در آيين مشايعت پيكر خالق «قصههاي مجيد» مطرح شد
پروندهايكه هميشه باز است
گروه هنر و ابيات| «فكر كردم به يمن رسيدن بهار سال خوبي داشته باشيم اما هرگز فكر نميكردم كيومرث پوراحمد اينچنين ما را رها كند، كيومرث پوراحمد كمر ما و خانه سينما را شكست.» اين جملات، صحبتهاي غمانگيز مرضيه برومند در مراسم تشييع پيكر سينماگر فقيد، كيومرث پوراحمد است. نه تنها او كه همه سينماگران آرزو داشتند 1402 سال خوبي براي سينماي ايران باشد. همه انتظار داشتند و اميدوار بودند سينمايي كه ظرف دو، سه سال اخير با انواع و اقسام بدبياريها مواجه شده، امسال ديگر روي خوش ببيند و روزهاي خوبي را براي مخاطبان فراهم كند؛ اما متاسفانه نشد آنگونه كه همه تمنا داشتند و كيومرث پوراحمد در عين ناباوري و تلخي به زندگي خود پايان داد و در آغاز فصل بهار، غمي دلخراش بر روح و جان هنرمندان نشست. در اين مراسم برومند در ادامه سخنانش گفت: اميدوارم اين اتفاق باعث شود همه به خودمان بياييم و اختلافهاي دروني سينما را وسيله نابودي نكنيم، بلكه براي ساختن و اميد كار كنيم و به نفع مردم، اميد بيافرينيم. حبيب احمدزاده هم به عنوان ديگر رفيق اين سينماگر فقيد، پشت تريبون رفت و گفت: پوراحمد به هر بهانهاي اين نوع پايان را انتخاب كرد ولي بلايي را كه سر خانواده تختي آورديم، سر خانواده پوراحمد نياوريم. اين خانواده بايد زندگي كند. من وصيتنامه او را خواندهام و هيچ مساله سياسي ندارد. او به صحبتهايش ادامه داد: پوراحمد آدم دل بود و آدم دل با سياست كاري ندارد. خندهام ميگيرد كه كسي او را به جناحي ربط بدهد. او نه دل به بلاهت داخلي ميداد و نه به خبثت خارجي. دليل رفاقت منِ جبههاي با او نيز به اين دليل بود كه پوراحمد يك ايراني تمامعيار بود و ميگويم كه بايد يك ايراني باشد تا بعد سر مديريتش دعوا كنيم. اگر واقعا كيومرث را براي كارهاي خوبش دوست داريد از فضاي مجازي براي نابود كردن او استفاده نكنيد.
كيومرث مرا كشت
در چند روز گذشته همه هنرمندان و اهالي رسانه از شنيدن خبر مرگ خودخواسته كيومرث پوراحمد متعجب بودند و اين پرسش را مطرح ميكردند كه چه اتفاقي براي اين هنرمند افتاده و او را به چه مرحلهاي رسانده كه دست به خودكشي زده. مهرانه ربي، همسر پوراحمد كه از ابتداي مراسم بيتابي ميكرد، با صدايي گرفته گفت: چيزي كه براي من هم عجيب است، اين است كه او اصلا چنين شخصيتي نداشت و من اين اتفاق را باور نميكنم. تازگيها ياد گرفته بود دست مرا ميبوسيد و ميگفت بايد شكرگزار باشم؛ نميدانم چرا اين كار را ميكرد. قرار بود يك هفتهاي برود و برگردد، من هم نميتوانستم بروم. كيومرث مرا كشت و پرونده مرا بست. ما هميشه با هم بوديم.
يكي از دختران كيومرث پوراحمد هم گفت: هميشه به پدرم ميگفتم فكر نميكنم هيچ دختري پدري مثل ما داشته باشد، چون او عاشقانه دخترانش و نيز ايران را دوست داشت. به گزارش ايسنا، مهرداد پوراحمد هم به نمايندگي از خانواده پوراحمد گفت: كيومرث پوراحمد پروندهاي است كه هميشه باز است و فارغ از تمام حاشيهها ميخواهم كه به ما كمك كنيد تا اين دوران را سپري كنيم.
در اوج نارضايتي ميخواست كار كند
كيانوش عياري نيز در ادامه با اشاره به اين شوك تلخ گفت: بسيار ناباورانه بود رفتن كيومرث و خود من در اوج تعجبم چون از او خواسته بودم كه فيلم «كاناپه» مرا ببيند و او قبول كرد كه دو، سه روز ديگر كه به تهران آمد فيلم را ببيند. به خانهاش كه رفتم، وقت رفتن، خواستم كمي حلوايي كه در خانه گذاشته بودند را بخورم تا با اين تلاش سادهانگارانه شايد به اين شكل مرگ او را باور كنم. عياري افزود: او بسيار از شرايط پيرامون همه، ناراضي بود از زمين و زمان گله ميكرد، با اين حال از من پرسيد كه آيا طرحي براي كار او دارم و با وجود تفاوت نوع كارمان، ميخواستم چيزي بنويسم كه از شيوه او تخطي نكند. براي همين افسردگي او را نميتوانم باور كنم.
پايان پوراحمد با فيلمهايش نميخواند
از هر زاويهاي كه به درگذشت كيومرث پوراحمد نگاه كنيم سوالاتي ذهن را درگير ميكند. محمدمهدي عسگرپور هم در اين باره ميگويد: ما با يك مورد عجيب روبهرو هستيم و در اين سه روز سينماي ايران تلخترين و عجيبترين اتفاق خود را پشتسر گذاشت، چون آثاري كه از پوراحمد نامشان مرور شد با اين پايانبندي، هماهنگ نيست. رييس هياتمديره خانه سينما و مديرعامل خانه هنرمندان به حرفها و شايعاتي كه درباره علت مرگ پوراحمد در فضاي مجازي منتشر شده اشاره كرد و نيز با اشاره به صحبتهاي حبيب احمدزاده گفت: بايد خويشتنداري بيشتري داشت و در عين حال بايد از هنرمندان به خصوص پيشكسوتان مراقبت كرد. البته تا ميگوييم مراقبت، برخي سانسور را برداشت ميكنند يا مراقبتهاي مالي ولي نقش صنف در اين زمينه بسيار مهم است.
جان از تن سينماي ايران رفت
محمدرضا عرب به نمايندگي از كانون كارگردانان خانه سينما در اين مراسم گفت: ۱۶ فروردين ماه، جان از تن سينماي ايران رفت. ميخواهم بيانيه كانون را بخوانم ولي اميدوارم بتوانم اين كار را انجام دهم چون بيست و چند سال قبل آقاي پوراحمد براي ساخت فيلم، پروانه ساخت مرا داده بود. وي با ابراز اميدواري بر اينكه سازمانها و نهادها رفتار محترمانهاي با هنرمندان داشته باشند، در بخشي از بيانيه كه آن را قرائت كرد با اشاره به نحوه مرگ كيومرث پوراحمد گفت: او سينماگر مطالبهگر و معترضي بود. او معترض بود ولي افسرده و نااميد نبود. او با كنشها و در آخر با مرگش اعتراض خود را نشان داد. اعتراض او به شرايط فعلي هم بود و آقاي پوراحمد خود را قرباني كرد تا به جوانترها اميد دهد.
قصههاي مجيد ديگر تكرار نشد
جهانبخش سلطاني كه بازيگر نقش ناظم مجموعه «قصههاي مجيد» بود، خاطرهاي را از حضور خود در اين سريال و آن قسمتي كه مجيد انشايي درباره مردهشور نوشت و نيز با اشاره به پرويندخت يزدانيان تعريف كرد و افزود: «مجيد» با آن ويژگيهاي طنز به عنوان نسلي كه اهل قلم و كشف و معرفت است، ديگر تكرار نشد.
پوراحمد هميشه هست
در بخشي ديگر منوچهر شاهسواري تهيهكننده سينما بيان كرد: چيزي نميشود گفت جز دعا براي همسر و خانواده و كيومرث هر جاي ديگري هم كه بود، همين كافي بود كه چنين آثاري بهجا گذاشته است. او به يمن و بركت آثارش هميشه هست و خواهد بود. براي او هيچ درياي بيساحلي وجود نداشت و آنچه انجام داد، ساحلي براي او بود. اجراي اين مراسم برعهده كوروش سليماني بود. او در بخشي از برنامه گفت: سلام ما به پرويندخت يزدانيان، مادري مهربان كه ما خيالمان راحت است كيومرث پوراحمد را در آغوش خواهد گرفت. رخشان بنياعتماد، مسعود جعفري جوزاني، بهمن فرمانآرا، كيانوش عياري، جعفر پناهي، منوچهر شاهسواري، همايون اسعديان، محمدرضا فروتن، طناز طباطبايي، منيژه حكمت، داريوش فرهنگ، مرضيه برومند، رضا درميشيان، حبيب احمدزاده، علي قائممقامي، جهانبخش سلطاني، محمدرضا غفاري، كوروش سليماني، مسعود فروتن، حبيب اسماعيلي، پژمان بازغي، رسول صدرعاملي، محمد شيري، بهزاد خداويسي، مينا وحيد، احمد اميني، فرهاد توحيدي، محمد كارت، كتايون رياحي، پژمان بازغي، مازيار لرستاني، فردين خلعتبري، سروش صحت، عليرضا معتمدي، محمدرضا فروتن، محمدحسين لطيفي، احمدرضا درويش، محمد علي زم، محمد رسول اف، مهدي جعفري، محمدرضا دلپاك، عزيزالله حميدنژاد، حسن پورشيرازي و مسعود كرامتي ازجمله هنرمندان حاضر در اين مراسم بودند.
محمد خزاعي رييس سازمان سينمايي هم در مراسم حاضر شد.