تكليف مردم را مشخص كنيد مساله برجام و FATF را
حل ميكنيد يا نه؟
عباس عبدي
دستكم به مردم بگوييد چه ميكنيد تا مردم بتوانند براي خود برنامهريزي كنند
تاكنون چند مورد نسبت به عدم تحقق وعدههاي داده شده از طرف آقاي رييسي نوشتهام. شايد طرفداران دولت يا حتي مخالفان و منتقدان آن گمان كنند كه اين كار با هدف مچگيري و احيانا تضعيف دولت است، درحالي كه چنين نيست. هدف ديگري در اين انتقاد وجود دارد كه اميدوارم با تشريح آن، قدري از مواجهه دولت با اين نقدها كاسته شود و سويه بهتر آنها را نيز دريابد. به طور كلي وعدههاي داده شده از چند جهت نقص و ايراد داشت و اين چيزي نبود كه بر كسي پوشيده باشد. بنابراين از همان ابتدا كه وعده داده شد، روشن بود كه اين وعدهها قابل تحقق نيست. اكنون هم كسي از حيث انجام نشدنش متعجب نيست و براي ما اتفاقي طبيعي بود. اگر جز اين ميشد بايد متعجب ميشديم. پس چه اصراري بر نقد اين وضعيت است؟ هدف اصلي اين است كه دستاندركاران دولت متوجه شوند رويكردشان به اقتصاد و امكانات كشور و تواناييهاي خودشان علمي و درست نبوده و اكنون هم نيست و اين رويكرد را بايد حداقل در اين مرحله اصلاح كنند، ولي دولت به جاي پذيرش اين واقعيت كماكان دنبال دليلتراشي و موجه كردن علت عدم تحقق وعدههايش است. از آن بدتر، دنبال اثبات اين ادعاي نادرست است كه ما به وعدههاي خود عمل كردهايم! تا هنگامي كه اين دو ايراد وجود دارد، اميدي به انجام كارهاي مفيد نيست. اولين ايراد در وعدههاي داده شده اين بود كه تصوري از ابعاد آنها نداشتند. ساختن يك ميليون واحد مسكوني و ايجاد يك ميليون شغل، نيازمند منابع مالي بسيار بزرگي است. كافي بود كه يك ضرب و تقسيم ساده انجام ميدادند و سپس منابع موجود كشور و دولت را برآورد اجمالي ميكردند تا متوجه ميشدند كه هزينههاي تحقق اين وعدهها، با شرايط موجود در توانايي هيچ دولتي نيست و در بهترين حالت ممكن است پس از يك دوره رشد اقتصادي ۸درصدي به چنين مرحلهاي برسيم.
ايراد بعدي تعارضات ميان اين وعدهها بود. فرض كنيم كه به هر دليلي دو وعده اصلي ساخت يك ميليون خانه و يك ميليون شغل اجرايي ميشد. فرض محال كه محال نيست. در اين صورت تحقق وعده نصف كردن تورم و تكرقمي كردن آن غيرممكنتر ميشد و چه بسا كه تورم بايد بيش از رقم بالاي كنوني هم افزايش مييافت، چون براي انجام اين دو وعده بايد نقدينگي زيادي تامين شود و همين منشا تورم و افزايش آن است. ايراد سوم كه مهمتر از هر نقص ديگري بود، توجه نكردن به شرايط زمينهاي است. تحقق هر سه وعده اصلي نيازمند ثبات سياست خارجي و بهبود روابط اقتصادي با جهان است. با وجود دو پرونده باز برجام و FATF، امكان تحقق اين وعدهها فراهم نبوده و نيست، لذا براي انجام آنها بايد خيلي سريع ابتدا برجام و سپس FATF را حل ميكردند كه در اين صورت اميد به آينده را افزايش ميدادند. اميدي كه وجود آن، يكي ديگر از شرايط زمينهاي تحقق اين وعدهها است. خيلي روشن بايد گفت كه موفقيت اين دولت، موفقيت همه است كسي ناراحت از موفقيت آن نيست. اگر نقدي هم هست براي اين است كه دولت محترم متوجه شود كه يك جاي كارش ايراد داشته و همچنان هم دارد، يا در تحليل اوضاع يا در انتخاب مديران كاربلد براي انجام اين اهداف. اهدافي كه نامتناسب با امكانات موجود است. اهدافي كه در تعارض با يكديگرند و بالاخره نيروها و ساختاري كه قادر به تحقق اين اهداف نيستند؛ از جمله بيتوجهي به آمادهسازي زمينههاي لازم براي تحقق اين اهداف. به نظرم وقت آن رسيده است كه به جاي انداختن تقصير به عهده دولتهاي سابق، واقعگرا بود و خيلي روشن به اين پرسشها پاسخ داد:
۱ـ آيا ميخواهيد يا ميتوانيد كه برجام و FATF را حل كنيد يا خير؟ البته در اين فاصله ۱۶ ماهه دولت جديد دو پرونده اوكراين و حقوقبشر نيز اضافه شده است كه اهميت آنها كمتر از قبليها نيست. بايد پاسخ داد كه آيا ميخواهيد يا قادر هستيد كه اين پروندهها را جمع كنيد يا خير؟ پاسخهاي مبهم با اما و اگر هم مشكل را حل نميكند.
۲ـ اگر قادر به حل اين پروندهها هستيد يا اراده حل آن را داريد، در اين صورت يك زمانبندي معقول و معتبر بدهيد تا همه فعالان اقتصادي خود را با آن تطبيق دهند و اقدام به سرمايهگذاري و توسعه كارهاي خود نمايند.
۳ـ اگر نميخواهيد يا قادر به حل آنها نيستيد، يا شرط و شروط شما غيرقابل تحقق است، باز هم صريحا اعلام كنيد. اين به سود جامعه است، ولي مشكل اينجا خواهد بود كه در اين صورت، بايد دور توليد يك ميليون خانه در سال و صد هزار شغل در ماه و نصف و تكرقمي شدن تورم را خط بكشيد و خيلي صريح به مردم بگوييد در بهترين و آرمانيترين حالت يكسوم اين وعدهها را شايد بتوانيد محقق كنيد. همچنين دور رشد ۸درصد را براي هميشه خط بكشيد و بگذاريد كه مردم با ارزيابي كنوني شما، مشغول تصميمگيري براي آينده خود و فرزندانشان شوند.