داستانهاي نويسندهاي كه بوف كور را مياستود
اسدالله امرايي
خاطرات تاريكي، مبهمهاي كوتاه تاريك تلخ اثري است از مارسل بئالو نويسنده فرانسوي (۱۹93-۱۹08) به ترجمه مسعود قارداشپور كه در نشر مشكي منتشر شده. كتاب شامل صد و هجده داستانريزه يا ميكرو فيكشن است كه در فرانسه خردهرمان مينامند. اين داستانها در چهار فصل گردآوري شده است. كودكيهاي بسيار، روايت كودكي و ماجراهاي تلخ و پراضطراب آن است و آنها و او روايت نوجواني و جواني همراه با عشقها و شكستها، تئاتر زيرزميني روايت سن پختگي و خفته ايستاده خوابي سنگين است عين اتاق انتظار مرگ. داستانهايي كوتاه با توصيف، تصويرسازي و نثري هنرمندانه و قوي كه در دنياي واقعي جان ميگيرند، با شرحي آشنا آغاز ميشوند. خردهرمانهايي كه در كنار يكديگر اثري متفاوت را آفريدهاند و همچون كليدي براي درك وضعيت بشرند. نويسنده در اين داستانها هم متاثر از سوررئاليسم است و هم از ادبيات خيالي بهره برده است. «هر روز بغض و كينههاي ابدياش را تحمل ميكردم، سرزنشهاي تمام نشدنياش را! اصلا لازم نبود دهان باز كند: صورتش تجسم خاموش ملامت بود. اگر اين مجسمه زنده «سركوفت» را تحمل ميكردم، نه از سر تسليم بود نه شكست، بلكه صبر بود فقط، در انتظار رسيدن شب. به محض اينكه خواب بر او «چيره ميشد» -اين بهترين تعبير است- خطوط چهرهاش حالت بيسن و سال انساني معصوم را باز مييافت. لحن و حتي معناي حرفهايش تبديل ميشد به زباني كه، بيشك، روزگاري در سرزميني گمشده صحبت ميشد.»مارسل بئالو، بوف كور صادق هدايت را شاهكار ميدانست. تصويرهايي كه تخيل فرهيخته بِئالو ميسازد در ذهن باقي ميمانند. آثار روايي بِئالو را ميتوان از بهترينها در ادبيات فانتزي معاصر دانست. در اين قصهها با وجود اين فضاي ترسناك و مخوف يك جور شوخطبعي و نوعي طنز فلسفي نيز ديده ميشود. اين اولين كتابي است كه از مارسل بِئالو به فارسي ترجمه و منتشر ميشود. بئالو دوران كودكي و نوجواني سختي را گذراند و مجبور شد با وجود سن و سال كم، وارد دنياي كار شود. او همزمان با كار، ادبيات ميخواند و زماني كه براي انجام كار ديگري به پاريس رفت با زني ازدواج كرد كه او را با ادبيات رمانتيك آلمان نيز آشنا ساخت. فعاليت ادبي بئالو و چاپ كتابهايش از سال ۱۹۳۷ آغاز شد و كتاب حاضر محصول همان سال است. اين داستانها به ترتيب به دوران كودكي، نوجواني و جواني، پختگي و پيري انسان ميپردازند و ماجراهايي درباره هر يك از اين مراحل زندگي بازگو ميكنند. بئالو در اين كتاب صريح ظاهر ميشود و ديدگاهش ابدا متقلبانه و پنهانكارانه نيست. او تمام تلاشش را ميكند تا قصهها را در تنها زمانيكه به نظر ميرسد درخور اين دنيا است تعريف كند: زمان ماضي استمراري.