• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5377 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۲۴ آذر

اين هشتگ‌هاي لعنتي !

احمد مازني

معمولا آدم‌ها را به دو دسته عالم و جاهل تقسيم مي‌كنند، اما در كلام امام علي(ع) مردم سه دسته‌اند: يك دسته عالم رباني، دسته دوم متعلم بر سبيل نجات يعني افرادي هستند كه اگر عالم نيستند براي كسب علم تلاش مي‌كنند، اما دسته سومي هم هستند كه از آنها به همج الرعاء تعبير شده. بيان مولا كه در يكي از حكمت‌هاي نهج‌البلاغه آمده، چنين است: از سخنان آن حضرت عليه‌السلام است به كميل ابن زياد نخعي (كه از خواص و نيكان و ياران آن بزرگوار بوده). كميل ابن زياد گفته: اميرالمومنين علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام دست مرا گرفته به صحرا برد، چون به بيرون شهر رسيد، آهي كشيد مانند آه كشيدن اندوه رسيده، پس از آن (درباره دانش و دانشمندان) فرمود: «اِنّ هذِهِ الْقُلُوب أوْعِيةٌ فخيْرُها أوْعاها فاحْفظْ عنِّي ما أقُولُ لك. النّاسُ ثلاثةٌ فعالِمٌ ربّانِيٌّ و مُتعلِّمٌ علي سبِيلِ نجاةٍ و همجٌ رعاعٌ أتْباعُ كُلِّ ناعِقٍ يمِيلُون مع كُلِّ رِيحٍ لمْ يسْتضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ و لمْ يلْجئُوا إِلي رُكْنٍ وثِيقٍ» (نهج‌البلاغه حكمت 147)  «اي كميل ابن زياد، اين دل‌ها ظرف‌ها (ي علوم و حقايق و اسرار) است و بهترين آن دل‌ها نگاه‌دارنده‌تر آنهاست. پس (هوشيار باش و) از من نگاه‌دار و به ياد داشته باش آنچه به تو مي‌گويم، مردم سه دسته‌اند: عالم ربّاني (داناي خداشناسي كه به مبدا و معاد آشنا بوده و به آن عمل كند) و طالب علم و آموزنده‌اي كه (از جهل و ناداني) بر راه نجات و رهايي يافتن است و مگسان كوچك و ناتوانند كه هر آواز‌كننده‌اي را پيروند و با هر بادي مي‌روند از نور دانش روشني نطلبيده‌اند و به پايه استواري پناه نبرده‌اند.» (نهج‌البلاغه حكمت 147)  همج الرعاء نه عالمند و نه براي كسب علم تلاش مي‌كنند. اينها زير علم حزب باد سينه مي‌زنند و در پي هر صدايي كه بلند‌تر باشد، راه مي‌افتند. اين گروه هميشه بوده‌اند، هستند و خواهند بود. وقتي مولاي ما علي(ع) درباره آنها با انسان رازداري چون كميل درددل مي‌كند، حكايت از اين دارد كه اين دسته در زمان مولا هم بوده‌اند و چه موجودات عجيبي هستند كه درباره آنها چنين راز مي‌گويد. در علايم آخرالزمان هم مي‌گويند قبل از ظهور موعود امم، دجال ظهور خواهد كرد و بر خري سوار است و مردم در پي او روانند! 

يكي از نمادهاي خر دجال و حزب باد هشتگ‌هاي فضاي مجازي است. وقتي در اتاق فكرهاي يك جريان فكري بنا بر اين مي‌شود كه يك كلمه به اصطلاح ترند شود. چنان پروپاگاندايي راه مي‌اندازند كه ناخواسته و بدون تفكر روي صحت و سقم آن بسياري آن را لايك  و بازنشر مي‌كنند و بدون اراده تبديل مي‌شوند به مزدور بي‌جيره و مواجب آن اتاق فكر.
فرق نمي‌كند اين اتاق فكر مربوط به چه مساله يا موضوعي باشد و از ناحيه كدام جريان فكري باشد و چه هدفي را دنبال كند! البته گرايش و علايق افراد در تمايل به هشتگ‌ها بي‌تاثير نيست، اصلاح‌طلب، اصولگرا، برانداز، انقلابي، ضد انقلاب و...
اما خيلي نياز به دقت ندارد كه بسياري از افراد به تدريج از دنبال‌كننده و لايك‌زننده تبديل شده‌اند به توليد‌كننده همان محتوا و خود به اصطلاح شاخي شده‌اند! اين هشتگ‌هاي لعنتي اراده را از انسان سلب مي‌كند و نوعي اليناسيون و از خودبيگانگي را بر انسان تحميل مي‌كند.
همچنين اختصاص به عوام هم ندارد، بسياري از چهره‌ها كه داعيه ليدري هم دارند در دام اين هشتگ‌ها گرفتار مي‌شوند و با آن همراه مي‌شوند و بالاخره حرفي مي‌زنند كه حرف اينها نيست، حرف آنهاست!
به نظر مي‌رسد همه ما بايد از خودمان در اين فضا مراقبت كنيم و تا از خبر يا مطلبي اطمينان حاصل نكرديم از پذيرش و به خصوص بازنشر آن خودداري كنيم و خداي ناكرده به دليل گرايش سياسي، دين‌مان را به دنياي ديگران نفروشيم.
از سوي ديگر منابع معتبر درباره اخبار مهم اطلاع‌رساني كنند و در توليد و نشر اخبار انصاف، صحت و صداقت را اصل بدانند كه النجات في الصدق.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون