گدايان تهران
حسن لطفي
شايد اگر يكي به شوخي و جد براي اولينبار نميگفت: گدايي كن تا محتاج خلق نشوي ! كسي جلوي آدم را نميگرفت و با لحن ملتمسانهاي نميگفت: بده در راه خدا! لحني كه گاه با چاشني خدا سلامتي بده، خدا پدر و مادرت را بيامرزد، آدم را دست به جيب ميكرد. البته اين فقط يك حدس است و شايدِ ابتداي نوشته هم به همين دليل آمده. لابد دلايل اين عمل (منظورم گدايي و تكديگري است) ميتواند بسيار باشد. دلايلي كه از سير كردن شكم زن و بچه شروع ميشود وتا لطف به خلق خدا ادامه مييابد. لطفي كه انگار فرد متكدي با دراز كردن دستش به سمت يكي، شامل حال او ميكند. گمان ميكند با گرفتن پول از او فرصت صواب، بزرگي و بنده خوب خدا شدن را به وي ميدهد! در اينكه چنين گداياني مثل گدايان فيلم گدايان تهران (ساخته زندهياد محمدعلي فردين) كم هستند شكي نيست، اما حتي يك نمونه ناچيز هم ميتواند دامنه دلايل گدايي را افزايش دهد. مهم هم نيست كه اين گدا شخصيت فيلمي مثل گدايان تهران، بده در راه خدا يا گداي ميليونر باشد. البته در اينكه پذيرش وجود گدايان سخاوتمند فيلم گدايان تهران كمي سختتر است و نمونهاش به ندرت پيدا ميشود، شكي نيست. بيرون از پرده سينما پيدا كردن گداياني است كه قرار است در جايگاه آدمهاي خوبي قرار گيرند و از آنچه دارند به ديگران ببخشند، چندان آسان نيست. عوضش ديدن گداياني كه ظاهري درمانده و بيچيز دارند، گدايي ميكنند، اما ثروت فراواني دارند، كم نيستند. دوست كارمند بانكي تعريف ميكرد، چند سال قبل در شعبهاي كار ميكرده كه تعدادي از مشتريان اعتباري و پولدارش از گدايان باسابقه شهر بودند. ميگفت آخر وقت با كيسههايي پر از سكه و بوي تعفن ناشي از عرق بدن وارد ميشدند. شمردن سكههايي كه گدايي كرده بودند را به بعد واگذار ميكرديم و به آنها رسيد ميداديم. ميگفت هيچ وقت پولشان كمتر يا بيشتر از آنچه ميگفتند، نبود. حساب و كتابشان درست بود. البته همه پولهاشان را در بانك سپردهگذاري نميكردند. ميگفت يكبار بعد از مرگ يكيشان (ظاهرا زني كهنسال) از لحاف و متكا و جاي جاي خانه اسكناسهايي بيرون كشيدند كه مبلغ قابل توجهي بود .يكيشان هم خانهاي گرفته بود و به گداهاي ديگر اجاره ميداد. حالا سالها بعد از آن خاطرات، اينبار زني شناسايي شده كه با كلاستر از همه آن گدايان و گدايان تهران است، زني كه با سفر هوايي از اصفهان به تهران (براي گدايي) در تاريخ گدايي ايران اگر اولين گداي پروازي ايران هم نباشد، اولين گدايي است كه با اين ويژگي شناسايي شده است. با اين حساب اگر قرار باشد تاريخ تكديگري ايران به رشته تحرير در بيايد، ميتوان او را نخستين گداي پروازي ايران دانست. البته شايد بشود در اجلاس بعدي زنان تاثيرگذار ايران هم از او يادي كرد و با پرداخت بيست هزار يورو او را مورد لطف قرار داد.