چرا داريم خفه ميشويم؟
براساس اطلاعات رسيده
به «اعتماد» غلظت دياكسيد گوگرد در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۹۸ بيش از ۳۲درصد افزايش يافته است
محمد باقرزاده
اگرچه آلودگي هواي تهران و بهخصوص در روزهاي انتهايي پاييز به قصهاي تكراري تبديل شده و حتي در تقويم ذهني دانشآموزان به عنوان تعطيلات اعلامنشده نقش بسته اما امسال چيزي تغيير كرده و ماجرا به شيوه ديگري در جريان است؛ پيشتر عمده دليل آلودگي هواي تهران و كلانشهرهاي كشور ذرات معلق كوچكتر از ۲،۵ ميكرون عنوان ميشد و دليل آنهم آلودگي ناشي از حمل و نقل در كنار پديدههاي طبيعي مانند وارونگي بود اما امسال و در روزهايي مشخص افزايش غيرمعمول دياكسيد گوگرد سربرآورد و حتي كار به اعلام رسمي مسوولان هم كشيده شد. در روز ۲۷ آذر امسال، مديرعامل شركت كنترل كيفيت هواي تهران رسما اعلام كرد كه بعد از ۷ سال، دياكسيد گوگرد هواي تهران را آلوده كرده است؛ به عبارتي ساده، پنج مولفه مشخص شاخص كيفيت هواي ايران را مشخص ميكند كه معمولا ذرات معلق، عامل آلودگي هواي تهران و كلانشهرهاي كشور بوده و اينكه افزايش دياكسيدگوگرد اين نقش را بازي كند، كمسابقه است. ماجرا اما دقيقا چيست و چرا دياكسيدگوگرد بهناگه و در حالتي كمسابقه چنين رشدي داشته است؟ ريشه اين افزايش غيرمعمول به مازوتسوزي يا سوخت غيراستاندارد نيروگاههاي اطراف تهران يا پالايشگاه و صنايع برميگردد؟ در كنار اين پرسشها، اطلاعات رسيده به «اعتماد» هم نشان ميدهد كه براساس پايش ماهوارهاي سامانه «سهم» ميزان غلظت دياكسيدگوگرد در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۹۸- ۳۲،۲ درصد (۳۲ و دو دهم درصد) افزايش يافته است كه تاييد و تاكيدي بر برجسته بودن پرسشهاي بالا است. گزارش پيشرو با بررسي آمار و اطلاعات رسمي و در گفتوگو با مسوولان و كارشناسان حوزههاي مرتبط ضمن بررسي زير و بم ماجراي خبرساز مازوتسوزي، دلايل افزايش غيرمعمول اين گاز و همچنين آثار آن بر سلامت انسان را به پرسش ميگذارد.
اتفاقي كمسابقه؛ روزهايي كه دياكسيدگوگرد آلاينده مسوول شد
پيش از ورود به بحث خوب است بدانيم كه بهطور كلي معيار سنجش هوا در ايران، شاخص كيفيت هوا (AQI) است كه در آن پنج آلاينده اصلي هوا يعني ذرات معلق، دياكسيد نيتروژن، ازن سطح زمين، منوكسيد كربن و دياكسيدگوگرد محاسبه در تعيين آن نقش دارند. اين پنج آلاينده در فرمولي مشخص، عدد شاخص كيفيت هوا را ميسازند كه معمولا يكي از اين پنج مورد كه بيشترين تاثير در اين فرمول را دارد (يعني بيشترين عامل آلاينده در زماني مشخص است) به عنوان آلاينده مسوول شناخته ميشود و دستورالعملهاي احتياطي هم براساس آثار مضر همين آلاينده اعلام ميشود. به عنوان مثال در روز آلودهاي كه آلاينده مسوول دياكسيد گوگرد باشد، دستورالعمل احتياطي به اين صورت است كه كودكان، بيماران آسمي و افراد مبتلا به بيماريهاي قلبي يا ريوي از منزل خارج نشوند يا اگر آلاينده مسوول منواكسيدكربن باشد، بيشتر افراد مبتلا به بيماريهاي قلبي نظير آنژين خطاب قرار ميگيرند. براساس همين شاخص، تهران تا روز سوم دي ماه، ۲ روز خطرناك، ۲ روز بسيار ناسالم، ۱۶ روز ناسالم، ۱۱۰ روز ناسالم براي گروههاي حساس، ۱۴۷ روز قابل قبول و تنها ۲ روز پاك را پشتسر گذاشته است.
