شيوههاي جذاب پيادهروي
چگونه ميتوان از دل اين فعاليت ساده 52 شيوه يا نگاه متفاوت به دست آورد؟
سيدحسن اسلامي اردكاني
همه ما با پيادهروي آشنا هستيم و غالبا از آن گريزان، مگر آنكه سروكارمان به پزشكي بيفتد و او براي درمان توصيه كند كه حتما روزي نيمساعت پيادهروي كنيم. از اين موقعيت ناخوشايند كه بگذريم، به نظر نميرسد پيادهروي جذابيت مشخصي داشته باشد. اما وقتي ميبينيم نويسندهاي همين موضوع عادي را دستمايه تامل خود ميسازد و كتابي مفصل و البته كاربردي، درباره پيادهروي مينويسد، كنجكاو ميشويم كه ببينيم چه چيز درباره اين فعاليت روتين نوشته است كه ما خبر نداشتيم. البته اگر تمايل چنداني به اين موضوع نداشته باشيم، از كنار اين كتاب هم به سادگي ميگذريم. ولي اگر كمي پيادهروي را تجربه كرده باشيم و كمابيش دلبسته آن شده باشيم، ممكن است بخواهيم نگاهي به آن بيندازيم.
كتاب 52 شيوه پيادهروي (52 Ways to Walk) نوشته خانم آنابل استريتس براي من جذابيت دوگانهاي داشت. از سويي برايم جالب بود كه نويسندهاي كه متخصص پيادهروي يا ورزش نيست، چگونه اين موضوع را تبديل به يك كتاب ميكند و به تفصيل ابعاد آن را ميكاود. از سوي ديگر، همين بحث پيادهروي بود كه باز برايم شگفتانگيز بود كه چگونه ميتوان از دل اين فعاليت ساده 52 شيوه يا به تعبير دقيق نگاه متفاوت به دست آورد و چهسان ميتوان از منظرهاي گوناگوني به آن نگاه كرد. با اين همه، خانم استريتس در اين كتاب - كه تازه از تنور بيرون آمده است (سال 2022) - به مخاطب نشان ميدهد كه چطور ميتوان پيادهروي را به فعاليتي جذاب براي تامل، مراقبه، زيارت، رفاقت، يادگيري، خودشناسي، خنده، كنش اجتماعي و سياسي، افزايش هشياري، زيباشناسي و شناخت تاريخ و جغرافيا تبديل كرد. نويسنده كتاب خود را براي يكسال پيادهروي طراحي كرده است و براي هر هفته گونه خاصي از پيادهروي را پيشنهاد ميكند، مانند پيادهروي در زير نور ماه كامل. در آغاز هر شيوه، نخست واقعهاي را نقل و شخصيتي را معرفي ميكند كه بسيار درسآموز است. براي نمونه، يكي از شيوههاي پيادهروي، پيادهروي براي زيارت است. البته هم ميتوان از اين نوع پيادهروي براي رفتن به اماكن معروف مذهبي بهره برد و هم اينكه خودمان مقصدي را به مثابه زيارتگاه براي خودمان تعيين كنيم و به سمت آن رهسپار شويم. در اين نوع پيادهروي خانمي معرفي ميشود كه در سال 1953 خود را زاير صلح ناميد، كل زندگي خود را در يك كولهپشتي گذاشت، يك دست لباس و يك شانه و مسواك با خود برداشت، هيچ پولي با خود بر نداشت و خانه را ترك كرد. وي تصميم گرفته بود كه 25 هزار مايل (حدود 40 هزار كيلومتر) را براي صلح پيادهروي كند. او روزانه 25 مايل (نزديك به 40 كيلومتر) را در سرما و گرما و برف و باد و بوران پيادهروي كرد و اين برنامه را 28 سال ادامه داد و امريكا، كانادا و مكزيك را زير پا گذاشت. ممكن است اين كار جنونآميز به نظر برسد، اما هرچه باشد جنوني خوشايند و تحسينانگيز است. از اين نمونه داستانهاي واقعي در سراسر كتاب فراوان ديده ميشود كه همه خواندني هستند.
پس از نقل هر داستاني، نويسنده شيوه مورد نظر را به دقت توضيح ميدهد و كاركرد آن را بيان ميكند. براي مثال، يكي از شيوههاي پيادهروي پيشنهادي خانم استريتس، پيادهروي در سرما است. آنگاه توضيح ميدهد كه اين كار چه فوايد بدني و روحي و ذهني دارد. در پايان نيز براي شروع و اجراي هر نوع پيادهروي چند توصيه عملي به خواننده ميكند. پارهاي از شيوههاي پيادهروي (كه نويسنده پيشنهاد و درباره آنها بحث ميكند)، عبارتند از: پيادهروي زير باران، پيادهروي كنار دريا، پيادهروي در جنگل، پيادهروي سرعتي، پيادهروي به قصد گم شدن، پيادهروي به قصد كسب نگاهي پانوراميك و فراگير، پيادهروي در تنهايي، پيادهروي گروهي، پيادهروي به قصد جمع كردن زباله، پيادهروي در سكوت، پيادهروي در ارتفاعات، پيادهروي در آب، پيادهروي براي شناسايي گياهان و گلهاي منطقه، پيادهروي در سربالايي، پيادهروي به قصد شگفتزده شدن و پيادهروي به شكل معكوس يا عقب عقب رفتن. خيلي تعجب نكنيد، يك تگزاسي 7 هزار مايل (حدود 12هزاركيلومتر) را عقبعقب پيادهروي كرد. هرچند احساس ميشود كه نويسنده براي آنكه حتما 52 هفته را پر كند، متكلفانه انواع خاصي از پيادهروي را از هم متمايز كرده است، با اين حال در مجموع اين كتاب خواندني، لذتبخش و آموزنده است.