• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5442 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۵ اسفند

انتخاب مرضيه برومند درس‌ «خانه سينما» به «خانه تئاتر» در زمينه سازوكار برگزاري انتخابات

بازگشت به سرخط

بابك احمدي

انتخاب مرضيه برومند به عنوان سيزدهمين مديرعامل «خانه سينما» بايد براي تشكل‌هاي صنفي و شبه‌صنفي فرهنگي غيردولتي پيام‌هايي دربر داشته باشد. از جمله اينكه جريان‌ هنري ما با وجودِ تمامِ ناملايماتِ دهه‌هاي گذشته موفق شده در دل خود ظرفيت‌هايي پرورش دهد كه بايد هوشِ بهره‌برداري از كيفيت آنها را داشته باشد. اين مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر با وجود سازوكار زيربنايي - اساسنامه - كه اجازه دهد داشته‌هاي جامعه هنري در ويترينِ تشكيلاتِ صنفي تماشايي شود. در ميان خانه‌هاي موجود، «خانه سينما» و «خانه تئاتر» به دليل همنشيني بنيادين، يعني قرار گرفتن در گرايشِ هنرهاي نمايشي، با يكديگر نزديكي جدي‌ دارند، به همين واسطه مي‌توان اين‌طور گفت كه گزارش پيشِ‌رو قصد دارد به هسته مركزي قدرت در تشكيلات دوم نهيب بزند كه مرضيه برومند پيش از آنكه چهره‌‌اي شناخته شده در عالم تصوير باشد، در جريان تئاتر فردي خبره، داراي حسن شهرت و صاحب تجربه بوده و هست. علاوه ‌بر اينها هر بار كه مديريت فستيوال يا مركزي برعهده‌اش گذاشته شد، موفق عمل كرد. حال پرسش اين است، چرا «خانه تئاتر» نمي‌تواند يا نمي‌خواهد وجودِ نيروهايي اينچنين را به رسميت بشناسد و از كيفيتِ آنها به سودِ منافع جمع - جاي قشر- استفاده كند؟ به بيان دقيق‌تر مانع چيست؟

مختصري تاريخ
پيش از هر چيز بايد به دو بخش مهم مندرج در اساسنامه «خانه تئاتر» توجه كنيم. نخست، «موضوع فعاليت‌ها» كه در چهارده بند آمده و سپس بحث «انتخابات»؛ اما قبل از آن «تاريخچه» (به روايت سايتِ خانه): 
موسسه فرهنگي و هنري خانه تئاتر در زمستان سال 78 توسط عده‌اي از هنرمندان و مسوولان وقت تئاتري پايه‌گذاري شد. زماني كه دكتر حسين سليمي، رييس وقت مركز هنرهاي نمايشي دو سالي از مديريتش در اين سمت مي‌گذشت. او به همراه دكتر مجيد شريف‌خدايي (رييس وقت شوراي نظارت و ارزشيابي اين مركز)، لاله تقييان (مسوول انتشارات نمايش و سردبير ماهنامه نمايش)، حسن قرايي (مسوول وقت امور مالي مركز هنرهاي نمايشي)، ايرج راد (بازيگر، كارگردان و مدرس تئاتر)، آتيلا پسياني (بازيگر، نويسنده و كارگردان تئاتر) و محمود عزيزي (بازيگر، مدرس، پژوهشگر و كارگردان تئاتر) در دفتر مركز هنرهاي نمايشي گرد آمدند و پايه‌گذار نهاد صنفي شدند. هيات موسس خانه تئاتر جهت تدوين اساسنامه عبارت بودند از: 1- مجيد شريف‌خدايي، 2- ايرج راد، 3- اصغر همت، 4- آتيلا پسياني و 5- حسن قرايي .
اين هيئات موسس پس از عضو‌گيري موقت خانه تئاتر، در جلسه مجمع عمومي كه به منظور تصويب اساسنامه و انتخابات هيات‌مديره موقت خانه تئاتر برگزار شد، ادامه فعاليت اين تشكيلات صنفي را به آن هيات‌مديره واگذار كردند. براساس تصميم‌ مجمع عمومي، «هيات‌مديره موقت» شش ماه فرصت داشت تا اشكالات و ايرادات اساسنامه را بر طرف ساخته و پس از برگزاري مجمع عمومي فوق‌العاده، اساسنامه را به تاييد نهايي اعضاي خانه تئاتر برساند.
هيئات مديره موقت با برگزاري مجمع عمومي در مهرماه 79 پس از تاييد نهايي اساسنامه توسط اكثريت اعضاي حاضر در مجمع، نخستين انتخابات هيئات مديره را به مدت دو سال برگزيد. در اين انتخابات ايرج راد، آتيلا پسياني، اصغر همت، محمدرضا خاكي، بهزاد فراهاني، بهروز غريب‌پور، رويا تيموريان، داوود فتحعلي‌بيگي، دكتر فرشيد ابراهيميان و داوود آريا، به ترتيب به عنوان هفت عضوِ هيات‌مديره، دو عضو علي‌البدل هيئات مديره، بازرس و بازرس علي‌البدل خانه انتخاب شدند و امور اين نهاد صنفي را برعهده گرفتند. از بين جمع ياد شده، نام دو نفر در اين سال‌ها بيش از ديگران در مقام عضو هيات‌مديره، مديرعامل، رييس يا عناويني مشابه شنيده شده است، ايرج راد و بهزاد فراهاني. رويا تيموريان نيز سال گذشته با كسب 458 راي به جمع اعضاي هيات‌مديره كنوني شامل ايرج راد، مريم كاظمي، كاظم هژيرآزاد، هما جديكار، حميدرضا نعيمي و اصغر همت پيوست. 