با اين توضيحات اما سراغ اطلاعاتِ رسمي اعلام شده برويم؛ ۲۷ آذر همين امسال، مديرعامل شركت كنترل كيفيت هواي تهران رسما از افزاش كمسابقه دياكسيد گوگرد خبر داد و گفت: «طي ۷ سال گذشته سطح آلاينده دياكسيد گوگرد در اين بازه زماني سال بيسابقه بود و اين احتمال وجود دارد منبع آن براساس بررسيهاي انجام شده مربوط به منابع غيرمتحرك و سوخت مصرفي آنها باشد.» سيدمحمدمهدي ميرزايي قمي كه در يك برنامه تلويزيوني سخن ميگفت، درباره تاريخ افزايش كمسابقه اين آلاينده هم توضيح داد: «رصدها نشان ميدهد از تاريخ ۲۲ تا ۲۵ آذر افزايش چشمگير در آلايندگي دياكسيد گوگرد داشتيم و اوج آن در تاريخ ۲۴ آذر ماه بود. طي ۷ سال گذشته سطح آلاينده دياكسيد گوگرد در اين بازه زماني سال بيسابقه بود و اين احتمال وجود دارد منبع آن براساس بررسيهاي انجام شده مربوط به منابع غيرمتحرك و سوخت مصرفي آنها باشد.» علاوه بر اين پيشتر و در ۲۹ آذر هم «عباس شاهسوني» رييس گروه سلامت هوا و تغيير اقليم وزارت بهداشت هم با تاييد افزايش غيرمعمول دياكسيد گوگرد گفته بود كه «ما طي سالها مشكل دياكسيد گوگرد را داشتيم كه با توجه به حذف گوگرد از سوخت اين مشكل هم برطرف شد؛ اما طي روزهاي گذشته به ويژه ۲۲ تا ۲۵ آذر افزايش ۳ تا ۵ برابري غلظت دياكسيد گوگرد در شهر تهران را شاهد بوديم كه اين نشان ميدهد برخي از صنايع اقدام به استفاده از سوختهاي حاوي گوگرد كردند.» اين دو مسوول اگرچه مواردي ديگري را هم درباره شرايط هواي كشور مطرح كردند اما مهمترين بخش سخنان آنها همين تاييد افزايش كمسابقه دياكسيد گوگرد بوده است؛ موضوعي كه اطلاعات رسيده به «اعتماد» هم بر صحت آن تاكيد دارد.
تصاوير ماهوارهاي: غلظت دياكسيد گوگرد ايران ۳۲درصد افزايش يافته است
مسالهساز شدن دياكسيد گوگرد در روزهاي پاياني پاييز امسال و تاكيد رسمي مسوولان بر كمسابقه بودن اين سطح از افزايش آن، پرسشهايي را درباره غلظت اين گاز آلاينده در كل كشور و همچنين ميزان تغييرات آن در تهران را مطرح ميكند. اطلاعات و نقشههايي كه «استارتاپ فضايي تيزنگر» دراختيار «اعتماد» قرار داده اما از افزايش بيش از ۳۲درصدي غلظت اين آلاينده در هواي كشور آن هم در فاصله تنها سه سال حكايت دارد. براساس اين تصاوير و برابر با پايش ماهوارهاي سامانه سهم و در مقايسه شرايط سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۸، اگرچه سطح محدودههاي با غلظت بالاي دياكسيد گوگرد كشور ۱۸.۹درصد كاهش يافته اما ميزان غلظت آن ۳۲،۲درصد افزايش يافته است. براساس اين تصاوير، شرايط حاشيه خليجفارس در جنوب ايران نگرانكننده است و بيشترين ميزان غلظت دياكسيد گوگرد را دارد. درباره تهران هم اين اطلاعات نشان ميدهد كه محدودههاي با غلظت بالاي دياكسيد گوگرد در تهران برابر پايش سري زماني فروردين ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۸ به ميزان ۱۳،۹درصد بهخصوص در پاكدشت و شهرري كاهش يافته است. براي درك بهتر اين اعداد بياييد فرض را بر اين بگذاريم كه ريشه افزايش دياكسيد گوگرد تنها و تنها مصرف مازوت در نيروگاههاست؛ با چنين فرضي، اطلاعات كنوني ميگويد كه مناطقي كه در آنها مازوتسوزي رخ ميداد، در فاصله سه سال كم شده اما در برخي مناطق مازوتسوزي با شدت بيشتر ادامه پيدا كرده است. ريشه ماجرا هر چه كه هست، حالا هم اطلاعات رسمي كه در سخنان مديرعامل شركت كنترل كيفيت هواي تهران به آن پرداخته شده و هم نقشههاي ماهوارهاي «سهم»، از افزايش غلظت گاز آلايندهاي خطرناكي به نام دياكسيد گوگرد حكايت دارد. اين افزايش اما از كجا ميآيد و با سلامت شهروندان ايران چه خواهد كرد؟
پاي مازوت يا سوختهاي سنگين در ميان است؟
افزايش ناگهاني دياكسيد گوگرد و نشانه رفتن سلامت عمومي جامعه اما از كجا ميآيد و چه شد كه پس از سالها، دوباره اين گاز آلاينده سربرآورد؟ «شينا انصاري» كارشناس محيطزيست و مديركل پيشين محيطزيست و توسعه پايدار شهرداري تهران در اين باره به «اعتماد» ميگويد كه احتمالا موضوع به مصرف سوختهاي سنگين يا غيراستاندارد برميگردد. او با تاكيد بر اينكه براي اظهارنظر دقيق بايد گزارشهاي رسمي ايستگاههاي مختلف بررسي شود، ميگويد: «اطلاعات كلي و اظهارنظر چند مسوول ميگويد كه دياكسيد گوگرد در روزهايي خاص افزايش داشته اما براي بررسي دقيقتر دادههاي بيشتري نياز است. مساله از اين جهت غيرمعمول است كه ميدانيم در فصل سرد سال از پنج پارامتر تعيينكننده شاخص، ذرات معلق كمتر از ۲،۵ ميكرون نقش آلاينده مسوول را داشته و به همين دليل هم اطلاعات تازه و افزايش دياكسيد گوگرد غيرعادي است.» اما اين افزايش غيرمعمول دياكسيد گوگرد از كجا ميآيد و چه عوامل احتمالي دارد؟ انصاري در پاسخ به اين پرسش هم ميگويد: «افزايش دياكسيد گوگرد دلايل مشخصي دارد كه عمدتا ناشي از سوخت است. الان البته توافق نظر دقيقي وجود ندارد كه دليل اصلي اين افزايش چه هست ولي يك بحث رايج به شرايط فصل سرما و افزايش مصرف گاز برميگردد. در اين فصل سال به خاطر شرايط سرما افت فشار گاز را داريم كه در چنين شرايطي ممكن است صنايع و نيروگاهها ناچار شوند از سوختهاي ديگري استفاده كنند. در اين باره البته مسوولان مرتبط ميگويند كه مازوتسوزي نداريم و گفته شده صنايع از سوخت استاندارد استفاده ميكنند.» مسالهساز شدن افزايش دياكسيد گوگرد و بحث درباره عوامل افزايش اين گاز آلاينده درحالي است كه قانون هواي پاك ايران، تابستان سال ۹۶ رسما تصويب و وارد مرحله اجرايي شده است. ريشه اين همه آلودگي هوا و افزايش غيرمعمول دياكسيد گوگرد اما چه نسبتي با اين قانون دارد؟ آيا ايراد به محتواي اين قانون برميگردد يا اينكه مساله با اجرايي نشدن اين قانون مرتبط است؟ انصاري در پاسخ به اين پرسش هم ميگويد: «بله ما قانون هواي پاك را داريم كه اگر به درستي اجرا شود بسياري از مسائل كنوني آلودگي هوا رفع ميشود. درست است كه اجرايي شدن اين قانون ممكن است مساله آلودگي هوا را به طور كامل از بين نبرد اما دستكم اين آلودگيهاي فصل سرد و مسائل اصلي را كاهش ميدهد.» با همه اين توضيحات اما يكبار ديگر به پرسش اصلي برگرديم؛ چرا دياكسيد گوگرد ناگهاني و به طور غيرمعمول افزايش يافته و چه نهادي در اين زمينه مسوول است؟ مديركل پيشين محيطزيست و توسعه پايدار شهرداري تهران در اين باره هم ميگويد: «منابع آلاينده دياكسيد گوگرد به سوخت غيراستاندارد برميگردد كه يا از وزارت نيرو است، يا از صنايع است كه در هر دو حالت به وزارت نفت و سوختي كه دراختيار صنايع قرار ميدهد، برميگردد. موضوع مهم اما اين است در همه اين موارد ناظر بالادست سازمان حفاظت محيطزيست است و اين سازمان بايد پاسخگو باشد. اگر ادعاي نيروگاهها مبني بر استفاده نكردن از مازوت درست باشد متهمان بعدي ميتواند سوخت صنايع يا استفاده از گازوييل غيراستاندارد باشد كه البته براي پاسخ دقيق، نيازمند اطلاعات دقيقتر هستيم.»
واقعيت مازوتسوزي؛ نيروگاهها براي چه سوختي طراحي ميشوند؟
ماجراي مازوتسوزي در نيروگاههاي ايران اما عمري طولاني دارد و هر ساله در روزهاي شدت گرفتن آلودگي و بهخصوص در فصل سرد اين پرونده تازه ميشود و دوباره تا شدت گرفتن آلودگيها در پاييز و زمستاني ديگر خاك ميخورد. موضوع اما دقيقا چيست و تا چه اندازه ريشه آلودگيهاي زنجيرهاي و در سمت ديگر افزايشيافتن برخي بيماريها به اين سوخت پردردسر برميگردد. پيش از ورود به بحث خوب است بدانيم كه در برخي شهرها مانند اصفهان، رسما مجوز مازوتسوزي در چند سال گذشته صادر شده و اين خبر به طور شفاف هم اطلاعرساني شده است. مهمتر اينكه در دانشگاههاي اين استان تاكنون چندين پاياننامه دانشگاهي با بررسي چندين بيماري مشخص و آمار مرگ و ميرها، از تاثير اين مازوتسوزي بر افزايش برخي مرگ و ميرها نوشتهاند. براي بررسي اين پرسش هر ساله خبرساز، تحليل شرايط بنيادي نيروگاههاي ايران و سوخت طراحي شده براي اين نيروگاهها هنگام ساخت، مفيد است. يكي از كارشناسان مپنا در اين باره به «اعتماد» ميگويد كه بسياري از نيروگاهها در ايران با هدف مصرف گاز طراحي شدهاند و استفاده از ديگر سوختها مانند مازوت، حتي براي همين نيروگاهها آسيبزا و پرهزينه است. او درباره شرايط كلي نيروگاههاي ايران ميگويد: «ما در اين ايران سه دسته نيروگاه حرارتي داريم؛ نيروگاههاي حرارتي بخاري، گازي و سيكل تركيبي. نيروگاهاي حرارتي بخاري سنتي قابليت استفاده از گاز، گازوييل و مازوت را دارند. در ايران كمتر از ۲۰درصد نيروگاهها از اين دستهاند كه اكثرا هم قبل از انقلاب ساخته شدهاند. غير از اين دسته، دو دسته ديگر عملا براي مصرف مازوت طراحي نشده و استفاده از چنين سوختي در آنها نه تنها منظور نشده است كه براي تجهيزات آسيبزا هم هست.» نيروگاه بعثت در تهران كه يكي از خبرسازترين نيروگاههاي يك دهه گذشته هم بوده از اين دسته است هر چند كه مسوولان ميگويند در چند سال گذشته و حدودا از سال ۹۳ اين نيروگاه هيچگونه مصرف مازوتي نداشته است. بررسي اين مدل نيروگاهها در ايران نشان ميدهد كه عمده اين نيروگاهها در كنار پالايشگاهها ساخته شده است و هدف اين بود كه مازوت توليدي پالايشگاه جهت مصرف در اين نيروگاهها به كار گرفته شود. آنطور كه اين كارشناس مپنا ميگويد، پس از دهه شصت عملا ساخت اين دسته نيروگاهها در كشور تعطيل شده است: «به عنوان مثال مپنا كه بيشترين سهم را در نيروگاهسازي ايران دارد، نيروگاههاي گازي يا سيكل تركيبي ميسازد. نيروگاههاي گاز هم فقط گاز مصرف ميكنند و در شرايط خاص سوخت آنها به گازوييل تغيير پيدا ميكند. دسته سوم هم نيروگاههاي سيكل تركيبي است كه در آنها هم توربين گازي و هم توربين بخار وجود دارد و عملا امكان استفاده از مازوت را ندارند. دراين نيروگاهها دود خروجي از توربين گاز وارد بويلر ميشود و بخار توليدي ناشي از بازيافت انرژي دود، وارد توربين بخار ميشود و به همين دليل هم ديگر مصرف سوخت مازادي ندارد. اكثر قراردادهاي بالاخص اخير مربوط به ساخت نيروگاههاي توليدي ما همين سيكل تركيبي است.» آنطور كه اين كارشناس حوزه نيروگاهي ميگويد، يك راهحل ابتدايي و اساسي براي چنين مسالهاي همين تبديل نيروگاههاي گازي موجود به سيكل تركيبي است: «ابتداييترين راهحل درباره نيروگاهها كه اصل اساسي در اين باره هم هست، تبديل همه نيروگاههاي گازي به سيكل تركيبي است؛ در اين صورت بدون مصرف سوخت و بدون ايجاد آلاينده، برق هم توليد ميشود. اين راهحل اوليه هر كارشناس اين حوزه است.» اما چرا اين راهحل ساده بهكار گرفته نميشود يا با جديت پيش برده نميشود؟ پاسخ به ميزان هزينه برميگردد: «احداث نيروگاه گازي ارزانتر است و احداث بخش بخار كه درواقع تبديل نيروگاه گازي به سيكل تركيبي است، گرانتر است. احداث بخش بخار گرانتر است؛ چون بايد بويلر نصب شود، سيستم تصفيه آب نصب شود و مواردي از اين دست، ضمن اينكه ساخت واحد گازي سريعتر است.» براساس توضيحات اين كارشناس، اگر بحث هزينه فايده به خوبي بررسي و پيش گرفته شود، ساخت نيروگاه گازي كار چندان معقولي محسوب نميشود: «اگر سوخت گاز را به قيمت جهاني درنظر بگيريم، هزينه سي سال مصرف سوخت يك نيروگاه به مراتب از هزينه ساخت يك نيروگاه سيكل تركيبي بالاتر است اما چون كشور ما هميشه اينطور تصور شده كه سوخت گاز مجاني است، اين فرآيند مورد بيمهري قرار گرفته است.» براساس توضيحات ايشان، نسبت دادن آلودگي هوا به موضوع نيروگاهها چندان منطقي نيست، چراكه «براي نيروگاهها مصرف گاز بهصرفهتر از هر سوخت ديگر است و حتي نيروگاههاي گازي و سيكل تركيبي اصلا نميتوانند سوخت سنگين استفاده كنند چون بسيار آسيبزا است؛ براي اين نيروگاه حتي مصرف گازوييل هم، محدوديت دوره مصرف دارد.» با اين توضيحات اما به پرسش اصلي برگرديم؛ چه شد كه غلظت دياكسيد گوگرد هواي تهران در چند روز ناگهاني افزايش شديد داشت و تا چه اندازه ميتواند ريشه ماجرا را به نيروگاهها نسبت داد؟ اين كارشناس مپنا در اين باره هم ميگويد: «براي پاسخ به اين پرسش اطلاعات من دقيق نيست اما به نظر نميآيد ريشه ماجرا درحالت كلي به نيروگاهها برگردد. صنايع كورهدار در ايران و اطراف تهران كم نيستند و ممكن است مازوت مصرف كنند.» در كنار اين موضوع مازوتسوزي به نظر ميآيد بحث كيفيت سوختهايي غير از مازوت هم موضوع مهمي است و ميتواند در ايجاد شرايط كنوني نقش داشته باشد.
مسوول سوخت نيروگاهها وزارت نيرو است؟
اگرچه معمولا هنگام شدتگرفتن آلودگي هواي ايران و بهخصوص تهران، پاي وزارت نيرو و شركت توليد نيروي برق حرارتي به ميان كشيده ميشود اما مديركل دفتر بهسازي نيروگاهها و محيطزيست اين شركت به «اعتماد» ميگويد كه آنها هيچ نقشي در انتخاب سوخت مصرفي نيروگاهها ندارند. مرتبط با پرسش محوري اين گزارش اما، پيشتر اين شركت به «اعتماد» گفته بود كه «به استناد مطالعات دانشگاه تربيت مدرس كه به تاييد سازمان حفاظت محيطزيست نيز رسيده است از سال ۹۴ تاكنون سهم آلاينده تركيبات اكسيد گوگردي در تعداد روزهاي ناسالم كلانشهر تهران صفر درصد بوده كه در انطباق با عدم مصرف مازوت از سال ۹۳ در نيروگاههاي بخاري تهران است.» به عبارتي ساده اين شركت رسما اعلام ميكند كه مصرف مازوت را در چند سال گذشته قطع كرده و به همين دليل هم نقش دياكسيدگوگرد كه نسبت مستقيمي با مصرف مازوت دارد، در آلودگي هواي تهران صفر بوده است. اين بخش نوشته، دو نكته مهم دارد؛ از طرفي هم تاييد ميكند كه مازوتسوزي اثر مستقيم بر توليد دياكسيد گوگرد دارد و از طرف ديگر هم ميگويد كه سالهاست مازوتسوزي در نيروگاههاي اطراف تهران تعطيل شده است. علياصغر عبدلي در بخش نخست توضيحات در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره مازوتسوزي ميگويد: «ما در كشورمان منابع مختلفي براي سوخت كه نداريم؛ منابع سوخت انحصاري و دراختيار وزارت نفت است. حق انتخابي براي سوخت نداريم و هر چه وزارت نفت به ما بدهد همان را استفاده ميكنيم.» او در ادامه تاكيد ميكند كه طراحي نيروگاههاي ايران برمبناي سوخت گاز است و زماني است كه بحث سوخت پشتيبان مطرح ميشود، ماجرا مسالهساز ميشود: «اولويت اول در وزارت نيرو بر سوخت گاز است چون مزاياي زيادي براي ما به همراه دارد؛ يعني غير از بحث آلايندگي به لحاظ اقتصادي هم براي ما سوخت گاز بهتر است. سوخت مايع عمر نيروگاه را كاهش ميدهد، خوردگي ميسازد، هزينه تعمير را بالا ميبرد و در مجموع استفاده از سوخت مايع براي نيروگاهها نه توجيه فني دارد و نه اقتصادي ولي باتوجه به محدوديتها براي تامين برق موردنياز نيروگاهها به ناچار گاهي از سوخت مايع استفاده ميكنند كه انرژي موردنياز شبكه را تامين كنند.» او با تاكيد بر اينكه در چند هفته گذشته مازوتسوزي در نيروگاههاي اطراف تهران وجود نداشته، هم ميگويد: «ممكن است در ساعاتي از سوخت مايع استفاده شود كه بحث استانداردسازي سوخت، متولي مشخصي دارد كه بايد اين سوختها را با استانداردها بررسي و مقايسه كند. ما نه قدرت انتخاب سوخت مصرفي را داريم و نه مسوول كيفيت و استاندارد اين سوختها هستيم.» اما با اين توضيحات عملا وزارت نفت و شركت پخش و پالايش فرآوردههاي نفتي مسوول تصميمگيري و مديريت سوخت است و بحث نظارت بر كيفيت سوخت هم متولي خود را دارد، پس چرا وزارت نيرو مدام تلاش ميكند كه در اين زمينه بيانيه منتشر كند و پاسخ دهد؟ عبدلي در اين باره هم ميگويد: «بله درست است. البته اينكه چقدر مازوت مصرف ميشود پارامتر متغيري است؛ اگر يك متر مكعب مصرف گاز خانگي كم شود بلافاصله شركت گاز با ما همكاري و اين گاز را به ما اختصاص ميدهد اما در شرايط سرما ناچار به چنين كاري ميشوند. نميشود گفت كه هيچ سوخت مايعي استفاده نميشود اما در كلانشهرها بحث حمل و نقل هم مطرح است. الان در نيروگاه بعثت مدتهاست كه هيچ مازوتي استفاده نشده است. در مجموع اينكه بگوييم اصلا سوخت مازوتي استفاده نميشود درست نيست و فكر نميكنم كسي در وزارت نيرو همچنين ادعايي را مطرح كند ولي نسبت سوخت مازوت به كل سوخت نيروگاه خيلي كم و در كل زير ۱۰درصد است. چون ۸۰درصد نيروگاههاي ما قابليت مصرف مازوت را ندارند.» با اين اوصاف راهحل آلودگي هوا و بحث سوخت نيروگاهها چه هست؟ عبدلي در اين باره هم ميگويد: «يك مساله فني اينجا وجود دارد؛ سوختي كه در هر سيستم احتراقي بخواهد استفاده بشود، محصولات احتراقش به آنالايز ابتدايي ربط پيدا ميكند و سوختي كه محتوي گوگرد است، حتما در محصول احتراق دياكسيد گوگرد خواهد داشت، بنابراين اگر در سوختهايي كه تحويل ميدهند ميزان گوگرد موجود در سوخت كاهش يابد كه به نظر ميآيد در پالايشگاه عملي است، حتي مصرف مازوت هم، آلودگي چنداني نخواهد داشت و بسيار كاهش مييابد. اين پايه علمي دارد و اگر تصفيه يا پالايش درست صورت بگيرد ما بدون هيچ محدوديتي ميتوانيم سوخت مايع مصرف كنيم و نتيجه هم اين همه آلودگي نباشد. پس يك راهحل اين است كه پالايش دقيقتر و درست انجام شود.»
به پرسش اصلي و محور اين گزارش برگرديم؛ حال كه اطلاعات مستند نشان ميدهد ميزان غلظت دياكسيد گوگرد در كل كشور و به خصوص در جنوب ايران در سه سال گذشته رشد چشمگيري داشته، تا چه اندازه دليل آن به نيروگاهها برميگردد. عبدلي معتقد است: «اولا اين نيروگاهها در كل كشور پراكنده هستند و باتوجه به اينكه تمام شبكه برق ما بايد توليد داشته باشد كه هزينه انتقال و تلفات برق كاهش يابد، معماري شبكه به اين صورت است كه به اندازه مصرف خود توليد برق در استان داشته باشند. پس پراكندگي نيروگاههاي كشور به اين صورت انجام ميشود و در هر بخشي و هر استاني نيروگاههاي مختلف وجود دارد. در منطقه جنوب هم اينطور نيست كه نيروگاههاي متعددي باشد. سوخت مايع در نيروگاههاي بخاري و گازي با هماهنگي بين وزارت نيرو و نفت مصرف ميشود و پارامترهاي متعددي در اين باره و در شيوه تصميمگيري موثر است. نكته اينكه قضيه كاملا شناور است و ممكن است در يك روز سوخت يك نيروگاه تغيير كند پس اگر در منطقهاي از كشور دياكسيد گوگرد زياد شود حتما دليلش چيزي غير از مصرف سوخت نيروگاهها است.»
