گذرخان
سيدمحمدعلي ابطحي
در طول سالهاي گذشته كتابهاي زيادي ترجمهشده از آثار خارجي خوانده بودم كه يا سوژه آن يك كشيش و روحاني كليسا بود يا ضمن داستان به آداب و رسوم ويژه مراكز روحاني نوشته ميشد. ذهن من هم مشغول جمعآوري اطلاعات و خاطراتم در مورد اتفاقات درون حوزهها و آداب و سنن و زندگي دروني روحانيت شد. در همه جاي دنيا تابلويي كه از روحانيت ديده ميشود، با لباس رسمي و در حال موعظه يا برنامههاي مذهبي هستند. در ايران هم منهاي مجموعهاي كه در حكومت هستند، بقيه طلاب و روحانيون همين وضعيت را دارند. در حالي كه همه كساني كه در كادر رسمي ديده ميشوند، زندگي هم ميكنند. به خصوص روحانيت كه اطلاع از آداب و رفتارهاي غير رسمياش ميتواند جذاب باشد. گذرخان نام كتابي است كه اخيرا از من منتشر شده است. گذرِ خان براي اولينبار به درون حوزه علميه قم و نيز محافل و جلسات روحانيون سرك ميكشد. رمان داستان پسري را روايت ميكند كه پدر روضهخوان نابينايي دارد و بنابراين ناچار است همهجا او را همراهي كند، از روضههاي زنانه و مردانه گرفته تا مجالس و محافل مراجع تقليد. همه اين داستانها در قبل از انقلاب و در حوزه سنتي صورت ميگيرد. در كنار اين رفتوآمدها، پروتكلهاي سخت و پيچيده روحانيت هم در آن آمده است. باور اينكه تشريفات درون حوزوي از چه ويژگيهايي برخوردار است بدون مطالعه اين كتاب ممكن نيست. روابط عاطفي فردي يا مسائلي مثل تبليغ در روستاها يا شيوه گرفتن شهريه در قبل از انقلاب و دستهبنديهاي سياسي روحاني در ضمن داستان اتفاق ميافتد. اين كتاب سوگيري ندارد. نه تلاش شده روحانيت قديس معرفي شود و نه صرفا منتقدانه است. نكته مهم اين است كه كتاب گذرخان يك داستان است و نه كتاب مستند. گذرِ خان نام محلهاي نامآشنا در قم است كه بسياري از اتفاقات اين داستان در آن جا به وقوع ميپيوندد. اين كتاب در۲۶۳ صفحه توسط گروه انتشاراتي ققنوس منتشر شده است.