«خانه تئاتر» طبق اساسنامه فعاليت مي‌كند؟
براساس اساسنامه نوشته شده براي خانه تئاتر، اين مجموعه موظف است به چهارده موردي كه در ادامه مي‎‌خوانيد جامه عمل بپوشاند. 
1- زمينه‌سازي و پشتيباني از توليد مستمر نمايش در كشور.
2- تاثيرگذاري در بهبود سياست‌هاي توليد تئاتر.
3- حمايت از حقوق گروه‌هاي جوان و دانشگاهي نمايشي.
4- حمايت از تئاتر شهرستان و ارسال نشريات تخصصي به شهرستان‌ها و گسيل استادان و فن‌آوران به سراسر كشور جهت آموزش‌هاي دوره‌اي.
5- تشكل تمامي هنرمندان تئاتر كشور در قالب انجمن‌ها و كانون‌هاي وابسته به خانه و ايجاد حس همكاري ميان آنان.
6- پشتيباني از حقوق صنفي (مادي و معنوي) اعضاي خانه و ايجاد امنيت شغلي و حرفه‌اي و تامين اجتماعي.
7- ارتباط و همكاري با سازمان‌ها و نهادهاي فرهنگي و هنري داخل كشور با در نظر گرفتن هماهنگي اهداف.
8- گسترش فعاليت‌هاي پژوهشي و عملي.
9- فراهم كردن امكان مبادله گروه‌هاي تئاتري براي اجراي نمايش با خارج از كشور.
10- اتخاذ روش‌هاي مناسب و اصولي جهت رفع خلاف‌ها، كمبودها و نارسايي‌ها و موانعي كه به اهداف خانه آسيب مي‌رساند.
11- كوشش براي گسترش و فراگير كردن تئاتر از طريق تشكيل جلسات، سمينارها، انتشارات، آموزش ثبت تئاترهاي داخلي و داشتن مجموعه ثبت شده‌اي از تئاترهاي خارجي .
12- تلاش براي ايجاد تالارهاي جديد با مشاركت بخش خصوصي و سازمان‌ها و نهادهاي ذي‌ربط.
13- تلاش جهت فراهم كردن امكانات رفاهي اعضا از قبيل شركت‌هاي تعاوني و صندوق‌هاي تعاون.
14- ايجاد بانك اطلاعات نمايش.
اما به تحقيق مي‌توان مدعي شد «خانه تئاتر» ظرف حدود 23 سال فعاليت، در عمل به تمامي موارد چهارده‌گانه ناتوان بوده. براي نمونه، نه گسترش فعاليت‌هاي پژوهشي و علمي تئاتر زير چتر اين تشكيلات خبر و سندي ثبت شده و نه در خصوص تلاش براي ايجاد تالارهاي جديد با مشاركت بخش خصوصي و سازمان‌ها. خانه تئاتر حتي در زمينه اتخاذ روش‌هاي مناسب و اصولي جهت رفع اختلاف‌‌ها و كمبودها مطلقا ناكارآمد عمل كرده است؛ تشكيلات براي رفع هر مشكلي به مكانيسمِ كهنِ «ريش سفيدي» پناه مي‌برد. هيچ خبري از گسيل مدرسان به سراسر كشور براي گسترش آموزش تئاتر خبري نيست و ابدا در معرفي و برقراري ارتباط بين گروه‌هاي ايراني و كمپاني‌هاي خارجي موفق عمل نكرده است. 

سرچشمه مشكلات پيچيده كجاست؟ 
خانه تئاتر در عمر حالا بيش از دو دهه‌اي‌اش، تنها چهار مديرعامل به خود ديده. ايرج راد (1379 تا 1396) به مدت 17 سال، اصغر همت (1396 تا 1397) فقط به مدت يك‌سال، شهرام گيل‌آبادي (1397 تا 1400) سه سال و مقصود نعيمي‌ذاكر از 1401 تاكنون. با در نظر گرفتن اين نكته كه «تاريخ» خود شهادت مي‌دهد بر وضعيت، نكته اينجاست كه تشكل صنفي خانه سينما چطور در بحث معرفي مديرعامل به نام يك چهره شناخته شده و داراي حسن شهرت بين هنرمندان تئاتر و سينما مي‌رسد، ولي هيات‌مديره خانه تئاتر در نهايت فردي برمي‌گزيند ناشناخته براي اكثريت فعالان اين عرصه؟ (با تاكيد بر اينكه ايشان حتما انسان محترمي است) . 
شهرام گيل‌آبادي پس از كناره‌گيري از مديرعاملي خانه تئاتر در مصاحبه‌اي (11 دي 1400) درباره مشكلات موجود در اين تشكيلات گفت: «ما در خانه تئاتر آنقدر درگير مشكلات، معضلات و مسائل كوچك دروني خودمان هستيم كه اساسا نمي‌توانيم به موضوعات كلان تئاتر و موضوعات خرد و ريز اهالي تئاتر كه مي‌تواند در يك كلان‌محوري حل شود، فكر كنيم. ما الان نياز داريم به خانه تئاتري كه خانه همه‌مان باشد و اين امر نيازمند تغييرات محوري است كه بايد در اساسنامه خانه تئاتر ايجاد شود. سال‌هاست كه افراد متعددي به اين تغييرات اشاره كرده‌اند. اساسنامه خانه تئاتر براي يك موسسه چندمنظوره فرهنگي و هنري طراحي شده كه مي‌توانسته كار صنفي هم انجام دهد، ولي الان كه از طرف دولت اجازه شكل دادن صنوف گرفته شده بايد ماهيت خانه تئاتر تغيير كند و اين ماهيت پيش‌روتر شود و تكامل خود را اعلام كند و اين امر بايد به سرعت اتفاق بيفتد.»
اما اين كارگردان و مدير فرهنگي همزمان به وجود «مقاومت و بهانه‌گيري براي تغيير ندادن اساسنامه» نيز اشاره كرد: «البته پيش‌نويس تهيه و در هيات‌مديره هم مطرح شده است كه بايد در مجمع عمومي مصوب شود و ما به سمت يك كانون صنفي منسجم جدي حركت كنيم كه هر صنفي در آن يك نماينده داشته باشد. نمي‌دانم چرا مقاومت‌هايي شكل مي‌گيرد كه اين اتفاق نيفتد و بهانه‌گيري‌هاي مختلف براي دور شدن از اين فضا انجام مي‌شود.»

طراحي «كارزارِ» بي‌سرانجامِ «تغيير» 
مجيد گياهچي، فعال تئاتر و از اعضاي خانه تئاتر سال گذشته و در هنگامه برگزاري انتخابات خانه تئاتر با نگارش يادداشتي تحليلي سعي كرد ضمن اشاره به واپسين تلاش‌هاي صنفي براي پايان دادن به رويه سنتي و كهنه چرخه ثابت قدرت در خانه تئاتر، نگاهي از بالا به اوضاع داشته باشد: «خانه‌ تئاتر پس از ۲۲ سال فعاليت، هنوز نتوانسته است عملكردي مورد رضايت جامعه‌ تئاتر ايران داشته باشد، حتي خود مسوولان و دست‌اندركاران خانه‌ تئاتر و چهره‌هاي باسابقه‌ صنفي از عملكرد اين نهاد ابراز رضايت نمي‌كنند و مداوما در جست‌وجوي آسيب‌شناسي و رفع موانعي هستند كه مانع از عملكرد مطلوب‌تر آن شده است.»
او اينجا به ماجراي طراحي كمپيني براي ايجاد تغيير اشاره كرده است: «آخرين اين تلاش‌ها كمپيني با عنوان «كارزار جامعه‌ تئاتر» است كه به ابتكار انجمن صنفي كارگردانان تئاتر ايران و با هدف تغيير در وضعيت مديريت سنتي و تاكنون بلاتغيير خانه‌ تئاتر، حذف اشخاص حقيقي از مديريت خانه و جايگزيني آنان با شخصيت‌هاي حقوقي و ايجاد امكان و فرصتي برابر براي تمامي انجمن‌هاي هفده‌گانه‌‌ تئاتري در اعمال مديريت بر اين خانه (كه با توجه به تشكيل انجمن‌هاي صنفي مستقل تئاتري، كاملا اجتناب‌ناپذير به نظر مي‌رسد) راه‌اندازي شد و تاكنون از حمايت گروه قابل ‌توجهي از هنرمندان تئاتر، از جمله شش عضو از ده عضو آخرين هيات‌مديره‌ خانه‌ تئاتر، آخرين مديرعامل و يكي از دو بازرس فعلي اين خانه نيز برخوردار شد (لازم به ذكر است سياست اين كمپين تمركز بر اعضاي خانه‌ تئاتر و فعاليت در گروه‌هاي مجازي صنفي بوده و تاكنون از دعوتي عام و انعكاس رسانه‌اي گسترده پرهيز كرده است).» 

باز هم حذف رسانه
البته كه اين عضو «انجمن صنفي كارگردانان تئاتر ايران» در يادداشت «سرگشاده»! خود به نوعي قصد دارد به يك مقام بسيار بالا! پيام بفرستد كه -شاهد باشيد برخلاف قبلي‌ها ما حسن نيت به خرج داديم و پاي رسانه‌ها را وسط نكشيديم - اما نكته اينجاست كه همين رويكرد حذف رسانه‌ها (افكار عمومي) نيز مقبول نمي‌افتد. گياهچي در ادامه مي‌نويسد: «در برابر شكل‌گيري اين پويش اما تلاش شد اين‌طور وانمود شود كه انجمن صنفي كارگردانان تئاتر، با احساس تافته‌ جدا بافته بودن و خودبرتربيني، در تلاش است تا نقش ليدر را بر عهده داشته باشد و ديگر انجمن‌هاي صنفي را فريب بدهد. حتي در كمال حيرت اين‌طور عنوان شد كه اين انجمن به دنبال خواسته‌اي انحصارطلبانه است و تلاش شد موضوع به برخوردها و اختلافات شخصي و خصوصي و نه كلان و بنيادين يا حتي در ميان بودن حسادت، تقليل داده شود. تا آنجا كه رييس هيات‌مديره‌ خانه‌ تئاتر، در جايي موضوع و هدف اصلي كارزار را «انحصارطلبي» و در جايي ديگر «دعوت به آشوب و هجمه» و كلا متاثر از «حسادت» اعلام كرد!» جالب آنكه طبق رويه آشنا در مملكت، نويسنده در ادامه اظهار اميدواري مي‌كند كه «ابراز چنين مطلبي ناشي از ارايه‌ اطلاعات نادرست به ايشان باشد.» انگار با فردي تكيه‌زده بر اريكه قدرت، محصور ميان گروه مشاوران خاصِ انگشت‌شمار طرف هستيم و همين افراد هم اجازه ورود به دفتر و طرح مطالبات را صادر نمي‌كنند. پيام يادداشت كه بيشتر به نامه سرگشاده شباهت داشت، جز اين نبود. 

