شهامت تدريس
محمد داوري
اين روزها اخبار متعددي از گوشه و كنار كشور
به گوش ميرسد كه به دلايل متعدد برخي معلمان تهديد شدهاند كه هنگام تدريس و حضور در كلاس مراقب روشها و ابزارها و ابراز نظرهاي خود باشند تا مغايرتي با اصول و دستورالعملهاي وزارت متبوع يا سليقه مديران و مسوولان نباشد.
فضاي شبكههاي اجتماعي متاثر از اين اخبار به ويژه خبر مربوط به پخش يك آهنگ محلي توسط يك معلم شمالي من را به ياد عنوان كتابي انداخت كه به تازگي آن را مطالعه كردم؛ كتاب «شهامت تدريس». اين كتاب كه نوشته پاركر جي پالمر يكي از نويسندگان مشهور امريكايي در حوزه آموزش است و همانگونه كه از نامش پيدا است به دو مقوله ترس و شجاعت معلم و استاد در مقام معلمي و تدريس ميپردازد و خوانندگان را متوجه آسيبهاي تدريس ناشي از تسلط ترسهاي متعدد او نموده و براي اينكه يك آموزش مفيد و موثر محقق شود بر مقوله شهامت در تدريس تاكيد دارد. اين كتاب كه توسط خانم نوگل روحاني ترجمه شده است كلاس درس معلم و استادي را كه بر ترسهايش فايق آمده باشد اجتماع حقيقتي ميداند كه معلم و شاگرد و موضوع درس سوژه اصلي گفتوگو و تبادلنظر ميشوند و هيچ چيز ديگري مانع از ابراز نظر و اظهار وجود معلم و شاگردان نميشود و در اين شرايط است كه شوق يادگيري پيوندي ميان شاگرد و استاد ايجاد ميكند كه رنج يادگيري به فراموشي سپرده ميشود.
خواندن اين كتاب را به همه به خصوص وزير آموزش و پرورش و همه مديران و مسوولان اين حوزه توصيه ميكنم تا متوجه شوند كه دليل اصلي فرار و بيزاري دانشآموزان از درس و كلاس و مدرسه چيست و بدانند كه چه معلمي ميتواند شوقانگيز و تحولآفرين باشد و چه كلاسي ميتواند محلي براي بالنده و شكوفا شدن استعدادها و چه مدرسهاي ميتواند كانون تبلور دانا و توانا شدن كودكان و نوجوانان باشد.
بيترديد معلمي كه با هزاران دغدغه و مشكل و ترس سر كلاس حاضر شود و قبل از ورود به كلاس و پيش از زبان گشودن به سخن بايد خود را سانسور نمايد و با دهها شاخص و معيار بيارتباط با معلمي خود را تنظيم كند، كلاسش زندان و كلامش تلخ و مدرسهاش سرد و بيروح خواهد شد.
شهامت تدريس نخستين گام براي موفقيت و موثر بودن يك معلم و استاد است و مدرسه و دانشگاهي كه ترس بر آن حاكم باشد محل رويش هيچ جوانهاي نخواهد بود و كودكان و نوجوانان و جوانان در چنين مدرسه و دانشگاهي اسير و قرباني ترسهايي هستند كه معلمان و استادها با خود سر كلاس ميآورند. فراموش نكنيم كه اگر شهامت را از يك معلم بگيريم يعني معلمي را از او گرفتهايم.