نهاد بالادست چه ميگويد؟
قانون هواي پاك بهطور شفاف، سازمان محيطزيست ايران را مسوول اجراي اين قانون و نهاد بالادست تمام دستگاههاي مسوول درباره شرايط هوا معرفي كرده و به همين دليل هم اين سازمان درباره كمكاري يا شانه خالي كردن ديگر دستگاهها از وظيفه خود مسوول است. در چنين شرايطي بررسيهاي اين سازمان درباره افزايش غيرمعمول دياكسيد گوگرد در روزهاي پاياني آذر چه ميگويد؟ «داريوش گلعليزاده» سرپرست مركز ملي هوا و تغيير اقليم سازمان حفاظت محيطزيست در اين باره به «اعتماد» ميگويد: «البته درباره اين موجي كه از افزايش بيسابقه دياكسيد گوگرد راه افتاده، بايد تصحيح كنيم كه سال ۹۹ هم ميزان غلظت اين آلاينده تقريبا به همين اندازه رسيده بود. مهمتر اينكه ما در كل سال ميزان دياكسيد گوگردمان در شرايط پاك و سالم قرار دارد. ميانگين كل سال را عرض ميكنم. اينكه طي چند روز جهشي داشته بايد علتيابي شود و منابع آن مشخص شود. دادههاي ما نشان ميدهد كه اين مربوط به سوخت است و سوخت خودروها يا صنايع بايد بررسي شود.» او در ادامه تشريح اين موضوع هم ميگويد: «صنايع ما در تهران چندان مشكل سوخت نداشتند و تنها نيروگاه بعثت امكان مازوتسوزي دارد كه از سال ۹۳ هم استفاده نكرده و اين موضوع منتفي است. پس آنچه ميماند كارخانجات سيمان و نيروگاههاي اطراف تهران است كه در حال حاضر هيچ كدام از مازوت استفاده نميكنند. برخي نيروگاهها از نفت و گاز استفاده ميكنند اما خروجي آنها غيرعادي نيست. بررسي گازهاي خروجي از دودكشهاي صنايع مصرفكننده گازوييل معمولي هم نشان ميدهد كه نتيجه با شرايط مجاز انطباق دارد. پس تنها يك عامل باقي ميماند و آن هم ممكن است سوخت خودرويي باشد. البته اينها فرضيات است و
هيچ كدام هنوز به اثبات نرسيده است ولي با قاطعيت ميگوييم در تهران هيچ كدام از صنايع مازوت استفاده نميكنند. البته در كرج نيروگاه منتظر قائم مازوت استفاده ميكند اما گستردگي مازوت در كل تهران نشان ميدهد كه اين ميزان غلظت پراكنده نميتواند از نيروگاهي در كرج باشد.» گلعليزاده تاكيد دارد كه در روزهاي گذشته از سوخت مازوت استفاده نشده و در اين باره ميگويد: «وقتي گاز هيچ صنعتي قطع نشده چه الزامي به استفاده از مازوت وجود دارد؟ همكاران ما گشت شبانه دارند و برخورد صريحي درباره قانونشكني و استفاده از سوخت غيرمجاز انجام ميدهند اما وقتي گاز قطع نشده قطعا نيروگاهها و صنايع به سمت سوخت جايگزين نميروند. علاوه بر اين گستردگي انتشار دياكسيد گوگرد (كه تنها براي سه چهار ساعت بوده) نشان ميدهد كه منشا آن نميتواند متمركز باشد. در سال ۹۹ كه اتفاق مشابهي رخ داد نتيجه بررسي اين بود كه احتمالا كاميونها عامل اين اتفاق بودند چون عموما ايستگاههاي با غلظت بالا در اطراف محل حركت كاميونها بودند.» اگرچه اين توضيحات دليل مشخصي را درباره افزايش ناگهاني و غيرمعمول دياكسيدگوگرد مطرح نميكند اما چندين نكته را دربردارد؛ براساس گفتههاي كارشناسان و مسوولان احتمال اينكه دليل اين افزايش كمسابقه دياكسيدگوگرد، مصرف مازوت در نيروگاهها باشد، ناچيز است. سوخت كاميونها، پسماندسوزي و سوخت سنگين يا سوخت مايع مصرفي برخي صنايع ميتوانند از متهمان افزايش چنين گاز آلايندهاي باشند هرچه كه پاسخ دقيق به آن، نيازمند اطلاعات دقيقتر و همچنين سنجش حرفهايتر نهادهاي مسوول است. هرچه كه هست، حالا غلظت دياكسيدگوگرد در برخي نقاط كشور به مرحله نگرانكنندهاي رسيده و در كنار آن در چندروز اين غلظت در تهران هم بهطور غيرمعمول بالا رفته كه اگر دليل و منشا آن مشخص نشود، نگراني درباره تكرار آن حتما مهم و ضروري است.