• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5379 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۷ آذر

شادي و مهرباني

حسن لطفي

در اينكه مهرباني و نامهرباني، شادي و اندوه، خير و شر، بخشش و انتقام، دست و دلبازي و خساست، آزادي و اسارت و... باهم سازگار نيستند، شكي نيست اما اين ناسازگاري به حذف هيچ‌كدامش ختم نشده.
اهل دنيا مي‌تواند هر كدام را بخواهد انتخاب كند و با انتخابش براي خودش و ديگران زندگي را آسان يا سخت كند. مي‌تواند نازنين مردي باشد كه پس از آنكه موتورش را مي‌سوزانند و به باورهايش حمله مي‌كنند، شكايت كند و وقتي بفهمد آن‌كه در پي قصاصش هست، بچه محلي است كه قبلا با هم در هيات شركت مي‌كرده‌اند، نه تنها پا پس بكشد، بلكه شال و كلاه كند و بدود تا حكم صادره (محاربه) اجرا نشود.
جوان بماند و زندگي كند. مي‌تواند كس ديگري باشد. كسي كه وقتي اين دوندگي را خبردار مي‌شود يادش بيايد ... چه چيز يادش بيايد؟ مرگ، كشتن، نامهرباني؟! بگذريم. حيف نيست وقتي يكي پاشنه كفش براي رسيدن به زندگي، براي نجات انسان از چوبه‌ دار بركشيده وقت كلمه را به آن ديگري بدهيم كه به قول محقق، فيلسوف و حقوقدان پاسدار مهرباني، در زمره كساني است كه نتوانسته اخلاق اسلامي را ارتقا بخشد.
البته آن محقق بزرگ كه از قضا در پي مهرباني و پرهيز از خشونت است، از كسي نام و ياد نمي‌كند. به رسم نيكوي زنان و مردان بزرگ از عذرخواهي و پذيرش اشتباه خود فرار نمي‌كند، مي‌ماند و در كلام پاي اشتباهي كه به‌زعم او شده (ناتواني در ارتقاي اسلام و نسل امروز را مهربان و رحيم و بدون خشونت تربيت كردن!) نسلي كه با تمام نامهرباني‌ها، مهرباني و رحمش را در روزهاي اخير به كرات به نمايش گذاشته است.
مگر كنار هم ايستادن، براي نجات ديگري سينه سپر كردن، در مرگ ديگري (قربانيان حرم شاهچراغ و كف خيابان) اشك ريختن، از خاموشي شمع كسي كه با مرگش دوباره خداي رنگين كمان را به يادمان آورد قطره قطره آب شدن و... نشانه مهرباني نيست؟ هست. اصلا مهرباني و رحم بيشتر از نامهرباني آدم‌ها را به هم نزديك مي‌كند. بگذريم از آنكه آدم مهربان بيشتر بوي رحمانيت و مهرباني خدا مي‌دهد. آدم مهربان دل‌ها را شاد و مردم را خندان مي‌خواهد.
پي قصاص نيست. اگر امروز موتورش را سوزانده‌اند، فراموش نمي‌كند كسي كه موتورش را به آتش كشيده ديروز با هم كجا بوده‌اند. شك ندارم اگر چنين آدمي مسوول رده بالايي بود حتما به جاي فرافكني و گناهكار دانستن او پي اين مي‌رفت كه چه كرده كه چنين جواني در مقابلش ايستاده. بعد هم مثل آن فيلسوف، مجتهد و محقق رسم نيكوي عذرخواهي و پذيرش اشتباه را بجا مي‌آورد و سعي مي‌كرد گذشته را جبران كند. آن هم با مهرباني و با علم به اينكه شادي زندگي را بهتر مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون