باقي مانده اگر برداري، فكر ميكني يك ليوان چاي تا گردن پر شده از شكر است بس كه حجم نمكش بالاست و بس كه كدر شده از شوري.»
اين حرفها را آزاد يوسفيراد ميگويد؛ خبرنگار اهل و ساكن شهر اروميه كه هفته قبل به ديدن تتمه درياچه اروميه رفته بود. درياچهاي كه بخشي از خاطرات كودكياش را رقم زد. به استناد اسناد تاريخي، نام درياچه اروميه در پارسي كهن «چيچست» بوده به معني «درخشنده». حالا از آن وسعت درخشنده چيزي نمانده جز سنگي بر گوري.
«عموي من در عجبشير سرباز بود. وقتي ميخواستيم به عجبشير برويم، لنج عبوري از درياچه تا تبريز را كرايه ميكرديم؛ لنجي كه هم آدم ميبرد و هم ماشين. ساحل درياچه، مثل ساحل اروپا بود. پر از مردان و زناني كه براي آفتاب گرفتن و تفريح آمده بودند. دستفروشهايي را يادم هست كه در ساحل درياچه دكه داشتند و بُطر بُطر آب درياچه ميفروختند. حالا كه بروي ساحل درياچه، جز سكوت چيزي نميشنوي.»
ارتفاعات مرزي ايران و تركيه، معمولا تا ابتداي تابستان سفيد از برف است؛ برف يخ زده زمستان سال قبل، چكه چكه بستر سه رودخانه مرزي 5 بخش اروميه را از آب گوارا لبريز ميكند. اهالي 650 روستاي شهرستان اروميه؛ جمعيتي بالغ بر 300 هزار نفر، تا يك دهه قبل، غمي بابت «آب» نداشتند. مردم، شاخهاي از رودهاي هميشه جاري «نازلوچاي» و «شهرچاي» و «باراندوز چاي» را با يك نظام سنتي و بدوي اما مفيد و موثر، تا دل روستاها آورده بودند و آب گواراي منشعب از چشمههاي كوهستاني را، نعمت رايگان بيمنت را مينوشيدند. ابتداي دهه 90، دولت وقت به صرافت افتاد كه بابت آب چشمههاي جاري در نوار مرزي، عايدي داشته باشد. به بهانه بيماريزا بودن آب چشمهها، مجتمع آبرساني در منطقه احداث كردند و بابت انشعابات خانگي، از مردم مرزنشين پول گرفتند و قرار شد تامين آب شرب از همين مجتمع باشد. 10 سال گذشت و در اين مدت كمتر بازرسي براي لكهگيري و مرمت نشتي و تركيدگي و خرابي اتصالات انشعاب خانگي اعزام شد. ثمر سهلانگاريهاي دولت و كمتوجهي به ضرورت رفع خرابيهاي خرد اتصالاتي كه با پول مردم احداث شده بود، حالا و بعد از 10 سال، به شكستگيهاي عميق و مشكلساز تبديل شده است. روزها پشت روزها ميآيد و هزاران نفر از ساكنان روستاهاي منطقه «سيلوانا» و «صوماي و برادوست» و «نازلو» و «انزل» و «مركزي» كه دقيقا، پاي كوه نشستهاند و اگر از پنجره خانههايشان نگاه كنند، هنوز ميتوانند قلههاي سفيدپوش از بارش زمستان قبل را ببينند، دچار قحطي آب شدهاند. مرزنشينها، به سببهاي متعدد، جرات اعتراض ندارند. در تعداد كمي از 650 روستا، مردها و زنها، تسليم و در سكوت، شكستگي انشعابات و اتصالات انتقال آب را، مرمت كردهاند؛ باز هم از جيب خودشان. در تعداد كمي از روستاها، مردم به اتصالات دولتيها لگد زدهاند و همان سيستم آبرساني بدوي اما مفيد و موثر خودشان را از نو علم كردهاند. در تعداد خيلي زيادتري از روستاها كه امكاني و تواني براي مرمت نبوده، مرزنشينها با تشنگي و بيآبي چند روزه سازش كردهاند آنهم در جوار سه رود هميشه پرآب.
تاوان قصور مديران رانتي را مرزنشينان ميدهند
«روستاهاي 5 منطقه اروميه، از ابتداي تابستان امسال با قطعي آب مواجه شدند. اشكالات و خرابيهاي اتصالات از مجتمع آبرساني در حدي است كه به دليل افت فشار شديد در طول مسير پمپاژ، آب چشمهها حتي منبع مركزي روستاها را هم پر نميكند. روستاهاي پاييندست منطقه، مشكلات كمتري دارند ولي روستاهاي بالادست از منطقه صوماي و برادوست و سيلوانا، عملا از آب لولهكشي محروم شدهاند. مردم اين مناطق باز هم ميروند سرچشمه و دبه آب به كولشان ميكشند و تا روستا ميآورند.»
بنا به شنيدههاي خبرنگار «اعتماد» از مردم محلي، مسوولان آبفاي اروميه در جواب اعتراضات پراكندهاي كه ميشنوند، ميگويند شكايات قطعي آب فقط در صورتي مورد بررسي و پيگيري قرار ميگيرد كه در سامانه شكايات ثبت شود. ثبت شكايت در سامانه، مستلزم دسترسي به تلفن و اينترنت و بهرهمندي از برق است كه هنوز تعداد زيادي از روستاهاي مرزي شهرستان اروميه، از داشتن تلفن محرومند و آنتندهي تلفن همراه در اين مناطق هم به دليل موقعيت جغرافيايي و قرار گرفتن پاي ديواره كوههاي مرزي، با اختلال فراوان مواجه است. برقرساني روستاهاي مرزي هنوز تكميل نشده و تعداد زيادي از مرزنشينها تلويزيون و راديو در خانهشان ندارند كه از وجود سامانه اعلام شكايات قطع آب مطلع شوند. آن تعداد محدودي هم كه تلويزيون در خانه دارند، به دليل آنتندهي ضعيف در اين منطقه كوهستاني و مرزي، به كانالهاي تلويزيون ايران دسترسي ندارند و بنابراين، آنها هم از رخدادهاي مركز استان بيخبر ميمانند. محليها ميگويند در اين دو ماه، بعد از آنكه چند نفري جرات كردند و اعتراضي نجواگونه و پراكنده به گوش خبرنگاراني مثل «آزاد» رساندند، شركت آبفا، مجبور شده يك تانكر آب به روستاهاي تشنه بفرستد تا دوز التهابات پايين بيايد و سپس روز از نو. «آزاد» به خبرنگار «اعتماد» ميگويد كه فرسودگي خطوط انتقال آب و تركيدگي لولهها، به شهر اروميه هم رسيده و ساعتهاي طولاني در شبانهروز، گلوي شير و اتصالات خانگي آب هم ميخشكد و در عوض، بطريهاي 2.5 ليتري آب آشاميدني، كنار ديوار آشپزخانهها به صف ميشود. محليها ميگويند «سيلوانا» و «صوماي برادوست» هنوز سبز و خرم است ولي آنها در خانههايشان حتي يك قطره آب ندارند.