پيام روشن به اروپاييها
حتي زماني كه امضاي خود را پاي اين سند بينالمللي نشاندند باز هم حاضر به اجراي تعهدات خود نشدند. با خروج ترامپ از برجام هم، اروپا دچار نوعي بيعملي و سكون شد، نه مانند ترامپ جرات خروج از برجام را داشتند و نه توانايي تحقق تعهداتي كه ذيل برجام بايد عملياتي ميكردند. امروز هم اروپا همان نقشي را ايفا ميكند كه در طول تمام دهههاي گذشته در قالب آن فرو رفته بود. كشورهاي اروپايي در شرايطي از مرگ برجام صحبت ميكنند كه در برههاي كه ظاهرا برجام زنده بود، حاضر به اجراي تعهدات خود نشدند. مگر زماني كه برجام زنده بود، اروپا و غرب، چه گام رو به جلويي براي اجراي آن برداشتند كه امروز از مرگ و سكون آن صحبت ميكنند. اين روزها اروپا در حال برداشتن گامهايي عجولانه است كه نتيجه آن تكرار همان روشهاي اشتباه قبلي براي آنهاست. رفتار اروپاييها به گونهاي است كه انگار هيچ تجربهاي از اشتباهات قبليشان كسب نكردهاند. در حوزههاي فرهنگي، سياسي، ديپلماسي و... اقداماتي صورت ميدهند و حرفهايي ميزنند كه بزرگتر از دهانشان و گستردهتر از تواناييهايشان است. نمونه بارز يك چنين اقدامات سخيفي در حوزه فرهنگ و رسانه، تحركاتي است كه نشريه موهن شارلي ابدو اخير از خود نشان ميدهد يا در حوزه سياست اظهاراتي است كه برخي مقامات اروپايي درباره قرار دادن نام سپاه در ليست گروههاي تروريستي يا بستن سفارتخانههايشان مطرح ميكنند. اقداماتي كه برآمده از اشتباهات استراتژيك مستمر توسط اين كشورها است. اروپاييان تصور ميكنند انتقادات، اعتراضات و نارضايتيهاي مردم از حكومت و سياستها و تصميمات فرصتي در اختيار آنها قرار داده كه دشمنيهاي خود را عمق بيشتري بخشند. اين در حالي است كه مردم ايران، فعالان سياسي و تحليلگران بهرغم همه انتقاداتي كه ممكن است نسبت به شيوههاي اجرايي، مديريتي و سياستگذاريها داشته باشند و اختلافنظرهايي كه با ارگانها، نهادها و سازمانهاي مختلف احساس ميكنند، در برابر دخالت عنصر خارجي رويكرد واحدي را در پيش ميگيرند و مانند يد واحد هر دست متخاصمي را از دستدرازي به منافع ملي كشور قطع ميكنند. در اين ميان ممكن است مردم و جريانات مختلف نسبت به برخي تصميمات و رفتارهاي موردي سپاه هم نقد داشته باشند و برخي از كارهاي سپاه را قبول نداشته باشند، اما اين نهاد براي اين مردم و اين كشور همچنان تجلي شهادت، رشادت، دليري و دفاع از تماميت ارضي كشور و ايثار و شهادت و صيانت از انقلاب است. اگر اروپاييان تصور كردهاند كه ميتوانند از نمد ناآراميهاي اخير كلاهي براي خود ببافند، فشاري بياورند و امتيازي بگيرند، سخت در اشتباهند؛ به آنها هشدار ميدهيم همانطوركه در ماجراي ميكونوس و احضار سفرايشان تلاش كردند ايران را تحت فشار قرار دهند، اما با حماسه دوم خرداد 76 و ظهور دولت اصلاحات ناچار به بازگشت به كشور با سري افتاده شدند، اينبار هم در برابر اراده و اتحاد مردم ايران سر خم كرده و روزي تقاضاي حضور در ايران را مطرح ميكنند. براي ايران و ايراني چه عرب باشد چه عجم؛ چه راست باشد چه چپ؛ چه اصلاحطلب باشد و چه اصولگرا منافع ملي در اولويت اصلي است و در خصوص آن با هيچ فرد و جرياني مسامحه نخواهد كرد. ما مسير حل مشكلات را در درون كشور پيدا ميكنيم و اجازه نميدهيم كشورهاي خارجي از اين فضا سوءاستفاده كنند. اما اي كاش كشورهاي اروپايي كمي به تجربيات قبليشان مراجعه ميكردند تا تاريخ را دوباره تكرار نكنند.