اولين ماموريت قاسم

ماه‌هاي ابتدايي جنگ، داوطلباني كه به جبهه‌ها اعزام مي‌شدند، پيش از عزيمت به مناطق جنگي در شهرها آموزش مي‌ديدند، اما آنها آنچنان كه بايد آمادگي رزم و جنگ نداشتند، از همين رو استراتژي نيروهاي نظامي ايران تغيير كرد. حسن باقري كه دي ماه 1395 به عنوان يكي از معاونين ستاد عمليات جنوب منصوب شد، طرح جديدي براي نيروهاي مردمي در دستور كار قرار داد. سردار فتح‌الله جعفري از فرماندهان سپاه در طول جنگ مي‌گويد، حسن باقري «از بهمن سال ۱۳۵۹ شروع به طراحي و برنامه‌ريزي طرحي كرد تا ۱۴ عمليات انجام دهيم و نيرو‌ها را براي آزادسازي مناطق اشغالي آماده كنيم.» به گفته سردار جعفري، وقتي حسن باقري متوجه مي‌شود نيرو‌هايي كه در شهر‌ها آموزش مي‌بينند و به صحنه جنگ مي‌آيند با مساله جنگ آشنا نيستند، «مربي‌هاي آموزشي سراسر كشور را به مدت سه ماه در جنگ فراخواند تا ميدان را از نزديك ببينند و براساس اين نيازمندي، به نيروها آموزش دهند. يكي از مربي‌هاي آموزشي كه آمد، قاسم سليماني بود.» اينجاست كه لشكر 41 ثارالله كرمان پي‌ريزي شد. البته اين لشكر از ابتدا با اين عنوان وارد سازمان رزم سپاه نشد. رزمندگاني كه از كرمان بودند، ابتدا در قالب گروه ثارالله گردهم آمدند و بعد از مدتي تيپ شدند و نهايتا در چارچوب لشكر 41 ثارالله در جبهه‌ها اقدام مي‌كردند. روايت تشكيل لشكر 41 ثارالله به اين شكل كه از قاسم سليماني به عنوان مربي آموزشي رزمي، به خوزستان مي‌رود و در «كرخه‌كور» زيرنظر علي هاشمي از فرماندهان اطلاعاتي سپاه كار خود را آغاز مي‌كند. حسن باقري از سليماني مي‌خواهد كه مسووليت نيرو‌هاي كرمان در همان جبهه كرخه‌كور را برعهده بگيرد كه او هم اين خواسته باقري را اجابت مي‌كند.  عمليات «طريق‌القدس» نخستين عملياتي بود كه نيروهاي كرماني در يك قالب و شكل مخصوص خود در آن حضور داشتند. در آن عمليات، عنوان قاسم سليماني، «فرمانده نيرو‌هاي كرمان» در تيپ «۲۵ كربلا» بود. فرمانده تيپ 25 كربلا هم «مرتضي قرباني» بود. عمليات طريق‌القدس آذر ماه 1360 و پس از عمليات موفقيت‌آميز «ثامن‌الائمه» كه به شكست حصر آبادان انجاميد، آغاز شد. ميدان عمليات «طريق‌القدس» غرب خوزستان و منطقه عمومي سوسنگرد بود كه هدف از آن، آزادسازي شهر «بستان» و سهولت دسترسي نيروهاي ايراني به «هور الهويزه» بود. اين عمليات در سلسله عمليات‌هاي موفقيت‌آميزي بود كه از اواخر 1359 و اوايل 1360 آغاز شده بود كه عمليات «الي بيت‌المقدس» و آزادسازي «خرمشهر» در خرداد 1361‌ بزرگ‌ترين دستاورد نظامي ايران در آن سال‌ها محسوب مي‌شود. پس از آزادسازي خرمشهر، عمليات «رمضان» صورت گرفت كه نوار عمليات‌هاي موفق در جبهه ايران را قطع كرد. در «طريق‌القدس» سليماني با برخورد تير دوشكا به دستش، مجروح شد و از همين بابت در اين عمليات حضور كامل نداشت. جعفري روند پلكاني تشكيل لشكر 41 ثارالله را اين‌گونه روايت مي‌كند كه حسن باقري از فرماندهان ارشد جبهه‌هاي جنوب، قاسم سليماني را انتخاب كرد و به او دستور داد تا «گروه ثارالله» را به استعداد «چهار گردان» تشكيل دهد تا «در جبهه شوش خط دفاعي بگيرد.» او مي‌گويد كمتر از دو هفته از اين موضوع كه گذشت، قاسم سليماني به پادگان گلف مي‌رود و با حسن باقري جلسه‌اي برگزار مي‌كند. خروجي جلسه مي‌شود دستور حسن باقري به سليماني براي تشكيل «تيپ ثارالله با استعداد 6 گردان».  پررنگ‌ترين نقش لشكر 41 ثارالله در عمليات‌هاي كربلاي 4 و 5 و پيش از آن، والفجر 8 بود. غواصان اين لشكر در آن سه عمليات به عنوان خط‌شكن وارد صحنه مي‌شدند. قاسم سليماني با پايان جنگ، در همان فرماندهي لشكر 41 ثارالله باقي ماند و به مقابله با قاچاقچيان مواد مخدر در منطقه استحفاظي اين لشكر پرداخت تا اينكه سال 1376، فرماندهي لشكري كه خود، موسس آن بود را واگذار كرد تا در قامت فرماندهي نيروي قدس سپاه پاسداران، راهي ماموريت‌هايي خارج از مرزهاي ايران شود.