كاهش قدرت خريد و شوك دلار چه بر سر فروشندگان رايانه آورد؟
سكوت و سكون در بازار رايانه
فروشندگان لپتاپ و رايانه ميگويند فروش آنها يكدهم سه سال گذشته است
گروه اقتصادي
نزديك به دو سال از شعارهاي انتخاباتي دولت سيزدهم براي رشد اقتصاد ديجيتال ميگذرد. در اين مدت وضعيت دسترسي كاربران به گواه گزارشهاي متعدد بدتر از قبل شده و فروش فيلترشكن براي دسترسي به دنياي آزاد اطلاعات به اوج خود رسيده. اما همزمان با رسيدن نرخ دلار بازار آزاد به سقفهاي قيمتي، بخش سختافزاري اقتصاد ديجيتال نيز با شوكهاي قيمتي مواجه شده است. در بازار لپتاپ و رايانه اين روزها قيمتها نجومي است و صاحبان اين كسب و كارهاي مرتبط با فروش سختافزار از ركود شديد به دليل پايين بودن قدرت خريد مردم ميگويند. آنها براي چيزي كه «سر پا ماندن» خود ميخوانند، مجبورند محصولات رايانهاي را با قيمتي بسيار بالاتر از قيمت متعارف عرضه كنند. با اين كار دو هدف را دنبال ميكنند. اول نوعي «نوسانگيري» از قيمتها كه تابعي از قيمت دلار است و دوم به دست آوردن سود با حداقل فروش كالا. براي دانستن آنچه اين روزها در بازار رايانه و لپتاپ ميگذرد به مراكز خريد مرتبط با اين كالاها رفتيم و از فروشندگاني كه در سكوت و سكون نشستهاند؛ درباره آن پرسيديم. فروشندهاي ميگويد: اين بازار شايد مثل بازار موبايل پرتردد نبوده و نيست. اما هيچگاه اينقدر سكوت در آن حاكم نبود. اينجا يك روز بازار خوب است و يكی، دو روز بد . در مجموع اوضاع خوب نيست. فروشنده ديگري ميگويد: اگر اينجا شلوغ بود، من با شما صحبت نميكردم با يكي از خريداران لپتاپ درحال صحبت كردن بودم. يكي ديگر نيز ميگويد: ما از صبح هيچ دشتي نكرديم. الان ساعت 5 است و فقط سه ساعت تا پايان ساعت كاري ما باقي مانده است. معلوم نيست مشتري بيايد آن هم مشتري كه منجر به فروش شود. او ميافزايد: آنقدر قيمت لپتاپ و كامپيوتر گران است كه هر كسي قصد خريد دارد، از بيش از 15 فروشنده قيمت ميگيرد تا به كمترين رقم برسد تا بخرد. براي همين نيمي از كساني كه به بازار ميآيند فقط درحال پرس و جو درباره قيمت هستند. همين كاري كه شما ميكنيد. به باور اغلب فعالان بازار كامپيوتر چه آنهايي كه لپتاپ ميفروختند و چه آنهايي كه لوازم جانبي و قطعات كامپيوتر عرضه ميكردند؛ فروش آنها نسبت به دو سال گذشته نصف شده است. برخي اين رقم را البته كمتر و بعضي به ندرت بيشتر ميخواندند.
بالا بردن سود براي ماندن در بازار
يكي از فروشندگان كامپيوتر ميگويد: فروش نسبت به سه سال قبل به يكدهم رسيده است ولي فروشندگان براي اينكه زيان نكنند سود خود را افزايش دادهاند. در واقع ما با بالا بردن سود خودمان را حفظ كرديم. فروشنده ديگري در مورد وضعيت فروش ميگويد: فروش كه از بدو ورود آقاي رييسي و سياستهاي ارزي ايشان در حال آب رفتن است. هر قدر قيمت ارز بيشتر فروش ما كمتر، چون بازار كشش ندارد. از او ميپرسم يعني شما سود نميكنيد؟ ميافزايد: من و البته نه تنها من هر كسي كه در اين پاساژ و هر جاي ديگر كار ميكند؛ اگر مغازه از آن خودش نباشد هر چه در بياورد بايد تحويل صاحب ملك دهد. من مجبورم روزي حداقل 10 ميليون تومان در بياورم تا آخر ماه كرايه 30 تا 40 ميليوني اين مغازه را بپردازم. پس بخواهم هم نميتوانم لپتاپ را با سود محدود بفروشم. فروشنده ديگري نيز در تاييد او ميگويد: اكثر مغازههاي اينجا اجارهاي است. ما بخشي از درآمد را به صاحب ملك و بخشي را بابت انواع ماليات و آب و برق به دولت ميدهيم. عملا ما فقط هستيم كه باشيم. شما چرا شغل خود را تغيير نميدهيد چون كار ديگري نميتوانيد بكنيد ما هم سالها در اين حوزه كار كرديم و مجبوريم براي گذران زندگي و ادامه حيات كاري سود بيشتري را تحميل مخاطب كنيم. البته فروشنده ميانسال ديگري كه در حوزه تعميرات است نظر ديگري در مورد وضعيت سود بازار كامپيوتر ميدهد. اين فروشنده اگرچه معتقد است فروشش كم شده است، اما ميگويد: سود هيچ كس مشخص نيست. هر كسي عدد به شما ميگويد ولي شما نميتوانيد بفهميد سود هر مغازهاي چقدر است. او ميافزايد: اصولا سود كسي كه كامپيوتر ميفروشد بيشتر است، چون سرمايه بيشتري را درگير كرده است.
