• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5351 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۴ آبان

از صف تا ستاد

مهرداد احمدي شيخاني

در حوزه امور نظامي، بعضي كلمات و تعبيرات هست كه به مرور وارد فرهنگ عمومي شده و كاربردي فراگير يافته، از جمله آنها دو كلمه صف و ستاد است. اين دو كلمه اشاره به اين دارد كه كارهاي نظامي به دو دسته تقسيم مي‌شود و دو گروه كه هر دو هم نظامي هستند، يكي به كار تصميم‌گيري مي‌پردازد و گروه ديگر وظيفه اجراي اين تصميمات را بر عهده دارد. در دوران هشت‌ساله جنگ، اين دو كلمه، به دليل كاربرد زياد، مثل خيلي از كلمات نظامي ديگر همچون تك و پاتك، وارد گويش جامعه شد و در محاوره عمومي جاي گرفت.
در دوران جنگ، غير از آنكه نيروهاي ستاد داراي جايگاه ويژه‌اي بودند، نيروهاي صف نيز به دليل جانفشاني‌هاي بسيار و رشادت‌هايي كه از خود در عمليات مختلف بروز مي‌دادند، به جايگاه ويژه‌اي در بين مردم و مسوولان دست پيدا كردند و صاحب احترامي درخور شدند كه با قدرشناسي عمومي همراه بود. با پايان جنگ اما مشكلي به وجود آمد. نيروهاي ستادي، به دليل همان جايگاه تصميم‌گيري كه داشتند، در نقش ستادي خود به عرصه‌هاي ديگر حاكميتي منتقل شدند ولي نيروهاي صف، ناگهان خود را در يك خلأ يافتند. جنگ تمام شده بود و آنها بعد از هشت سال جانفشاني، خواسته يا ناخواسته خود را مغبون مي‌ديدند، طوري كه حس مي‌كردند جايگاه و ارزش آنها با پايان جنگ ناديده گرفته شده است و با اين ايده كه اگر ما در زمان جنگ پيش‌قراول بوديم، لازم است كه در زمان صلح هم پيش‌قراول باشيم، خواستار ورود به عرصه ستاد و تصميم‌گيري شدند و اين را هر روز بيشتر خواستار بوده و پاي بر آن مي‌فشردند. اينگونه بود كه به مرور شاهد حضور نيروهاي صف در ساختار ستادي كشور بوديم. بعضي با بيرون آوردن لباس نظامي و برخي بدون بيرون كردن لباس نظامي از تن به جايگاه جديد نقل مكان كردند و بعضي ديگر يك در ميان اين لباس را به تن مي‌كردند و در مي‌آوردند. مساله اما اين بود كه نيروهاي صف در طول هشت سال جنگ، آنچه آموخته بودند و شاكله ذهني‌شان را ساخته بود، نظامي‌گري بود. اينكه براي موفقيت بايد از حداكثر آتشباري استفاده كرد و آن‌كه روبروي توست، دشمن توست و اگر دشمن را نكشي، او تو را خواهد كشت و طبيعي است كسي كه با چنين ديدگاه و ساختار ذهني از صف به ستاد مي‌آيد، اين بينش را نيز با خود به ستاد مي‌آورد و تصميم‌سازي‌هايش هم از همين جنس خواهد بود.
نيروهاي صف به همان دليل جانفشاني‌ها، خود را نسبت به نيروهايي كه به‌طور سنتي در ستاد بودند براي تصميم‌گيري صالح‌تر مي‌دانستد و هم از اين رو حضور نيروهاي قديمي ستاد را بر نمي‌تافتند و به مرور تلاش بر كنار نهادن آنها داشتند. بعضي از اين نيروهاي صف براي اينكه نشان دهند چيزي از نيروهاي ستاد كم ندارند، تلاش كردند كه مدارك دانشگاهي كسب كنند و دكترا گرفتند و حتي بارها آن دكتراي اخذ شده را مكرر در مكرر در بيانات خود يادآور شدند و از عناوين تركيبي «دكتر سرلشكر سردار» و ... براي معرفي خود استفاده كردند تا همه متوجه باشند كه اينان، همه اينها باهم هستند. اما عاقبت چه شد؟ آن تلاش‌ها براي در اختيار گرفتن تام و تمام ستاد، از سال 98 و انتخابات مجلس به ثمر نشست و ساكنان قديمي ستاد جاي‌شان را به تصميم‌گيران جديد دادند. اين اتفاقي بود كه بارها و بارها در اين سه دهه نسبت به آن هشدار داده شده بود كه نيروهاي صف، از آنجايي كه بر حسب «فرمان و اجرا» به امور نگاه مي‌كنند و همه‌چيز را در قالب فرمانده و سرباز مي‌بينند، به امور جامعه هم از همين منظر مي‌نگرند و در صورت غلبه اين نگاه در عرصه تصمصم‌گيري، به سرعت مي‌تواند جامعه را به واكنشي شديد وادار كند، چرا كه جامعه نه سرباز است كه دستور بشنود و بي‌چون و چرا اطاعت كند و نه دشمن است كه با آتشباري بر سرش به عقب‌نشيني وادار شود. از اين رو دلسوزانه قبل از انتخابات مجلس 1398 و چه بعد از آن تا انتخابات رياست‌جمهوري 1400 به‌طور مداوم از اين مي‌گفتند كه چنين روشي بسيار خطرناك و اعتراض عمومي، چاره‌ناپذير خواهد بود. با اين همه، هشدارها نسبت به تصميمات اينگونهِ صف‌نشينان قبلي و ستاديون جديد ناشنيده ماند، دستورها صادر و عملياتي شد. اتفاقا اعتراض عمومي نيز از همانجايي كه كاملا هويتي نظامي داشت، يعني برخورد گشت ارشاد بروز كرد. اين اتفاق كاملا گواه اين بود كه نيروهاي صف، با همه رشادت‌هاي دوران جنگ، جاي‌شان در ستاد نبود و عدم توجه به اين مهم، كشور را در وضعيتي قرار داد كه امروز شاهد آنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون