منافع ملي
در خطر تنشهاي خارجي
جعفر گلابي
بايد درهاي صلح و ديپلماسي مقتدرانه را باز كنيم
تنش در روابط خارجي ايران خصوصا از سوي اروپا رو به ازدياد است. ماجراي سفر رييسجمهور چين به عربستان كه واقعا يك معضل شد و روابط با اين كشور را زير سوال و ابهام قرار داد، در شمال غرب جمهوري آذربايجان تحركاتي از خود بروز ميدهد كه بوي دوستي و همكاري را به مشام نميرساند، عراق از اقدام حساسيتبرانگيز تحريف نام خليجفارس از عذرخواهي طفره رفت، رييسجمهور كرهجنوبي اقدامي شبيه چين انجام داد و در مجموع بعيد مينمايد كه همه اين فعل و انفعالات تصادفا با فاصله زماني كمي صورت گرفته باشند. با همه اينها اميد است كه پردههاي ديگري از تشنج در روابط خارجي ظهور پيدا نكند و ما در پيك امواج ضدايراني اغيار قرار داشته باشيم. اگر اين تحركات فاقد اثرات سياسي و حداقل اقتصادي بودند، ميشد از كنار آنها عبور كرد و خيال آسوده داشت ولي ميدانيم كه همه رويدادهاي تند ديپلماتيك و سياسي داراي تبعات منفي اقتصادي هستند و اثر آنها را روي نوسانات توفاني نرخ ارز مشاهده ميكنيم. هر چند در حال حاضر هم ما در تحريمهاي گسترده امريكا قرار داريم و از اين جهت چيز ديگري براي تحريم باقي نمانده است ولي با ادامه اين روندهاي مخرب حتي دور زدن تحريمها هم مشكل ميشود. تورم بالاي 45 درصد فشار بسيار سنگيني به اقشار جامعه خصوصا محرومان و دهكهاي پايين اجتماع وارد ميكند و اگر مجموع روابط خارجي باز هم روند نزولي خود را طي كند و روي معيشت مردم اثرات منفي جديد بگذارد، معلوم نيست به كدام سو رهسپار خواهيم شد؟ افراطيترين دولت اسراييل روي كار آمده و تمركز خود را روي فشار بر ايران قرار داده است، در اين ميان براندازان خارجنشين موقعيت را مناسب يافته و زمينه را براي تسهيل ايرانستيزي فراهم و حتي برخي از آنها بيشرمانه از حمله نظامي به ايران دفاع ميكنند. شايد برخي ايرانيان مقيم خارج ندانند و ناخواسته وارد اين بازي شده باشند ولي آنها كه نان اين شرايط را ميخورند و موقعيت خود را نزد مخالفان يكپارچگي ايران بالا ميبرند دقيقا متوجه امور هستند و خوب ميدانند كه با اعمالشان قبل از اينكه ضربهاي به جمهوري اسلامي زده باشند به كشور و خصوصا معيشت مردم لطمه وارد ميكنند كه جا دارد مستقلا در اين زمينه بنويسيم و به افشاي تبعات ضد مردمي تحركات اين دسته از فارسيزبانان بپردازيم.
اما كاملا روشن و بارها گفته شده است كه اصل و اساس تحولات در هر كشوري از درون آن كشور نشات ميگيرد و ما اگر بخواهيم همه ضديتها و دسيسههاي ضد ايراني را با شكست مواجه كنيم ريش و قيچي دست خودمان است و از همين جا ميتوان زمينه تهاجمات را از بين برد. به تعبير ديگر اگر اين همه مدعي كوچك و بزرگ پيدا كردهايم به واسطه خطاهاي بزرگي است كه در داخل صورت گرفته كه عدهاي تحت هيچ شرايطي حاضر به عدول از مشي خسارتبار خود نيستند. انتخابات درخشان دوم خرداد باعث شد كه گروه رجوي حتي از سوي امريكا در ليست سياه تروريستها قرار بگيرد ولي حالا مجموع حوادث به اين سمت رفته است كه افزون بر خروج اين گروه منفور از ليست تروريستها به سركردهاش تريبون ميدهند و اتحاديه اروپا هم ميرود تا نيروي مسلح يك كشور مستقل را مورد تحريم قرار دهد.
كاش در مذاكرات شوراي نگهبان پيرامون ردصلاحيت كانديداهاي مجلس و رياستجمهوري يك كارشناس بيطرف سياست خارجي را فرا ميخواندند و راجع به برگزاري آنگونه انتخابات از او پرس وجو ميكردند. آيا اين ميزان از ردصلاحيتها كه حتي افرادي چون علي لاريجاني از آن مصون نماند، منافع ملي را در خطر نمياندازد و به تيز شدن شمشير ايرانستيزان منجر نميشود؟ از يك كارشناس مورد وثوق جامعهشناس ميپرسيدند كه انتخابات غيررقابتي و حداقلي با اميد مردم نسبت به آينده و شنيدن صدايشان از سوي مسوولان چه خواهد كرد؟ نارضايتيها را به كدام سو ميبرد؟ يك اقتصاددان دلسوز و حتي همسو با اذهان خود را به مذاكرات فرا ميخواندند تا با عدد و رقم نشانشان دهد كه چگونه ردصلاحيتها ميتواند با نرخ ارز ارتباط برقرار كند و حتي آن را تا 44 هزار تومان بالا ببرد؟ در مسائل ديگر از جمله جانباختن غمگنانه مهسا اميني و دهها مساله ريز و درشت ديگر هم اگر جايگاه كارشناسي واقعي رعايت شود و نظرات علمي و نه سليقهاي و جناحي حداقل شنيده شود چه بسا چاره كار قبل از حادثه ديده شود و گرهها با دندان باز نشوند. در هر حال اكنون كه ديپلماسي كشورمان در اوج انفعال عملا زمينه براي فعاليت ندارد و امكاني براي عقب راندن هجمههاي گوناگون نمييابد هيچ راهي جز رجوع به مردم و كسب رضايت آنها و ايجاد اميد واقعي و جلب اعتماد آنها نميتواند كشور را بيمه كند.همه واحقوق بشراي بيگانگان جز با هدف امتياز گرفتن نيست، پس چه بهتر كه اين امتياز را ابتدا به مردم خودمان بدهيم، بعد درهاي صلح و ديپلماسي مقتدرانه را هم باز كنيم.رييس قوه قضاييه گفتند ميخواهيم مردم را خوشحال كنيم، حبذا لطفا آغاز كنيد، در كسب رضايت مردم گشادهدستي كنيد و سرعت به خرج دهيد كه هيچ جاي دوري نميرود و انواع راههاي آن را بلديد.آزادي هر يك از زندانيان كلي خوشحالي ميآورد كما اينكه هر محدوديتي سرمايهاي براي كار و فشار بيگانگان فراهم ميكند.