غير قابل اثبات شدن حقيقت
عباس عبدي
چندي پيش دو دستورالعمل از سوي رياست قوه قضاييه و نيز مركز ملي فضاي مجازي براي مقابله با اخبار جعل و دروغ صادر شد كه اولي بر مقابله حقوقي و كيفري تاكيد ميكند و دومي به ضرورت صدور تكذيبيه از سوي نهادهايي كه مرتبط با خبر هستند. انتشار تكذيبيه در ظرف مدت ۶۰ دقيقه و اطلاعرساني دقيق حداكثر ظرف مدت ۲۴ ساعت كه بايد پيرامون اخبار جعلي و تحريف شده، صورت گيرد. اين يادداشت در پي آن است كه توضيح دهد چنين دستوراتي نميتواند مشكل را حل كند و شايد بدتر هم خواهد كرد. چرا؟ اين سياستها، انفعالي و تدافعي است و اگر اجرايي شود، موجب حملات بيشتر خواهد شد و نيروهاي حكومت را خسته و مستأصل ميكند و در نتيجه نميتوانند همه اينگونه اخبار را تكذيب كنند و چون تكذيب نكنند يا كسي مجازات نشود، در نتيجه گفته خواهد شد كه پس اين اخبار درست و مطابق واقع است. به علاوه تكذيبيه به تنهايي مشكلي را حل نميكند، چون اساس زندگي ارتباطي بر تكذيب نيست، بله بر اثبات خبر منتشره است. مشابه اين قاعده در حقوق به معناي اصل برائت شناخته ميشود. اگر ديگري را متهم به دزدي كنيم، اين ما هستيم كه بايد ثابت كنيم او دزدي كرده است، نه اينكه او ثابت كند كه دزدي نكرده است. دروغ بودن هر ادعايي يا وارد نبودن اتهام عليه ديگران مفروض است و نيازي به تكذيب ندارد مگر اينكه گوينده صحت آن را اثبات كند. پس چگونه بايد وقت خود را صرف تكذيب دروغهاي بيشمار كرد؟ مشكل نظام ارتباطي و اطلاعرساني ايران اين نيست كه خبر دروغ در آن هست، مشكل اصلي اين است كه راهي براي دفاع از اخبار صحيح يا توليد و انتشار آنها وجود ندارد. اين راه فقط از طريق نهاد مستقل رسانهاي و تامين امنيت حرفهاي روزنامهنگاري قابل پيمودن است. به علاوه فرض كنيم كه خبري دروغ منتشر شد، چگونه ميخواهيد ثابت كنيد كه دروغ است؟ يا دروغگو را چگونه مجازات خواهيد كرد؟ درحالي كه گوينده دروغ در دسترس شما نيست؟ ازسوي ديگر با خبرهاي نادرست و دروغي كه برخي مسوولان در رسانهها ميگويند چه رفتاري خواهيد كرد؟ آيا آنان را هم محكوم و مجازات ميكنيد يا آنان مجاز به دروغگويي هستند؟
از اين بگذريم، با كساني كه اخبار راست منتشر ميكنند چه خواهيد كرد؟ آيا تامين دارند؟ آيا به آنان جايزه ميدهيد؟ آيا آن دسته از مسوولاني كه اخبار راست منتشر شده عليه آنان است را مجازات ميكنيد؟ يا با سكوت از كنارش رد ميشويد؟ فرض كنيم كه خبري درباره يك متهم بازداشتي نوشته شد و دستگاه مربوط اعم از نيروي انتظامي يا سازمان زندانها يا وزارت اطلاعات گفتند كه اين خبر دروغ است، آيا امكان دسترسي و تهيه اسناد و مدارك و شواهد و تامين دليل براي اثبات صحت خبر را در اختيار فرد متهم قرار ميدهيد تا از خود و ادعايش دفاع كند؟ اصلا فرض كنيم كه خود متهم خبر را منتشر كرد كه خودش شاهد آن بوده، چگونه ميتواند درستي خبر را اثبات كند؟ اگر آن را تكذيب كرديد، آيا كسي آن را باور ميكند؟ به عنوان يك نمونه بسيار كوچك اعلام شد كه براي بازداشت يك روزنامهنگار در ساعت ۲ نيمهشب به خانهاش رفتهاند كسي هم تكذيب نكرد. اين خبر سادهاي است، ولي آيا كسي گفت چرا اين كار انجام شده؟ آيا قانوني است؟ دهها مورد از اين ادعاها ميتوان ارايه كرد. هيچ راهي براي مبارزه با دروغ و حتي شناخت و تميزي دادن دروغ از حقيقت وجود ندارد مگر اينكه نهاد رسانه مستقل و آزاد و تحت حمايت قانون شود. مشكل اصلي ايرانِ امروز دروغ نيست، مشكل غيرقابل اثبات شدن حقيقت و خبر راست و مطابق واقعيت است.