مرگ و انديشههاي هاول
مرتضي ميرحسيني
هاول از يان پاتوچكا جملهاي را نقل ميكرد كه اين فيلسوف، اندكي پيش از مرگش نوشته بود، اينكه «بعضي چيزها هستند كه ارزش رنج بردن را دارند.» از زماني كه خودش را شناخت با رژيم حاكم بر كشورش در جنگ بود. آنان نيز در مقابل، زندگي را براي هاول سخت و سختتر ميكردند. از ممنوعيت اجراي نمايشنامههايي كه مينوشت شروع كردند و بعد هم چند بار، در مقاطع مختلف او را به زندان انداختند.
حتي رازهايي از زندگي خصوصياش را برملا كردند تا حيثيتش را مخدوش كنند و شعارهاي اخلاقي او را از اعتبار بيندازند. اما او نه سست شد و نه پا پس كشيد.
اكتبر 1978 در متني طولاني با عنوان «قدرت بيقدرتان» نوشت: «من پيشتر بارها تاكيد كردهام كه چشمانداز جنبشهاي دگرانديش ايجاد تغيير سيستميك نيست، بلكه تلاش و پيكاري واقعي و روزانه براي زندگي بهتر در همينجا و هماكنون است. آن نظامهاي سياسي و ساختاري كه افراد براي خودشان كشف ميكنند آشكارا حالا حالاها محدود و نصفهنيمه و نامطلوب و آلوده به شگردهاي فريبكارانه خواهد بود.
جز اين هم نميتواند باشد؛ فقط بايد انتظارش را داشته باشيم و دلسرد نشويم. آنچه بسيار مهم است اين است كه نگذاريم هدف اصلي -تلاش و پيكار هر روزه و بيمزد و منت و تمامنشدني براي زندگي آزادانهتر و صادقانهتر و بيقيل و قال و شرافتمندانه- تحت هيچ محدوديتي قرار گيرد، در اصلش ترديدي راه يابد، در دام شگردهاي سياسي گرفتار آيد و وابسته حدس و گمان درباره نتيجه كار يا خيالپردازي شود. بهترين ضامن رسيدن به نتايج مطلوب در كنش و واكنشهاي واقعي با ساختارهاي پساتوتاليتر اعتقاد خالصانه به اين مبارزه است.» او به اعتبار ضديت و ناسازگاري با ديكتاتوري كمونيستي حاكم بر چكسلواكي به چهرهاي بسيار محبوب در كشورش تبديل شد و از اواخر دهه 1970 ميلادي عملا رهبري مخالفان حكومت را به دست گرفت.
سپس در سالهاي فروپاشي بلوك شرق، نقشي پررنگتر ايفا كرد و بعد از سرنگوني حكومت كمونيستي، با پذيرش رياستجمهوري، كشورش را از مقطعي بحراني عبور داد. چندي بعد كه مساله جدايي اسلواكي پيش آمد، از مقامش كنار كشيد و پس از دورهاي وقفه، رييسجمهور جمهوري چك شد. واتسلاف هاول كشوري را كه در بدهي و بحران دستوپا ميزد و جامعهاي را كه -زير سلطه ديكتاتوري- زخمهاي بسيار برداشته بود تحويل گرفت و در مدتي نه چندان طولاني، بسياري از مشكلات را - شايد نه كاملا، اما تا حدي- چاره كرد. اواخر عمر از سياست فاصله گرفت و دسامبر 2011 در چنين روزي درگذشت. راستش نمايشنامههايش را نخواندهام.