ضرورت حفظ دستاوردها
زنجيره توليد در صنعت جدي شده است. عمده مصالح ساختمانی وارداتی بود و امروز تقريبا همه آنها داخلی است. خدمات فني و مهندسي مثل سد سازی، پتروشيمي، پالايشگاه، سيمان، فولاد، را نداشتيم و كليد در دست به خارجیها میداديم و الان خودمان طراحی و اجرا میكنيم. اكثر لوازم خانگی را خودمان توليد میكنيم و به سمت ورود به بازار دنيا هستيم. در اتومبيلسازی هم پيشرفت خوبي كرديم. دستاوردهاي مهم دفاعي و نظامي، فناوري هستهاي، توليد الكتريسته، اتوبانها، راهها و آسفالته، شبكه ريلي، محصولات كشاورزي و باغي نيز قابل طرح و تقدير است. الان نزديك 4 ميليون دانشجو و 14 ميليون دانشآموز داريم كه قبل از پيروزي انقلاب 150 هزار دانشجو بودند. مقاطع تحصيلات تكميلی خيلی كم بود و الان دهها هزار نفر در مقطع فوقليسانس و دكتری تحصيل میكنند. در بهداشت و درمان وضع ما به كلی عوض شد. قبلا بیشتر بيمارهاي صعبالعلاج را به خارج میفرستاديم. ولی الان كسانی میروند كه پول زيادی دارند و اكثريت قريب به اتفاق در داخل معالجه ميشوند و گاهی ايرانیها از خارج به كشور میآيند تا معالجه شوند چون ارزانتر است. عمده تجهيزات پزشكی و اكثر داروها داخلی است. آن موقع هزاران پزشك خارجی داشتيم و الان پزشكان عمومي و تخصصي خودمان فعال هستند.
در گذشته بندرسازی، راه سازی، پل سازی و فرودگاه سازی را خارجیها انجام میدادند. ولی در شرايط برابر ميتوانيم صادرات خدمات مهندسي جدي داشته باشيم. حتي فكر نمیكرديم بتوانيم نيروگاههای خود را تعمير كنيم. اورهال به خارجیها میداديم. الان نيروگاههای بخاری، گازی، بادی، آبی و اخيرا خورشيدی را خودمان طراحی میكنيم و میسازيم. بعد از جنگ را معدل بگيريم نرخ رشد 8% و متوسط 6% برای يك دوره طولانی را به خوبي تجربه كرديم. اگر كسی بگويد كشور پيشرفت نكرده، ظلم به كشور است.
بهرغم خسارات جنگ، كم شدن درآمد نفت، بالا رفتن توقع مردم، لزوم رسيدن به روستاها و بلوكه شدن منابع در خارج و برنامههاي جدي برای انهدام و براندازي انقلاب اسلامي، توانستيم ايران را بسازيم «تجربه بسيار با ارزشمندي پيدا كرديم.» ولي متأسفانه چند سالي است كه بعد از تحريمهاي كمرشكن بينالمللي و خروج از سياستهاي اعتدالي در امور مختلف و از جمله پيگيري سياست تكصدايي به بهانه مبارزه با دشمن اشكالات داخلی پيدا كرديم و دچار مشكل براي حفظ دستاوردها شديم. دو جريان به اصطلاح چپ و است يا اصلاحطلب و محافظهكار كه به وجود آمد، هر كدام در مقطعی در قدرت بودند. در مبارزات سياسی سادگی به خرج دادند. هر دو سعی ميكنند دوره حاكميت رقيب را بد نام كنند و كمكم رقيب راست با تكيه به قدرت در جهت حذف ديگران حركت ميكند و متأسفانه از همين طريق به سمت از بين رفتن دستاوردها ميرويم.
بعد از 45 سال، 70 درصد جمعيت ايران نسل جديد فرض ميشوند طبيعتا با توجه به سبك تربيت، امكانات تربيتی كه به وجود آمد و دسترسیهايی كه به اطلاعات و دادهها پيدا شد تفكر نسل امروز با نسل ديروز فرق میكند و قطعا مثل سابق نيست. اختلافات نسلی وجود دارد. اما اسلام آن قدر واقعبينی دارد، چون بايد تا قيامت بماند. اجتهاد جريان پويايی است كه مكمل خاتميت میباشد. اجتهادی كامل است كه زمان و مكان را در نظر بگيرد. اگر اجتهاد در مسائل اخلاقی مرسوم شود، با تعديلهای متناسب با زمان و مكان میتواند نسل آينده را جذب و خوب نگه دارد. در حوزهها در زمينههاي ديگر علم زندگي از جمله اقتصاد و... هم متأسفانه ورود نميشود و عملي ديده نميشود و اگر هست مطلبي قابل توجه و خالص بيرون نميآيد.
اما براي حفظ دستاوردها تنظيم آرمانگرايی با واقعيت چگونه ممكن است؟ اگر قبول داريم كه اسلام واقعبينترين مكتب دنيا ست. اسلام از ما خواسته نه اينكه ما سليقهای آرمانگرا شدهايم. احكام اسلام از لحاظ مادی، معنوی و واقعيتهای زمان و مكان قابل مانور و انعطافپذير است. تعبير اصل مصلحت در فقه اسلامی كه از زمان پيامبر(ص) هم بوده و اختيارات حكومت ثابت و كم نيست و متناسب با زمان بالا میرود، نشان از واقعگرايی اسلام دارد. اجتهاد از افتخارات اسلام است. نگفتند امروز بايد همان حرفهای 1400 سال پيش عملی باشد و تعداد زيادي از مسائل اجتماعی با تطور زمان عوض میشوند. فقه شيعه متطور است. بنابراين آرمانهای واقعی با واقعيتهای ميدان میسازد. هيچ منافاتی بين آرمانگرايی اسلامی و واقعيتهای جامعه وجود ندارد و تا قيامت اين گونه خواهد بود.
هدف اصلي اين است كه انقلاب اسلامي را ناكارآمد جلوه بدهند و وظيفه همه اين است كه به نسل جديد ثابت كنيم كه اين گونه نيست. لذا لازم است مردم مجددا ببينند كشورشان روز به روز مثل يك موجود زنده به طرف كمال حركت میكند و مشكلات دين و دنياي آنها حل ميگردد. حركت اخير با عربستان نمونه مثبتي بود كه اثر خود را به سرعت گذاشت.