30 شماره آخر
من همان روز ز فرهاد طمع بُبريدم كه عنانِ دلِ شيدا به لبِ شيرين داد گنجِ زرگر نبُود، كنجِ قناعت باقيست آن كه آن داد به شاهان، به گدايان اين دادحافظ