صيد تير تو
نه خود اندر زمين نظير تو نيست كه قمر چون رخ منير تو نيست
ندهم دل به قد و قامت سرو كه چو بالاي دلپذير تو نيست
در همه شهر اي كمان ابرو كس ندانم كه صيد تير تو نيست
دل مردم دگر كسي نبرد كه دلي نيست كان اسير تو نيست
گر بگيري نظير من چه كنم كه مرا در جهان نظير تو نيست
سعدي