سنگ‌اندازي دولت سيزدهم
انتشار متن در «رسانه»، البته منجر به دريافت پيام و ارسال پاسخي شد كه در نوع خود سابقه نداشت. پاسخ ايرج راد به نوشته عيان كرد، گفت‌وگو در نهايت بايد با كدام جريان صورت گيرد. علاوه بر آن نقش دولت‌ها در اين نابساماني بهتر نمايان شد: «لازم مي‌دانم در ارتباط با مطالبي كه نوشتيد، توضيح بدهم. زماني تصميم داشتيم با تغييراتي در اساسنامه بتوانيم از هر انجمن عضوي در هيات‌مديره داشته باشيم. برخورد كرديم با اساسنامه تيپ وزارت ارشاد كه در زمان آقاي صفارهرندي تغييراتي پيدا كرده بود و محدوديت‌هايي را نسبت به اساسنامه تيپ گذشته شامل مي‌شد از‌جمله اينكه حق فعاليت صنفي كه در اساسنامه خانه تئاتر جايگاهي دارد، منتفي مي‌شد. به همين دليل اگر در اساسنامه تغييراتي انجام مي‌شد بايد منطبق با اساسنامه تيپ جديد مي‌بود. در اين سه‌ ساله اخير نيز دايما اصرار داشتم كه نمايندگان انجمن‌ها در جلسات هيات‌مديره حضور پيدا كنند كه به استثناي دو مورد هرگز موافقت نشد. حالا هم لازم به نظر مي‌رسد با برگزاري مجمع عمومي و انتخاب هيات‌مديره جديد با در نظر گرفتن صنفي شدن انجمن‌ها و طي مراحل قانوني در ثبت شركت‌ها، با فرصت كافي، تغييرات لازم در اساسنامه به‌گونه‌اي قانوني و هدفمند داده بشود كه به صلاح و مصلحت هنرمندان تئاتر و تئاتر باشد. متشكرم.»
 («اعتماد»: با شروع فعاليت دولت سيزدهم، روند «صنفي شدن انجمن‌ها»ي خانه تئاتر به واسطه سنگ‌اندازي‌ بعضي جريان‌ها در بدنه دولت (مشخصا وزارت كشور) متوقف شد. اينكه چرا دولتي‌ها بايد براي جلوگيري از فعاليت قانوني انجمن‌ها زيرنظر وزارت كار به شوراي نگهبان متوسل ‌شوند، در نوع خود جالب توجه و امري است كه ما ظرف هفته‌هاي ابتدايي سال 1402 نسبت به طرح جزييات دقيق آن اقدام خواهيم كرد.) 

حمايت كانديداي انتخابات از اساسنامه قديمي
در ادامه همين روندِ آشفته، كاظم هژيرآزاد كه قصد داشت دوباره شانس خود را در آزمون انتخابات مجمع عمومي بيازمايد، با نگارش يادداشتي به حمايت از اساسنامه مورد انتقاد پرداخت. اين بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون، اساسنامه خانه تئاتر را مترقي‌تر و جلوتر از ديگر اساسنامه‌ها دانست. عضو پيشين هيات‌‌مديره مركزي خانه تئاتر در گفت‌وگو با سايت ايران تئاتر درباره نامه «كارزار» توضيح داد: «اعضاي هيات‌مديره انجمن صنفي كارگردانان تئاتر نامه‌اي به نام «كارزار» با پيشنهاد تغيير در بخش مجمع عمومي و انتخابات در اساسنامه خانه تئاتر و حضور نمايندگان به ‌جاي تمامي اعضا در انتخاب هيات‌مديره مركزي يا شوراي مركزي كانون‌ها منتشر كردند و معتقد بودند كه اساسنامه «خانه سينما» و «خانه موسيقي» بر اساسنامه «خانه تئاتر» ارجح است و به همين دليل بايد اساسنامه خانه تئاتر طبق آنچه در سينما و موسيقي نوشته و انجام مي‌شود، شكل بگيرد. درحالي كه در اساسنامه خانه سينما و موسيقي اعضا راي نمي‌دهند و هيات‌مديره خودشان را انتخاب نمي‌كنند، بلكه روساي صنوف هستند كه خانه سينما و خانه موسيقي را تشكيل مي‌دهند و اين بدان معناست كه اعضا در انتخاب هيات‌مديره اصلي خودشان هيچ نقش و دخالتي نخواهند داشت.» هژيرآزاد به اين اعتبار اساسنامه خانه تئاتر را مترقي‌تر از خانه‌هاي ديگر مي‌داند.
اين هنرمند البته فراموش كرد اشاره كند كه اتفاقا اصل مشكل همين است، اينكه هيات‌مديره مركزي خانه تئاتر با راي تك‌تك اعضا مشخص مي‌شوند. شيوه‌اي كه جريان ثابت و ناكارآمد 22 سال گذشته را رقم زده و قصدي براي تغيير در آن ديده نمي‌شود. چطور مي‌شود يك انتخابات را سالم، مترقي و مورد حمايت عقل جمعي بدانيم وقتي نماينده «انجمن بازيگران» (با بيشترين عضو) قرار است مثلا با نماينده «انجمن كارگردانان» يا «نمايشنامه‌نويسان» با تعداد اعضاي كمتر (طبيعتا چون رداي نمايشنامه‌نويسي و كارگرداني به تن بسياري گشاد است) رقابت داشته باشد؟! 

تركيب آماري اعضاي انجمن‌ها
۱. انجمن صنفي بازيگران تئاتر (۹۸۲ نفر/ ۳۰.۷۱ درصد) - ۲. انجمن صنفي كارگردانان تئاتر (۳۳۶ نفر/ ۱۰.۵۰ درصد) - ۳. انجمن صنفي نمايشنامه‌نويسان و مترجمان تئاتر (۲۷۸ نفر/ ۸.۶۹ درصد) - ۴. انجمن صنفي تئاتر كودك و نوجوان (۲۷۲ نفر/ ۸.۵۰ درصد) - ۵. انجمن صنفي نمايشگران عروسكي (۲۱۷ نفر/ ۶.۷۸ درصد) - ۶. انجمن صنفي نمايشگران خياباني (۱۵۹ نفر/ ۴.۹۷ درصد) - ۷. انجمن كاركنان فني و هنري تئاتر (۱۳۲ نفر/ ۴.۱۲ درصد) - ۸. انجمن صنفي دستياران كارگردان و برنامه‌ريزان تئاتر (۱۲۲ نفر/ ۳.۸۱ درصد) - ۹. انجمن طراحان صحنه و لباس تئاتر (۱۱۰ نفر/ ۳.۴۴ درصد) - ۱۰. انجمن صنفي منتقدان، نويسندگان و پژوهشگران تئاتر (۱۰۱ نفر/ ۳.۱۵ درصد) - ۱۱. انجمن صنفي عكاسان تئاتر (۹۰ نفر/ ۲.۸۱ درصد) - ۱۲. انجمن صنفي موسيقي تئاتر (۸۹ نفر/ ۲.۷۸ درصد) - ۱۳. انجمن گريم و ماسك تئاتر (۸۷ نفر/ ۲.۷۲ درصد) - ۱۴. انجمن صنفي نمايشگران حركت (۷۳ نفر/ ۲.۲۸ درصد) - ۱۵. انجمن مدرسان تئاتر (۵۷ نفر/ ۱.۷۸ درصد) - ۱۶. انجمن روابط عمومي و تبليغات تئاتر (۵۶ نفر/ ۱.۷۵ درصد) - ۱۷. انجمن طراحان پوستر تئاتر (۳۶ نفر/ ۱.۱۲ درصد) .

حفظ منافع در برابر ضرورت بازنگري
شهرام گيل‌آبادي درباره پيش‌نويس اساسنامه جديد توضيح داده بود: «اساسنامه حدود ۹ ماه پيش نوشته شده و ‌بندي در پيش‌نويس وجود دارد كه خيلي روشن است، مبني بر اينكه هر انجمن صنفي، فرق نمي‌كند كدام يك از انجمن‌هاي صنفي، با ۴ يا ۵ نماينده در مجمع عمومي شركت كرده و تنها يك جايگاه براي راي دارند. اينكه به عنوان مثال انجمن بازيگران و كارگردانان ۴ يا ۵ نماينده داشته باشند و انجمن طراحان حركت ۱ يا ۲ نماينده اشتباه است. تعارض منافع و اينكه افراد نگران جايگاه آينده خود هستند باعث شده تا با اساسنامه جديد مخالفت كنند. اگر جامع‌نگري اتفاق بيفتد ما متوجه مي‌شويم صنف بايد قدرتمند باشد و قدرت و راي‌گيري و همه اتفاقات در صنف شكل مي‌گيرد و همه صنوف در خانه تئاتر به عنوان يك كانون صنفي بايد به يك اندازه سهم و نماينده داشته باشند. ولي تعارض منافع باعث شده تا به اين موضوع فكر نكنيم و دغدغه‌مان اين شده كه خودمان چه مي‌شويم و اين تفكر بزرگ‌ترين معضل خانه تئاتر از بدو شكل‌گيري بوده و هست و باعث شده تا كسي به فكر تئاتر و جامعه تئاتر نباشد. كساني كه توانايي كار و فكر جمعي ندارند و در تعارض با منافع عمومي هستند و به دلايل واهي مخالف‌خواني مي‌كنند بايد فضا را رها كنند و فضا را در اختيار كساني بگذارند كه مي‌توانند كار جمعي كنند و براي نفع تئاتر و خانواده تئاتر با جمع هماهنگ شوند.»

بازگشت به سر خط 
مرور ساده وضعيت و شيوه گردش قدرت در خانه تئاتر نشان مي‌دهد چرا اين تشكيلات بعد از 22 سال موفق به اجراي قابل اعتناي بندهاي چهارده‌گانه «موضوع فعاليت‌ها»ي مندرج در اساسنامه‌اش نشده و موضوع انتخاب مديرعامل را به صنف سينما باخته است. پيروزي خانه سينما حتما زواياي گوناگون دارد، ولي در اين ميان دو نكته يا زاويه هست كه خانه تئاتر دقيقا سال‌هاست در همان دو شكست مطلق خورده است. 1- حضور فرد كاربلد، داراي حسنِ شهرتِ هنري و مورد وثوق جامعه سينمايي و 2- ارسال اين پيام به اجتماع كه ما همگام با شما پيش مي‌آييم و مثلا پيام شعار «زن، زندگي، آزادي» را دريافته‌ايم. گواينكه اين‌طور برخورد و نتيجه‌گيري احتمالا قدري سانتيمانتال به نظر مي‌رسد، ولي بر هيچ كس پوشيده نيست كه در جريان فعاليت صنفي موقعيت‌هايي به وجود مي‌آيد كه ضروري است به جامعه اعضاي صنف و مخاطبان هنر پيام سريع ارسال كنيد؛ به اين معني كه شماي هنرمند يا جامعه هنري زنده و پويا هستيد. انجام اين امر نيازمند حضور افرادي است كه نسبت به وضعيت دريافت و تحليلِ دقيق دارند و به ميانجي بنا گذاشتن سازوكار صحيح، به اين توانايي دست‌ يافته‌اند كه به وقايع روز جامعه واكنش درخور نشان دهند. شيوه انتخاب در خانه سينما مي‌تواند واجد ايرادهايي باشد، اما در مقابل شيوه پوپوليستي راي‌گيري در خانه تئاتر، قطعا روش مترقي‌تري است. سازوكار انتخابات در خانه تئاتر بيشتر به نمايش دموكراسي و به سخره گرفتن صندوق راي مي‌ماند؛ وقتي 22 سال هيچ تغيير محسوس و آورده قابل لمسي از گردش قدرت ارايه نشده و كليت امور مساوي بوده با يك نتيجه؛ بازگشت به سر خط.


زماني تصميم داشتيم با تغييراتي در اساسنامه، بتوانيم از هر انجمن عضوي در هيات‌مديره داشته باشيم. برخورد كرديم با اساسنامه تيپ وزارت ارشاد كه در زمان آقاي صفارهرندي تغييراتي پيدا كرده بود و محدوديت‌هايي را نسبت به اساسنامه تيپ گذشته شامل مي‌شد، از‌جمله اينكه حق فعاليت صنفي كه در اساسنامه خانه تئاتر جايگاهي دارد، منتفي مي‌شد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون