• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5469 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۷ ارديبهشت

بررسي‌هاي «اعتماد» از مفقودشدگاني كه طي يك دهه به‌طور مرموزي ناپديد و تاكنون ردي از آنها پيدا نشده است

معماهاي جنايي حل نشده

پرونده‌هايي كه پس از ساليان سال هنوز باز است

گروه حادثه| بررسي‌هاي «اعتماد» از پرونده برخي مفقودشدگان نشان مي‌دهد، بسياري از اين افراد با اينكه ساليان سال از گم شدن‌شان مي‌گذرد، هنوز ردي از آنها پيدا نشده و پرونده‌هاي‌شان همچنان باز است. سما جهانباز، مليكا مصطفوي، مهرياز ويسي‌نژاد غلامي، ماهور، زهرا عرب‌اسدي، زهرا حسيني، محمدسپهر نقدي، شهياد سليمان‌زاده، سجاد رئوفي، محمدامين وكيلي، حسين اسدي، پارسا قندي، دنيا علمي، مائده كبريايي، ابوالفضل جهانشيري، آيناز غلامي، ابوالقاسم خياباني فرد، اميرضا كريمي، محمدمهدي رضواني‌فر و بسياري ديگر كه نام و عكس‌شان بارها در فضاي مجازي و رسانه‌ها منتشر شده، ولي تاكنون هيچ سرنخي از آنها كشف نشده است. حالا «اعتماد» در اين گزارش به پرونده اين افراد مي‌پردازد. يادآور مي‌شويم مشخصات تمامي اين افراد به همراه شماره تماس خانواده‌هاي‌شان در اخبار مربوط به گمشدگان قيد شده است. 
سما جهانباز؛ دختر 22‌ساله‌اي كه تير‌ماه 1401 در شيراز گم شد. سما تيرماه همراه با مادر و برادرش براي ديدن عمه‌اش به شيراز سفر كرد. روز حادثه سما براي فروش يك قطعه طلا به تنهايي به يك طلافروشي در معالي‌آباد رفت و تلفني به مادرش خبر داد كه ‌۱۵ تا ۲0دقيقه ديگر به خانه برمي‌گردد، اما بعد از اين تماس تلفني گوشي‌اش خاموش شد و اعضاي خانواده‌اش هرچه تلاش كردند نتوانستند او را پيدا كنند. در مورد پرونده اين دختر يازده نفر بازداشت شدند، اما ردي از سما هنوز پيدا نشده است.
مليكا مصطفوي؛ دختر ۱۲‌ساله اهل شيراز كه در ارديبهشت‌ماه ۱۴۰۰ به طرز عجيبي مفقود شد. مليكا در روز حادثه براي خريد از خانه تا سوپرماركت سر كوچه‌شان رفت، اما هرگز به خانه بازنگشت. هنگامي كه خريد اين دختر ۱۲ ساله تمام مي‌شود دوربين‌هاي مداربسته در داخل كوچه بازگشت او را به سمت خانه ثبت مي‌كنند، اما برخي شاهدان عيني پس از مفقود شدن مرموز مليكا به خانواده او گفته بودند كه مليكا را ديدند كه به داخل حياط مدرسه رفته بود. يك ماه پس از مفقود شدن مليكا، سرايدار مدرسه به عنوان مظنون شناسايي و توسط پليس بازداشت مي‌شود، اما درخصوص ماجراي مربوط به ناپديد شدن اين دختر ۱۲‌ساله اعترافي نمي‌كند. پليس از همسر اين سرايدار نيز بازجويي مي‌كند و با سرنخ‌هايي كه در بازجويي از او به دست مي‌آورد مشخص مي‌شود مظنون اصلي همين مرد سرايدار ۳۸‌ساله بوده است تا اينكه مظنون اين پرونده مبهم سال گذشته (۱۴۰۱) در زندان خودكشي مي‌كند.
مهرياز ويسي نژاد غلامي؛ پسر‌بچه 10‌ساله كه مبتلا به اوتيسم است. در 11 دي‌ماه 1398 در منطقه اسلام‌آباد شرقي در اهواز در حياط خانه مشغول بازي بود. پدر و مادر او به دليل اختلال رفتاري فرزندشان هميشه در حياط را قفل مي‌كردند تا او به تنهايي از خانه خارج نشود. مهرياز روز حادثه از غفلت پدر و مادر استفاده مي‌كند و وقتي متوجه باز بودن در خانه شد از خانه خارج مي‌شود. شخصي بعد از ديدن مهرياز متوجه گم شدن او مي‌شود و او را به كلانتري محل در منطقه اسلام‌آباد شرقي اهواز تحويل مي‌دهد. اين كودك مبتلا به اوتيسم در كلانتري هم شروع به بي‌قراري مي‌كند. ديگران هم كه اطلاعي از اختلالات رفتاري مهرياز نداشتند در آرام كردن او مستاصل مي‌شوند و متاسفانه زماني كه پدر او براي تحويل گرفتن فرزندش به كلانتري مراجعه مي‌كند متوجه مي‌شود كه او فرار كرده و فقط سويشرتش هنگام فرار كردن در كلانتري باقي مانده است.
ماهور؛ پسربچه هشت ماهه‌اي كه در 18 آذر‌ماه 1400 در شهر ري و توسط دو زن كودك‌ربا ربوده شد. مادر اين كودك از شوهرش جدا شده بود و سرپرستي ماهور را به عهده داشت. مادر ماهور براي تامين مخارج زندگي‌شان چاره‌اي جز كاركردن نداشت و براي همين در ايستگاه متروي شهرري دستفروشي‌ مي‌كرد. روز حادثه دو زن با يك ليوان چاي به مادر ماهور نزديك مي‌شوند. يكي از زنان ليوان چاي به او مي‌دهد و مادر ماهور هم آن را مي‌نوشد و بي‌هوش مي‌شود. وقتي به‌هوش‌ مي‌آيد متوجه ربودن ‌كودكش توسط آن دو زن مي‌شود. مادر ماهور پس از ربوده شدن فرزندش، بيمار و خانه‌نشين شده است. 
زهرا عرب اسدي؛ دختر ۷‌ساله‌اي كه روز ۳۰ ارديبهشت ماه ۱۴۰۱ در جنگل‌هاي دشت شاد از توابع شهرستان ميامي گم شد. او آن روز به اتفاق خانواده‌اش به اختتاميه جشنواره دشت شقايق‌هاي كالپوش شهر ميامي واقع در شهرستان شاهرود استان سمنان رفته بود كه ناگهان موقع ناهار مفقود مي‌شود. چند نفر در همان حوالي به خانواده او گفته بودند كه زهرا را در حالي ديدند كه دو زن دستش را گرفته بودند و با خود مي‌بردند. نيروي انتظامي و نيروهاي هلال‌احمر حدود ۱۷۰ ساعت در جست‌وجوي اين كودك منطقه را گشتند، اما هيچ اثري از زهرا پيدا نكردند. حتي پليس رد مرد راننده‌اي را به دست آورد كه زهرا در اطراف او بود، اما اين مرد نيز شناسايي نشد. 
زهرا حسيني؛ دختر ۲‌ساله‌اي كه شهريور ماه ۱۳۹۸ جلوي در خانه‌شان در قلعه‌نو شهرري به‌طور مرموزي مفقود مي‌شود. زهرا آن روز به همراه خواهرش هنگامي كه چند قدم مانده بود تا وارد خانه شود، دور زد و مسيرش را تغيير داد. دوربين‌هاي مداربسته تنها تصوير ۲۰ ثانيه‌اي از اين دختربچه ثبت كردند كه قابل مشاهده است. پليس، هلال‌احمر و اهالي مردم هنوز نتوانستند ردي از اين كودك دو‌ساله پيدا كنند . 
محمدسپهر نقدي؛ پسربچه ۷‌ساله‌اي كه اواخر فروردين‌ماه ۱۳۹۸ در شازند اراك هنگامي كه از خانه خارج شد، مفقود مي‌شود. در تحقيقات اوليه از والدين پسربچه خردسال، مشخص شد كـه او قصد داشته به خانه پدربزرگش كه در همان نزديكي است برود، اما آنها ساعات پاياني شب متوجه گم شدن او مي‌شوند. از سپهر نيز تاكنون هيچ خبري در دست  نيست. 
شهياد سليمان‌زاده؛ پسر ۸ ساله‌اي كه در مهر‌ماه ۱۳۹۰ در اروميه پس از تعطيلي از مدرسه سوار ماشين مردان ناشناسي مي‌شود. از زمان فقدان شهياد پليس وارد عمل شد اما تا به حال هيچ رد‌پايي از شهياد پيدا نشده است. 
سجاد رئوفي؛ پسربچه ۴ ساله اهل خراسان رضوي كه ۲۵ اسفند ۱۳۹۱ در نزديكي محل كار پدرش مفقود شد. روز حادثه سجاد به همراه پدرش به كارگاه بلوك‌زني رفته بود و داخل محل كار پدرش كه يك محوطه باز است در حال بازي بود اما هنگامي كه پدر سجاد مشغول نماز خواندن بوده ناگهان سجاد ناپديد مي‌شود. 
محمدامين وكيلي؛ كودك ۵‌ساله‌اي كه در ۶ مردادماه ۱۳۹۲ در شهرستان جوين واقع در خراسان رضوي ربوده شد و با مرگ متهم پرونده‌اش سرنوشت محمدامين هم مجهول باقي ماند. او روز حادثه حدود ساعت ۴ بعدازظهر قرار بود همراه پدرش به كلاس ژيمناستيك برود، اما هنگامي كه زودتر از پدرش از خانه خارج شد، ناپديد مي‌شود. يك روز بعد از اين حادثه رباينده طي تماسي با خانواده محمدامين درخواست ۵۰۰ سكه طلا مي‌كند. پليس اقدامات لازم را انجام مي‌دهد. همان روز متهم دستگير مي‌شود اما طي بازجويي‌هاي پليس سكته و در بيمارستان فوت مي‌كند و سرنوشت محمدامين تا الان مجهول مانده است. 
حسين اسدي؛ پسر ۴‌ساله‌اي كه ۱۳ فروردين‌ماه ۱۳۹۶ در شهرستان خلخال استان اردبيل گم شد. خانواده اين كودك آن روز براي سيزده‌به‌در حوالي رودخانه هروچاي رفته و چادري برپا كرده بودند. حسين كنار چادر بود كه ناگهان به‌طور مرموزي ناپديد مي‌شود. كارآگاهان در بررسي‌هاي ميداني مطلع شدند كه چند متر آن طرف‌تر از چادري كه خانواده حسين برپا كرده بودند خانواده‌اي بودند كه نظرشان به حسين جلب شده بود. دو عضو آن خانواده بازداشت شدند، اما پس از تكميل تحقيقات با قرار وثيقه آزاد شدند. خانواده اين پسر براي پيگيري پرونده فرزندشان حتي با رييس قوه قضاييه هم ملاقات داشتند و خواستار ارجاع پرونده پسرشان به تهران شدند، اما تاكنون هيچ ردي از فرزندشان پيدا نكردند. 
پارسا قندي؛ پسر هشت‌ساله‌اي كه ۱۱ تير ماه ۱۳۹۶ در تفريحگاهي به نام نقش شاه گم شد. خانواده اين پسربچه آن روز در حال بازگشت از شمال بودند كه در اين تفريحگاه توقف مي‌كنند و مشغول جمع كردن چوب مي‌شوند، اما پس از مدتي پارسا ناپديد مي‌شود. پدر اين كودك به آگاهي آمل مي‌رود و شكايتش را ثبت مي‌كند. غواصان اطراف رودخانه را جست‌وجو كردند، اما هيچ ردي از پارسا پيدا نكردند. برخي از دعانويسان به خانواده پارسا گفته بودند كه پسرشان همان سال توسط برخي افراد از كشور خارج شده است. خانواده پارسا چند بار هم از طريق پليس آگاهي از چند جسد بازديد كردند كه هيچ كدام پارسا نبودند. سال ۱۴۰۰ هم يك خانم ادعا مي‌كند كه پارسا را عقب ماشيني ديده است اما بعد از پيگيري خانواده متوجه مي‌شوند پلاك سرقتي بوده است. 
دنيا علمي؛ دختربچه سه‌ساله‌اي كه ۲۰ مرداد‌ماه ۱۳۹۴ در بندرانزلي مفقود شد. روز حادثه دنيا در حياط خانه مشغول بازي بوده است كه مادرش به آشپزخانه مي‌رود تا قالب يخ را در پارچ خالي كند اما وقتي به حياط برمي‌گردد ديگر از دنيا خبري نبوده است. با پليس تماس مي‌گيرند و به همراه اهالي تمام اطراف خانه را جست‌وجو مي‌كنند اما تا الان هيچ سرنخي از دنيا پيدا نشده است. 
مائده كبريايي؛ دختر هشت‌ساله‌اي كه در ۴ خردادماه ۱۳۹۳ در بندرانزلي مقابل مدرسه‌اش در خيابان معلم اين شهر ناپديد شد. پدر مائده روز حادثه مقابل مدرسه رفته بود تا فرزندش را به خانه ببرد اما هرچه گشت مائده را پيدا نكرد. پدر او جريان را به پليس اطلاع داد و حتي خودشان كرمانشاه، اروميه، مشهد، تهران و باقي شهرهاي كشور را براي يافتن دخترشان گشتند اما هيچ خبري از او به دست نياورند. 
ابوالفضل جهانشيري؛ پسر ۱۰‌ساله‌اي كه ۱۸ اسفندماه ۱۳۹۵ در مشهد گم شد. بعدازظهر روز حادثه ابوالفضل كفش و لباس ورزشي‌اش را مي‌‌‌پوشد و براي فوتبال از خانه خارج مي‌شود. يك ساعت بعد به خانه برمي‌گردد و لباس‌هايش را عوض مي‌كند و ساندويچش را برمي‌دارد و از خانه خارج مي‌شود تا مقابل خانه دوباره فوتبال بازي كند. اين‌بار پدر ابوالفضل مخالفت مي‌كند اما او حرف گوش نمي‌كند و از خانه خارج مي‌شود. تا اينكه ساعت ۵ بعدازظهر خانواده ابوالفضل مي‌بينند از فرزندشان خبري نيست. پدر ابوالفضل براي يافتن فرزندش از خانه خارج مي‌شود و همه جا را مي‌گردد، اما نشاني از پسرش پيدا نمي‌كند. ماجرا را به كلانتري اطلاع مي‌دهد و ماموران وارد عمل مي‌شوند ولي هيچ  نتيجه‌اي نمي‌گيرند . 
آيناز غلامي؛ دختربچه ۷‌ساله‌اي كه در ۵ مهر‌ماه ۱۳۹۷ در همدان ناپديد مي‌شود. آيناز روز حادثه با خواهرش مقابل خانه مشغول بازي بود كه ناگهان مفقود مي‌شود. پدر او به پليس آگاهي اطلاع داد و عكس آيناز را در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر كرد اما هنوز هيچ نشاني از دخترش پيدا نكرده است . 
ابوالقاسم خياباني فرد؛ پسربچه سه ساله‌اي كه ۱۵ تيرماه ۱۳۹۲ در محدوده شهر‌ري تهران مفقود مي‌شود. خانواده اين پسربچه كه اهل مشهد بودند براي كار به تهران آمده بودند. روز حادثه تصميم مي‌گيرند كه براي زيارت به حرم شاه‌عبدالعظيم بروند همان جا ابوالقاسم مفقود مي‌شود. كارآگاهان ابتدا به بازبيني فيلم دوربين مداربسته در محل گم شدن او مي‌پردازند اما به بن‌بست برمي‌خورند چرا كه تنها يك دوربين در آن محدوده بود و به خاطر چرخشي بودن آن نتوانستند پسربچه را شناسايي كنند. 
اميرضا كريمي؛ پسرك ۵ ساله‌اي كه در ۳۱ فروردين‌ماه ۱۳۹۴ در شهر چابكسر آمل گم شد. او هنگامي كه با دوستانش مقابل خانه در حال بازي كردن بود به‌طور مرموزي ناپديد مي‌شود. روز حادثه زن و مرد جواني براي پرسيدن سوالي نزد مادر اميررضا مي‌روند و مي‌گويند كه دنبال خانه اجاره‌اي هستند. مادر اميررضا وقتي مشغول صحبت با آنها مي‌شود اميررضا هم مفقود مي‌شود. همان روز پدر اين كودك به پليس آگاهي اطلاع مي‌دهد اما سرنخي از او پيدا نمي‌شود.
محمدمهدي رضواني فر؛ پسربچه سه‌ساله‌اي كه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ در ياسوج مفقود مي‌شود. خانواده محمدمهدي روز حادثه براي تفريح و ناهار خوردن به كنار رودخانه دو‌تنگه در منطقه تفريحي مهريان مي‌روند. هنگامي كه خانواده مشغول ناهار خوردن مي‌شود محمدمهدي نيز مفقود مي‌شود. آنها با پليس و نيروهاي هلال‌احمر تماس مي‌گيرند تا منطقه را براي پيدا كردن فرزندشان جست‌وجو كنند، اما پس از چهار روز، جست‌وجوها بي‌نتيجه مي‌ماند و پرونده اين پسربچه هم باز مبهم باقي مي‌ماند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون