مطالباتي كه
مشمول مرور زمان مي‌شود
محمد داوري
بسيار تاسف‌بار و غم‌انگيز است كه حتي صنفي‌ترين و اقتصادي‌ترين مطالبات مانند مطالبات يك ميليون و پانصدهزار فرهنگي مالك صندوق ذخيره فرهنگيان كه يك موسسه كاملا اقتصادي و غيرسياسي و خصوصي است به دليل دخالت‌هاي دولتي‌ها و اعمال نفوذ نهادهاي دولتي مورد بي‌توجهي قرار گيرد و به‌رغم پيگيري‌هاي متعدد نمايندگان منتخب و مطالبه‌گران در قالب‌هاي فعالان تشكل‌ها، فعالان شبكه‌هاي اجتماعي و مالكان بازنشسته كه همه صاحبان اصلي سرمايه‌هاي صندوق هستند همچنان مطالبات بي‌پاسخ مانده و با وعده و وعيد اعضاي هيات امنا و هيات‌مديره به آينده موكول مي‌شود.
حداقل سه سال متوالي است كه جمعي در ارتباط تنگاتنگ و به‌طور مستمر چند مطالبه مشخص را مطرح نموده و در تعامل با مسوولان و در رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي بر آن پافشاري مي‌كنند. تاكيد بر خصوصي بودن و خصوصي ماندن، عمل به اساسنامه مصوب سال 1400، برگزاري انتخابات هيات امنا و انتخاب شش عضو از ميان اعضا، محاسبه و پرداخت حق مالكانه و بورسي شدن پنج مطالبه اصلي و اساسي و مشترك اعضاي شاغل و بازنشسته صندوق ذخيره فرهنگيان است كه حتي يك نفر هم از ميان يك ميليون و پانصد هزار نفر با آن مخالفت نكرده است چرا كه همسويي اين مطالبات با منافع اعضا مثل روز روشن است.
روشن بودن از اين جهت كه اين موسسه اقتصادي كه نزديك به 30 سال از عمر آن مي‌گذرد به‌طور كامل سرمايه‌اش از جيب معلماني است كه عضو اين صندوق بوده و هستند يعني همه معلمان هم عضو اين صندوق نيستند چرا كه عضويت در صندوق اجباري نبوده و نيست فقط دولت متعهد شده كه براي تشويق فرهنگيان به عضويت معادل واريزي اعضا به عنوان هبه واريزي داشته باشد كه متاسفانه حدود 80 درصد تعهد دولت در اين 27 سال محقق نشده است لذا ترديدي در خصوصي بودن آن نيست.
و اينكه مديران صندوق موظف به عمل بر مبناي اساسنامه 1400 هستند، چرا كه آخرين و قانوني‌ترين اساسنامه‌اي است كه به تصويب هيات امنا رسيده و در اداره ثبت شركت‌ها نيز به ثبت شده است و به تبع آن موظف هستند كه بر اساس يكي از بندهاي همين اساسنامه انتخابات اعضاي هيات امنا را برگزار كنند.
محاسبه ارزش مالكانه نيز آنقدر روشن است كه تاخير در آن ظلم آشكار به كساني است كه از 27 سال پيش در اين صندوق سرمايه‌گذاري كردند و به پشتوانه سرمايه آنها اين موسسه الان به يك قطب اقتصادي كشور در حوزه‌هاي مختلف تبديل شده است، اما حتي پس از فوت آنها هم متاسفانه حق‌شان به فرزندان يا ورثه آنها پرداخت نمي‌شود و نمي‌دانم تاخير در اين مطالبه را مديران با كدام وجدان و منطق و قانون و اخلاق جايز مي‌دانند؟!؟!
در بحث بورسي شدن هم مطالبه اعضا به اين جهت روشن و مورد تاكيد است كه هيچ راهي مطمئن‌تر از آن براي شفافيت مالي و پويايي صندوق تاكنون توسط كارشناسان ارايه نشده است و به همين دليل در دوره‌اي تمام مقدمات و مراحل ورود به بورس صورت گرفت اما متاسفانه با استقرار وزير جديد در جايگاه رييس هيات امنا و تغيير تركيب هيات امنا در دقيقه نود اين مطالبه نيز متوقف و به آينده نامعلوم وعده داده شد.