حسن ژيد و سكهسازان
اسدالله امرايي
دو ملوان، يكي مجهز به تبر و ديگري با يك كارد مطبخ، ميداني چه ميكردند؟ انگشتان و مچ شناگراني را كه به كمك طناب سعي ميكردند سوار قايق ما بشوند، ميبريدند. يكي از اين دو ملوان، (ديگري سياهپوست بود) به طرف من كه از سرما و وحشت و اضطراب دندانم بههم ميخورد، برگشت و گفت: «اگر فقط يك نفر بيشتر سوار شود، همه ما نفلهايم. قايق پر است.» و بعد اضافه كرد كه «هميشه هنگام غرق شدن كشتي مجبورند اين كار را بكنند، اما البته صدايش را هم در نميآورند.» سكهسازان نوشته آندره ژيد را اثري پيشگام در ژانر رمان نو و منعكسكننده سبك كوبيسم دانستهاند. شخصيت ادوارد خود نويسنده است كه قصد دارد رماني بنويسد و طي آن با شخصيتهاي فراوان و مسيرهاي داستاني متعدد و جذاب و به شيوه رمان در رمان، اصل يا بدل بودن كنشها و عواطف آدميان و نقطه تمايز اين دو را ضمن حوادث داستان نمايان ميكند. دكتر حسن هنرمندي كه در معرفي آندره ژيد به خوانندگان سعي وافري داشت در ميان دوستان به حسن ژيد معروف شده بود. پي رنگ اصلي اين اثر، با شخصيتهاي فراوان و مسيرهاي داستاني متعدد، به مفهوم اصل يا بدلي بودن و نقطه تمايز اين دو ميپردازد. اين نقطه تمايز، هم در داستان سكههاي طلايي و هم در به تصوير كشيدن عواطف و ارتباطات كاراكترها هويداست. رمان سكهسازان، از منظر راوي داناي كل روايت ميشود كه گاهي اوقات مستقيما با مخاطب صحبت ميكند. ساختار اصلي رمان طوري در نظر گرفته شده است كه منعكسكننده سبك «كوبيسم» باشد؛ بدين صورت كه كتاب، روايتهاي داستاني متعددي را به همراه نظرهاي متفاوت در هم آميخته است. سكهسازان رماني است بلند و پيچيده كه مجموعهاي از خانوادهها درگيرش هستند. برنار پسري كه متوجه ميشود نامشروع است و از خانه فرار ميكند، اولويه پسر عاشق ادبيات كه علاقه شديدي به دايي خود دارد هر چند نميداند چگونه به او نزديك شود، ونسان پسري كه زن متاهلي را باردار كرده و گريخته و ادوارد دايي اولويه و ونسان داستاننويس مشهور. پل گيوم آندره ژيد، زاده ۱۸۶۹ و درگذشته ۱۹۵۱، نويسنده فرانسوي و برنده جايزه نوبل ادبيات سال ۱۹۴۷ بود. پدرش استاد حقوق و مادرش دختر يكي از بورژواهاي ثروتمند نرماندي بود. ژيد در خانوادهاي پايبند به سنتهاي مذهب پروتستان پرورش يافت و سالهاي نوجواني و جواني او، تحت تاثير اين موضوع قرار گرفت. در كودكي، به سبب بيماري نتوانست بهطور منظم به تحصيل در مدرسه ادامه دهد.