• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5348 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۱ آبان

اعتراض‌شناسي در ايران پساانقلابي

علي ميرزامحمدي

از ديدگاه نويسنده در كنار تئوري‌هاي تحليل انقلاب‌ها، مباحث بين رشته‌اي شناخت اعتراض‌ها (اعتراض‌شناسي) مي‌تواند مقدمه‌اي براي تحليل علمي از پديده‌هاي اجتماعي در جريان و به‌روز باشد كه در جوي به دور از جانبداري، لزوم اصلاح ساختارهاي سياسي را در هماهنگي با ساختارهاي اجتماعي به حاكميت‌ها يادآور شود. علم «اعتراض‌شناسي» مي‌تواند مفاهيم خود را از رشته‌هاي جامعه‌شناسي، علوم سياسي، روانشناسي، حقوق، مديريت و... اقتباس و در تركيبي جديد به كار گيرد. در تحليل اعتراض‌هاي چند ماه اخير، حجم گسترده‌اي از ادبيات و محتواي تحليلي توليد شده؛ اما پرسش اين است، اين ادبيات توليد شده چقدر از فضاي ژورناليستي و احساسي و تحليل جانبدارانه و جناحي فاصله گرفته و به تحليل واقعيت جاري نزديك شده است. وقتي بستر و شرايط تحليل‌هاي علمي اعتراض‌ها فراهم نشود، تحليل‌هاي شبه‌علمي و غيرعلمي فضايي مبهم ايجاد مي‌كنند كه مرز واقعيت و دروغ در آن محو مي‌شود و با خطاي تعميم آماري، جانبداري و سوگيري تحليلي و استنتاج‌هاي ناقص و نادرست و تقليل‌گرايي، گذشته اعتراض‌ها با وضعيت حال اعتراض‌ها و آينده آنها به غلط به گونه‌اي پيوند مي‌خورد كه تصميم‌سازان كشور در محاسبات خود دچار خطا و لغزش مي‌شوند و چالش‌ها و تنش‌هاي اجتماعي كشور تشديد مي‌شود. در اينچنين فضايي با از دست رفتن زمان، هر گونه اصلاح، جدي گرفته نخواهد شد و از آن به بازي يا نيرنگ سياسي تعبير خواهد شد. از ديدگاه نويسنده در سنخ‌بندي و گونه‌شناسي اعتراض‌هاي چند دهه اخير ايران پساانقلابي مي‌توان عوامل و متغيرهاي زير را در نظر گرفت: 
شكل تظاهر: از اين منظر، اعتراض‌ها به دو دسته اعتراض‌هاي آشكار و خاموش دسته‌بندي مي‌شوند. در اعتراض‌هاي خاموش، افراد به واسطه محافظه‌كاري و ترس از موقعيت، اعتراض خود را به صورت غيرمستقيم بيان مي‌كنند. اعتراض‌هاي خاموش، نتيجه كوتاهي و ناكارآمدي نخبه‌ها در انجام اصلاحات و نبود انجمن‌هاي صنفي كارآمد و جو دموكراتيك براي بيان مسالمت‌آميز اعتراض‌ها و انتقادهاست.
سطح اعتراضي: برخي اعتراض‌ها در سطح كوچك مانند مدرسه، كارخانه، اداره و برخي در سطح ميانه مانند شهرستان و در سطحي بالاتر استاني رخ داده‌اند، اما ما شاهد اعتراض‌ها در سطح گسترده ملي نيز بوده‌ايم.
نقطه استارت اعتراض‌ها: از اين ديدگاه بروز حوادث مرگ مشكوك افراد، اعلام نتايج انتخابات كه از ديدگاه حاميان و هواداران غيرقابل قبول تلقي مي‌شود؛ اظهارنظرها و نوشتارهاي توهين‌آميز و تحريك‌كننده و تصميم‌هاي اقتصادي و سياسي بدون اقناع اجتماعي چهار نوعِ اعتراضي را تشكيل مي‌دهند.
تاريخمندي: برخي اعتراض‌ها تاريخمند و برخي في‌البداهه‌اند. اعتراض‌هاي تاريخمند داراي ريشه‌هاي عميق فرهنگي، اجتماعي و سياسي‌اند. البته اعتراض‌هاي في‌البداهه اگر مديريت نشوند و پاسخ مناسبي به آنها داده نشود، زمينه تاريخمندي اعتراض‌هاي ديگري را فراهم خواهند كرد.
تمركز و هدايت اعتراض‌ها: بيشتر اعتراض‌ها تا قبل از ظهور رسانه‌هاي پيام‌رسان و فضاي مجازي از نوع متمركز بودند كه هدايت آنها توسط افراد يا گروه‌هاي مشخصي انجام يافته است، اما رسانه‌هاي جديد شكل ديگري از اعتراض‌ها را رقم زده‌اند كه با عنوان «اعتراض‌هاي سيال» مي‌توان از آنها نام برد. اين رسانه‌ها امكان هدايت غيرمتمركز و بدون ليدر اعتراض‌ها را فراهم كرده است. بر اين اساس همه افراد، در هر ساعت زماني و هر مكان فيزيكي، قابليت نمايش اعتراضي را دارند. بر اين اساس، ما به عصري وارد شده‌ايم كه كنترل اعتراض‌ها در آن بسيار پيچيده و دشوار شده است. 
ديگر موارد: اعتراض‌ها از منظر تداوم به دو دسته دنباله‌دار و منقطع تقسيم مي‌شوند. در سال‌هاي اخير بر تعداد اعتراض‌هاي دنباله‌دار كشور افزوده شده است. همچنين از نظر اخذ مجوز اعتراضي، اعتراض‌ها به دو دسته بدون مجوز و مجوزدار دسته‌بندي مي‌شوند. تعداد اعتراض‌هاي مجوز‌دار در كشور بسيار كم است. همچنين اعتراض‌ها از نظر هزينه‌هاي اقتصادي- اجتماعي به دو دسته كم‌هزينه و پرهزينه قابل دسته‌بندي هستند. از اين منظر نيز به تدريج تعداد اعتراض‌هاي پرهزينه در كشور رو به افزايش است. در شناخت اعتراض‌ها متغيرهاي زير از اهميت زيادي برخوردار هستند.
فاصله زماني بين اعتراض‌ها: هرچه اين فاصله زماني كاهش يابد، ضرورت و فوريت اصلاحات ساختاري بيشتر خواهد بود. 
فاصله زماني فروكش ‌كردن اعتراض‌ها: وقتي اين فاصله زماني طولاني شود بايد ضرورت اصلاحات ساختاري را بيشتر احساس كرد.
محتواي اصلي خواسته‌هاي معترضين: از اين منظر اين سوال پيش مي‌آيد كه آيا خواسته معترضين محتوايي اصلاحي دارد يا محتوايي براندازانه.
حجم جمعيت اعتراضي: هر چه حجم جمعيت آماري درگير در اعتراض‌ها افزايش يابد حساسيت آنها نيز افزايش مي‌يابد، اما در تحليل حجم، نبايد به خطاي تعميم آماري گرفتار شد.
تغيير تركيب جنسيتي معترضين: اعتراض‌هاي پساانقلابي ايران غالبا ساختاري مردانه داشته و جمعيت زنان حاضر در آنها بسيار اندك بوده است؛ بر اين اساس افزايش اندك جمعيت زنان در اعتراض‌ها بايد جدي گرفته شود.
بر اساس آنچه گفته شد، لازم است شناختي دقيق و علمي از مشخصات اعتراض‌هاي ايران پساانقلابي به مراكز تصميم‌ساز كشور ارايه شود؛ چراكه تحليل‌هاي ناقص، يك‌طرفه و جناحي، ساختار تصميم‌سازي و تصميم‌گيري كشور را در برخورد با مسائل كشور دچار خطا خواهد كرد. اين مهم بايد بر اساس اصول علمي و بر مبناي واقعيت‌هاي جاري كشور انجام شود. در اين ميان عنصر زمان، بسيار كليدي است و نبايد فرصت اصلاحات به موقع را از دست داد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون