• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۸ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5415 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۰ بهمن

ميراث كاغذي فيتز جرالدها

برخلاف كتاب‌هاي بزرگ پدربزرگ، آنچه براي خاندان فيتزجرالد باقي مانده، عروسك‌هاي كاغذي زلداست

روناك حسيني 

براي چندين دهه، زلدا ساير فيتزجرالد، شخصيتي در سايه همسرش اسكات فيتزجرالد، نويسنده رمان‌هاي مشهوري چون «گتسبي بزرگ» و «چه لطيف است شب» به حساب مي‌آمد. جنبش زنان در اواخر دهه 1960، دوباره توجه‌ها را به زلدا، به عنوان داستان‌نويس و رقصنده جلب كرد. با وجود اين، تعداد كمي از مردم، درباره نقاشي‌ها و تصويرسازي‌هاي او شنيده بودند.  النور لاناهان، نوه زلدا، در كتاب «عروسك‌هاي كاغذي زلدا فيتزجرالد» به جنبه‌هاي هنري ناشناخته مادربزرگش پرداخته است. به گفته لاناهان، مادربزرگش بيش از صد منظره شهري از محل زندگي‌اش، چندين تصويرسازي براي داستان‌هاي كتاب مقدس و تعداد زيادي طرح از گل‌ها و فيگورها به جا گذاشته است.  النور تعريف مي‌كند كه هيچ عكسي از پدربزرگ و مادربزرگش در خانه نداشتند، اما حضور آنها، در خانه‌شان جور ديگري حس مي‌شد؛ نقاشي‌هاي مناظر شهري زلدا، روي ديوارهاي طبقه پايين خانه آويزان بود و تصويرسازي‌هاي او از افسانه‌ها، در اتاق‌هاي خواب. زلدا دو ماه بعد از تولد النور از دنيا مي‌رود. او در آخرين نامه‌اش به مادر النور مي‌نويسد: «آرزو دارم اين دختربچه را ببينم: سرشتش پري‌گونه‌ است يا تاريك، حماسي است يا غنايي؟» النور اگرچه دوست داشت مادربزرگ را ببيند، اما در بزرگسالي همين كه اين زن از وجودش باخبر بوده، برايش تسلي خاطر است. اما اولين ارتباط شخصي او با مادربزرگ، از طريق يك كشف كودكانه در اتاق زير شيرواني اتفاق مي‌افتد.  النور ده ساله، در كمدي در اتاق زير شيرواني عروسك‌هاي كاغذي رنگي زلدا را پيدا مي‌كند كه در جعبه‌هاي مقوايي پاره روي هم تلنبار شده بودند. براي النور اين كشف شبيه پيدا كردن گنجينه مخفي كلوچه‌هاي كريسمس بود، اگرچه براي بازي كردن با عروسك‌هاي كاغذي مادربزرگ به اندازه كافي بچه نبود.  اسكات فيتزجرالد در سال 1940 درگذشت و تقريبا توسط عموم مردم فراموش شد. در دوران ركود بزرگ اقتصادي امريكا، كتاب‌هاي او چاپ نمي‌شدند. چند سال بعد اما اين نويسنده دوباره احيا شد. نسخه‌هاي مخصوص ارتش رمان گتسبي بزرگ بين سربازان ايالات متحده در جنگ جهاني دوم توزيع شد. در دهه 1950 رمان‌ها و داستان‌هاي او در برنامه‌هاي درسي دانشگاهي گنجانده شد. در سال 1959، وقتي مجله لايف به خانه آنها مي‌رود تا داستان اسكات فيتزجرالد را از ميان اسباب و وسايلش روايت كند، زلدا و عروسك‌هاي كاغذيش، در سايه نام نويسنده بزرگ، در اتاق زير شيرواني مي‌مانند.  عروسك‌هاي كاغذي زلدا، متعلق به دوره‌اي است كه در آن شكل حركت قلم‌مو امضاي نقاش محسوب مي‌شد. همه عروسك‌هايش با مداد روي تخته تصوير و با گواش نقاشي شده‌اند. زلدا لباس‌هاي آنها را روي يك كاغذ سبك‌تر نقاشي كرده است. بيشترشان از پس‌زمينه جدا شده‌اند، اما برخي مانند دربار شاه آرتور، هانسل و گرتل و چندين عروسك ديگر، دست‌نخورده باقي مانده‌اند. عروسك‌ها به‌طور كلي حدود سي سانتي‌متر قد دارند. اگر لباس آنها شامل كلاه، روسري، تاج يا كلاه ايمني باشد، ممكن است به سي و پنج سانتي‌متر برسد.  تقريبا هر عروسكي حداقل يك لباس اضافه دارد. مردان معمولا با لباس رزم و همچنين لباس تشريفاتي و مظاهر شكوه و جلال دوران گذشته و زن‌ها عضلاني هستند. آنها با سرهاي افراشته، در ژست‌هاي باله‌اي خود ثابت مانده، شخصيت‌هايي از سرزمين خيالي هستند و منتظرند پرده بالا برود و نمايش آغاز شود.  كتاب النور لاناهان نقطه اوج دهه‌ها كشف كوچك در مورد عروسك‌ها، لباس‌ها و گروه‌بندي‌هاي‌شان است. تعدادي از آنها گم شده‌اند كه باعث ناراحتي نويسنده است. يك دست و پا افتاده، يك كفش گم شده، يك بال ناپديد شده و ... النور مي‌نويسد: «عروسك‌ها، همان‌طور كه ما نوه‌ها آنها را به نسل بعدي منتقل مي‌كنيم، خودشان پخش و پلا مي‌شوند. اما اينجا، براي اولين‌بار، تقريبا همه اعضاي شناخته شده گروه جمع شده و لباس مي‌پوشند تا چشم‌ها را خيره كنند. اميدوارم شما آنها را مانند من جذاب و زيبا و آغشته به روح پرشور زلدا فيتزجرالد بيابيد.»

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون