• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5377 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۲۴ آذر

چرخش در برابر چرخش

اسماعيل گرامي‌مقدم

اظهارنظر اخير رييس‌جمهوري چين در ارتباط با جزاير سه‌گانه ايراني و مذاكره با كشورهاي حوزه خليج فارس، بازخوردهاي فراواني در فضاي عمومي كشور پيدا كرد و باعث انتقادات فراواني از چين شد. اما بايد توجه داشت اين‌گونه اظهارنظرها از سوي مقامات چين، تلاش براي دخالت در امور ساير كشورهاست. ايران هم اگر بخواهد همين مداخله را در مساله تايوان داشته باشد و اعلام كند، چين بايد در خصوص تايوان به مذاكره بپردازد، باعث برافروختن چيني‌ها مي‌شود. اما اساسا بايد ديد چه تحولاتي به وقوع پيوسته كه چين چنين اظهاراتي را مطرح مي‌كند؟ مهم‌تر از اين پرسش بايد ديد اين نوع اظهارنظرها و ديدگاه‌ها تازه شكل گرفته‌اند يا مسبوق به سابقه است و مقامات چيني در سال‌هاي قبل نيز چنين ديدگاه‌هايي داشتند و امروز اين موارد تنها شفاف‌تر شده‌اند؟ پرسش بعدي اين است كه آيا مي‌توان از چين به خاطر چنين اظهارنظري خرده گرفت؟ هر چند از ديدگاه ايراني‌ها اين رويكرد چيني‌ها غيرقابل قبول است، اما واقع آن است كه مقامات چيني مانند هر مقام مسوول ديگري در جهان دنبال استيفاي منافع ملي خود هستند. منافع چين اقتضا كرده كه پاي چنين برگه‌اي را امضا كنند و نهايتا امضا هم كرده‌اند. خاطرم هست در سال 83 شخصا ملاقاتي در مجلس با سفير چين در آستانه خروج يا عدم خروج ايران از npt داشتم، سفير چين به صراحت اعلام كرد كه دو مساله بايد توسط ايران حل شود. در مرحله نخست، ايران بايد مشكلات خود را با كشورهاي منطقه حل كند. مساله بعدي هم ضرورت حل مشكل ايران با امريكا بود كه چيني‌ها روي آن پافشاري مي‌كردند. در سال 87 هم ملاقاتي را به اتفاق آقاي كروبي در قالب تيمي از حزب اعتماد ملي با سفير چين داشتيم. در آن ديدار هم همان مطالب قبلي را تكرار كردند. شخصا در آن ديدار تلاش داشتم به تقابل‌هاي دامنه‌دار ميان ايران و امريكا اشاره كنم و از آن نتيجه بگيرم كه شرايط فعلي ناگزير است. سفير چين در آن نشست اظهاراتي را مطرح كرد كه به نظرم براي شرايط امروز ايران هم كاربردي است.

او اعلام كرد، چين سطح رقابت نظامي با امريكا را به سطح رقابت اقتصادي با امريكا كشانده است. معتقد بود از دل اين نوع رقابت‌هاست كه مي‌توان منافع ملي را تامين كرد. به اعتقاد سفير چين، پشت رقابت اقتصادي هرچند رويارويي وجود دارد، اما اين رويارويي بدون خونريزي و خشونت است. او سطح روابط اقتصادي چين با امريكا را بين 600 تا 700ميليارد دلار ارزيابي مي‌كرد. چين امروز بالاي 900ميليارد دلار مراوده اقتصادي با امريكا دارد. بنابراين در عين رقابت، مراودات اقتصادي دامنه‌داري با هم دارند. از سوي ديگر، در برخي كشورهاي منطقه خليج فارس مراودات اقتصادي با چين به 240ميليارد دلار رسيده، بنابراين واضح است كه چين در راستاي منافع خود، حجم سنگين مبادلات را (به جاي رابطه با ايران) انتخاب مي‌كند. اين روند نشان مي‌دهد كه ايران در اتخاذ سياست مطلق‌گرايي نسبت به شرق، اشتباه محاسباتي جدي داشته است. اگر بخواهيم بگوييم فصل مشترك اين همه مطلق‌انگاري نسبت به شرق چه بوده است؟ بايد بگوييم نه در حوزه اقتصادي، نه در حوزه ايدئولوژي و نه در حوزه خطوط مرزي و... فصل مشتركي ميان ايران و چين وجود ندارد. اما چرا ايران اين‌گونه سياست مطلق شرق‌گرايي را در پيش گرفته است؟ در جهان اقتصادي و ارتباطي امروز، مساله دوستي بر اساس مرام و معرفت و... معنايي ندارد. كشورها بايد فصل مشترك ارتباطي با يكديگر داشته باشند تا مبتني بر آن روابط راهبردي شكل دهند. اينكه ايران تصور كند، با احضار سفير چين و بازخواست او، مساله را حل كرده، اشتباه است. واضح است كه چيني‌ها چرخش عياني داشته‌اند. در برابر اين چرخش، ايران هم بايد چرخش خاص خود را داشته باشد. چرخش در برابر چرخش؛ همان‌طور كه يك زماني توصيه مي‌شد كشورها در برابر نرمش طرف مقابل، نرمش داشته باشند. يكي از پيام‌هاي چرخش اخير چين، اين است كه چين كاملا در كنار امريكايي‌ها ايستاده است. چين اين پالس را به امريكا ارسال كرد كه آنها نيز مانند ايالات متحده معتقدند، ايران نبايد در مسائل منطقه‌اي مداخله‌اي داشته باشد. ضمن اينكه مساله جزاير ايراني را هم مطرح كرده است. فراموش نكنيد، در مذاكرات برجام در دوره اوباما، امريكا همواره تلاش مي‌كرد اين موارد را ذيل تعهدات ايران قرار دهد كه هرگز مورد پذيرش ايران قرار نمي‌گرفت. وقتي چين اين گزاره را به روشني مطرح مي‌كند، يعني در كنار امريكا ايستاده است. از منظر امنيتي نيز چين با اين اظهارنظر، موضع يكساني با امريكا دارد. تاكيد بر امنيت خليج فارس نشان‌دهنده اين واقعيت است كه چين يك كنش مداخله‌گرايانه عليه ايران انجام داده است. سومين مساله هم بحث دستاورهاي اين كشور در افق آينده اقتصادي در كل منطقه است. جرياناتي كه تصور مي‌كنند با اين رويكرد چين، منافع امريكا به خطر مي‌افتد، اشتباه مي‌كنند. روشن است اگر ايران در سال‌هاي قبل در مطلق‌گرايي در مواجهه با چين تجديدنظر مي‌كرد و به جاي فروش 400تا 500هزار بشكه نفت روزانه، فقط 200هزار بشكه در هر روز به چين نفت مي‌فروخت، امروز چين چنين رفتاري با ايران نداشت. ايران اگر قراردادهاي اقتصادي راهبردي‌اش را در مناقصه‌اي با حضور كشورهاي شرقي و غربي برگزار مي‌كرد، شرايط متفاوتي حاكم بود. بسياري از پروژه‌هايي كه توسط چيني‌ها در ايران اجرا مي‌شوند، زمان‌هاي زيادي است كه به طول انجاميده است. چين تصور مي‌كند، ايران به چين وابسته است و تحت هر شرايطي ناچار است از كشور چين نيازهايش را تامين كند. اين رويكرد به دليل فراموش كردن، سياست موازنه منفي نه شرقي و نه غربي است. ايران در طول سال‌ها بايد اين سياست را ارتقا مي‌داد و سياست موازنه منفي نه شرقي و نه غربي را به سياست هم شرق و هم غرب بدل مي‌كرد تا بتواند منافع خود را تامين كند. شك نداشته باشيد، ‌روز و روزگاري نه چندان دور، روسيه نيز چنين رفتاري را خواهد داشت و با كارت ايران منافع خود را تامين مي‌كند. از منظر سياسي مرسوم است كه مقابله با يك حركت خصمانه، صرفا نبايد با احضار سفير صورت گيرد، بلكه از طريق راهبردهاي معقول سياسي است كه مي‌توان پاسخ مناسب داد. ايران با حل پرونده هسته‌اي خود و احياي برجام مي‌تواند نقش تازه‌اي براي خود هم در منطقه و هم در جهان تعريف كند. ايران مي‌تواند شركاي تازه‌اي براي خود در جهان انتخاب كند. روابط تجاري‌اش را متنوع سازد و اجازه دهد، شركت‌هاي متفاوت در بازار اقتصادي ايران حضور داشته باشند. در اين صورت شك نكنيد كه چين نيز ناچار است، منافع ملي ايران را محترم بشمارد و از رفتارهاي غيرمتعارف در حوزه ديپلماسي دست بردارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون