شرط ضمني پيام نوروزي ۱۴۰۲
عباس عبدي
پشت شعار سال، بايد نوعي اصلاحات سياستي نيز خوابيده باشد
درباره پيام نوروزي و سخنراني مشهد مقام رهبري تحليلهاي گوناگوني ارايه شده است. بنده بدون اينكه بخواهم داوري كنم و خود را در بند اين داوري قرار دهم، به يك نكته اشاره ميكنم. ايشان در پيام خود رشد توليد و مهار تورم را شعار سال اعلام كردند. اين شعار ماهيتا متفاوت از شعارهاي ديگر از جمله شعار پارسال يعني «توليد دانشبنيان و اشتغالآفرين» است، زيرا هيچ سنجه مستقلي براي ارزيابي ميزان تحقق آن شعار به جز گزارشهاي اداري وجود ندارد. گزارشهايي كه بهطور متعارف ناروشن و غير دقيق هستند و اعتبار چنداني هم ندارند. در حالي كه تغييرات رشد اقتصادي و تورم از طرف مركز آمار اندازهگيري ميشود و هر سال در ۱۲ نوبت تورم ماهانه و چهار بار هم رشد فصلي اقتصاد، اندازهگيري و بهطور رسمي گزارش ميشوند. يك گزارش نهايي سالانه هم دارند، تا اين مرحله نيز گزارشهاي اين مركز معتبر تلقي ميشود. هر چند آمار تورم اسفند ماه ۱۴۰۱ را ارايه ندادند؛ با اين توجيه كه بايد سال مبناي مقايسه و جزييات سبد كالاها بهروز شود كه البته توجيه درستي است ولي بايد از فروردين امسال انجام ميدادند و نه اسفند سال پيش. در هر حال براساس همين گزارشهاي رسمي است كه روشن شده نه تنها تورم سال ۱۳۹۹ نصف و تك رقمي نشد، بلكه تورم ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بيشتر هم شده بهطوري كه در سال ۱۴۰۱ ركورد زده است. از سوي ديگر اهداف اين دو شعار روشن است. رشد ۸ درصدي مصوبه قانون برنامه توسعه است. همچنين تكرقمي شدن تورم نيز وعده انتخاباتي آقاي رييسجمهور است. پس انتخاب اين شعار كه سنجههاي روشني دارد بايد بر ارزيابي دقيقتري مبتني باشد. به عبارت ديگر اگر قرار باشد كه در سال ۱۴۰۲ تغييري اساسي در سياست خارجي و داخلي صورت نگيرد و همين دولت با همين رويكرد و بودجه به كار خود ادامه دهد، نتيجه از پيش روشن است. آن زمان گذشت كه اصولگرايان گمان ميكردند يا مدعي بودند كه با آمدن افراد مثلا متدين و معتقد و جهادي از مجموعه خودشان كارها درست ميشود.
۲۰ ماه است كه آمدهاند و نتيجه كاملا معكوس بوده و هيچ چيز بهتر از دو شاخص تورم و رشد اقتصادي نشان نداده است كه آنان «نهتنها نميدانند بلكه نميتوانند». بهطور قطع رهبري نظام اين شرايط را بهتر از هر كس ديگري ميدانند. پس اگر قرار بر ادامه وضع گذشته و موجود باشد، در پايان سال ۱۴۰۲ ما با رشد اقتصادي احتمالا كمتر يا حداكثر در همين حدود ۳ درصد و با تورم بالاي ۴۰ و ۵۰ درصد مواجهيم و اين به منزله شكست شعار مزبور است. كنترل تورم يا از طريق كم كردن هزينههاي دولت است كه بودجه ۱۴۰۲ پيش از اين تصويب شده و كم شدني نيست؛ يا از طريق افزايش درآمدها است كه بايد تغيير سياست رخ دهد. بهعلاوه انگيزه فرار سرمايه هم بايد كم شود.
با ملاحظه اين نكته، به نظر ميرسد كه ايشان در برنامه خود منطقا بايد به تغييرات سياستي فراتر از دولت و مديريت كنوني آن انديشيده باشند كه چنين شعاري را مطرح كردهاند، زيرا با وجود سياستهاي قبلي، خروجي سال ۱۴۰۲، همان سال ۱۴۰۱ است اگر بدتر نباشد كه به نظرم بدتر خواهد بود، به ويژه آنكه بودجه هم بسته شده است و راهي براي اتخاذ سياستي موثرتر وجود ندارد. با اين استدلال معتقدم كه منطقي و عقلايي است كه در پشت اين شعار، نوعي اصلاحات سياستي نيز خوابيده باشد و الا مثل روز روشن است كه شعار و اهداف اعلام شده تحققپذير نيست و اين شعار از حيث اجرايي بيمعنا خواهد شد. تحركات اخير در سياست خارجي شايد طليعه چنين تحولي است.