موضوعي كه فروشنده جواني كه در حوزه لوازم جانبي رايانه فعاليت ميكند، تاييد ميكند و ميگويد: سود ما بسيار محدودتر از سود كسي است كه كامپيوتر ميفروشد.
او با اشاره به كاهش فروشش در دو سال اخير ميگويد: فروش ما نسبت به دو سال قبل دقيقا نصف شده است. سود ما هم همانقدر نصف شده است، چون ما نميتوانيم اين لوازم را در بازار بيشتر از يك حد بفروشيم، چون كسي كه ميخواهد كالا بخرد اول در سايتهاي فروش چرخ ميزند و اگر قيمت پايين نباشد و نزديك به بقيه مغازهها نباشد؛ از ما نميخرد.
فروشنده جوان ديگري كه در بخش تعميرات است، ميگويد: تعميرات اين روزها اگر حرفهاي نباشي نميتواني دوام بياوري . براي همين براي شروع كار سختي است. سرمايه ميخواهد كه نداشته باشي بهتر است ورود نكنيد.
بازار بيرونق گيمرها
در بازار كامپیوتر هر چه بيشتر چرخ بزنيد بيشتر متوجه ميشويد بازار بيرمق رايانه را حتي متقاضيان گيم و بازي هم نميتواند پر رونق كند. از زمان اختلال اينترنت بسياري از وبسايتهاي بازي فيلتر شده و حالا گيمرها هم براي اتصال به اين بازيها با مشكل مواجهند. بنابراين بخش بزرگي از اين بازار نيز از رونق افتاده است. يكي از فروشندگان اين بازار ميگويد: مردم تا زماني كه سيستم آنها نفس داشته باشد؛ از آن كار ميكشند وقتي هم بينفس شد تا زماني كه پول نداشته باشند سراغ اين بازار نميآيند و به دنبال خريد لپتاپ و كامپيوتر جديد نميروند. او ميافزايد: كساني هم كه به دنبال پول در آوردن با «بازي رايانهاي» هستند، آنقدر حرفهاي هستند كه كمتر به اينجا سر ميزنند. اگر ما هم اينجا در كنار قطعات رايانه، «بازي» ميفروشيم براي اين است كه فقط يكجور جوري جنس باشد.
سراغ يكي از فروشندگان بزرگ «بازي» در بازار رفتم. اما او مغازه را بسته بود. در حالي كه ساعت هنوز به 6 بعدازظهر هم نرسيده بود. يكي از همكارانش ميگويد: اگر بازار خوب باشد؛ كسي مغازه را در عصر يك روز بهاري كه اوج خريد است، نميبندد.
گوش ميبُرند؟
قيمت لپتاپ در بازار كامپيوتر تهران با يك كف مشخص عرضه ميشود ولي سقف آن در هر مغازهاي فرق ميكند و عملا سقفي ندارد. يكي از خريداران بازار ميگويد: تا جايي كه امكان دارد گوش من خريدار را ميبُرند. براي همين سقفي ندارد. در بازار كامپيوتر قيمت كف «لپتاپ» زير 10 ميليون تومان است. اما سقف آن در برخي مغازهها 250 ميليون تومان، در برخي مغازهها 300 ميليون تومان و در برخي ديگر 350 ميليون تومان است. در اين بازار «كيس» از 20 ميليون تا 300 ميليون عرضه ميشود و مانيتور بين 5 ميليون تا 20 ميليون تومان است. يكي از فروشندگان ميگويد: بيشترين تقاضاي فعلي لپتاپ است. او ميگويد: آنچه روي قيمت اثر ميگذارد، كارت گرافيك، سيپييو و رم است. هر چه اينها تخصصيتر باشد، قيمت بالاتر ميرود. در اين بازار قيمت «موس» بين 150 هزار تومان تا 5 ميليون تومان است. تفاوت قيمت آن هم به واسطه اينكه موس فروخته شده سيمي هست يا نه. قيمت «كيبورد» هم به واسطه اينكه بيسيم هست يا نه قيمتش بين 800 تومان تا 3 ميليون تومان است.