جناب شهردار روي سخنم با شماست
كمالالدين پيرموذن
كيفيت زندگي و سلامت رواني شهروندان منوط به رعايت حقوق شهروندي آنهاست. فردي كه حقوقش پاس داشته و كرامتش تكريم ميشود از آسيب مصون است. برخورداري از محيطي سالم و شاداب و شهري پاك، سبز، روان با هواي تازهتر از مهمترين مولفههاي شهروند سلامت است. متغيرهاي سلامت اجتماعي و شاخصهاي گوناگون آن در بستر شهر متجلي است. اگر ايران رتبه 100 را در سلامت اجتماعي دارد يا 47 درصد از شهروندان تهران اختلال سلامت روان دارند و گفته ميشود كه ايران بالاترين مصرفكننده داروهاي ضد اضطراب و افسردگي در خاورميانه است، اينها مولود يك سلسله تصميم و كوتاهي و اقدام است كه قابل قبول نيست.
پرواضح است امروزه با بيانضباطيهاي معموله، شهر با آهنگي شتابان رويهاي لجامگسيخته و اتفاقي با آلودگيها و زشتيهاي زننده در حال رشد سرطاني است و شهروند، تماشاچي تاراج حقوق مكتسبه پيش خود بوده، به ناگزير مجبور به تقسيم اين حقوق با مهمانان ناخوانده و بدون كشيدن مشكلات عديده همچنين بيخوابي ناشي از سر و صداي گوشخراش شبانه عمليات عمراني واحدهاي جديد همسايه و انسداد عبور و مرور محلهاي، ناشي از تراكم جمعيتي و تحمل ناراستيهاي حاصل از آن است. شهروند متحير به چشم خود ميبيند چگونه بافت محلات شهري توسط سوداگراني كه فقط پول را ميشناسند، بدون لحاظ هيچ مبناي علمي، شخم زده و رابطه شهر با طبيعت و هويت و خاطرات و خدمات عمومي متناسب آن قطع ميشود.
خروجي سازمان عريض و طويل عمومي «شهرداري»، كارنامه تاملبرانگيزي دارد! از جمله فروش تراكم يا به عبارتي بالا رفتن از ديوار حقوق شهروندان، بدون لحاظ نسبت خدمات و آمايش جمعيتي محلات و ميزان سرانه فضاي سبز و آموزشي و ترددي و حداقل خدمات شهريرساني و نتيجه شهري ناآرام با شهرونداني آسيبپذير، كثيف و آلودگي ركورددار با بهداشت متزلزل، امنيت مخدوش و اخلاقيات صدمهديده و چهرهاي دژم كه در مرداب جزم و تخلف و آسيب، به تماشاي جهان آمده! او حقوق بر باد رفته خود را طالب است.
آشفتهبازيهايي كه مديران شهري در شهر فراهم آوردهاند به دايرهالمعارف حقكشيهاي هر شهروند تمام شده است. آلودگيهاي محيط شهري و زيست نه تنها زنگ خطري براي سلامت و شادابي نسل كنوني به شمار ميآيد، بلكه سرمايه حيات و آسايش آيندگان را نيز در بحبوحه نابودي قرار ميدهد.
تامين هواي پاك، ترافيك روان، آسمان آبي، زمين سبز و محيطي پاكيزه مطالبه بحق مردم شهر تهران به طرز خاص و مردم شهرهاي ايران بهطور عام است.
شهر آيينه مدنيت است، شهر بسامان از مديريت شهري و جامعه بسامان پديد ميآيد و ضعف مديريتهاي شهري و فروش تراكم بيحساب، ضربه سنگيني به حيات كلانشهر تهران زده است.
شهر تهران در سال 1356، تميزترين شهر جهان شد و شهردار تهران بهطور نسبي در دوره مديريت كرباسچي و قاليباف نماد پيشرفت نظام محسوب ميشد ليكن اكنون، فاصله بين آنچه بايد باشد با آنچه شاهد هستيم خيلي عميق است.
ايجاد شهري پاك و روان و سبز و شاداب و نياز به هواي تازهتر و شهروندان خوب و روشنبين موجب شده است، هواي تازه، شهر پاك و شهروند فعال به يك تقاضاي جهاني تبديل شود.
شهري شدن واقعيتي است كه هر روز بر ابعاد آن افزوده ميشود. براي گذار از شهروند منفصل به شهروندان فعال، لازم است حقوق شهروندي رعايت شود. ترديد نداشته باشيد هم اعضاي شوراها و هم شهرداران منتخب آنان بايد تخصصي باشند، چون ميخواهند كار كنند و الگوهاي سنتي رايج با كثرت مطالبات و كوتاهي و ناآگاهي و... براي اداره شهرها در عصر شتاب تاريخ نه تنها كارايي ندارد، بلكه خسران زيانباري به شهرهاي كشور پديد آوردهاند. شهرداريها، مشاركت گريزانند در حالي كه بايد پذيرفت تنها با حمايت و مشاركت مردمي و اهتمام شبانهروزي آگاهانه مديران شهري ميتوان خدمت كرد.