با وجود داشتن همه شرايط ممكن
چرا سپاهان قهرمان ليگ نشد؟
ابوالفضل نجيب
به يقين مهمترين سوالي كه در پايان ليگ، ذهن مجموعه تيم فولاد مباركه را درگير كرده، اين پرسش است كه چرا سپاهان فرصت قهرماني ليگ را بهرغم برخورداري از همه شرايط و امكانات لازم از دست داد؟ اين پرسش همان اندازه كه براي كادر فني و مديريتي سپاهان ناگزير و ناشي از تاسف و عصبانيت زودگذر باشد، اما از منظر كارشناسي پرسشي منطقي و قابل تامل و ارزيابي است. براي پاسخ منطقي به اين سوال دلايل كافي وجود دارد كه بايد يكايك آنها را بازخواني كرد تا چرايي اين ناكامي روشن شود.
صرفنظر از اينكه منابع مالي كدام يك از تيمهاي حاضر در ليگ برتر و به لحاظ استانداردهاي فوتبال حرفهاي مشروع يا نامشروع است، ميتوان به صراحت ادعا كرد سپاهان داراي بالاترين استانداردهاي سختافزاري و نرمافزاري حرفهاي در فوتبال ايران است. اينكه امكانات موجود نسبتي به چرخه درآمد و هزينهها داشته يا نداشته باشد، موضوع بحث نيست، چراكه اساسا كليت ليگ حرفهاي ايران با هيچ يك از استانداردهاي حرفهاي كه توجيهكننده ماهيت حرفهاي بودن باشد، همخواني ندارد.
با اين حال باشگاه سپاهان تنها تيمي است كه به لحاظ امكانات در بالاترين سطح ممكن فوتبال ايران قرار دارد. اين امكانات هر سال نيز به درجاتي گستردهتر و كيفيتر ميشود. داشتن ورزشگاه اختصاصي، منابع نامحدود مالي كه جذب بهترين بازيكنان هر سال را امكانپذير و به حسب نياز مربي تغيير ميكند. تا جايي كه به اذعان كارشناسان فوتبال نيمكت سپاهان به خودي خود يك تيم مدعي قهرماني ليگ است. هر چند هزينههاي رسمي و غير رسمي براي نيمكتنشين كردن بهترين بازيكنان حال حاضر براي بسياري شائبهبرانگيز و بهزعم بسياري از مربيان راهكاري نامشروع براي تضعيف رقبايي است كه توان هزينه كردن در حد يك تيم حرفهاي را ندارند.
به اين پشتوانهها اضافه كنيد در اختيار داشتن يكي از بهترين مربيان خارجي چند دهه اخير، همچنين كادر مديريتي كه ميتوان رد آنها را تا بالاترين سطح تصميمگيري فوتبال ملي و دستاندركاران ليگ دنبال كرد. اضافه كنيد هواداراني كه در ميان تيمهاي شهرستاني ميتوان آنها را با لفظ بينظير توصيف كرد. به اين داشتهها اضافه كنيد بزرگترين شبكه استاني كه فارغ از تعهدات و مسووليت حرفهاي و اخلاقي بهطور سيستماتيك به بازوي تبليغاتي سپاهان تبديل شده است. به همراه گزارشگران و كارشناساني كه علاوه بر جانبداري از معترض و متعرض شدن به مربيان تيمهاي رقيب، به صرف امتياز گرفتن از سپاهان به خصوص در بازيهاي خانگي پيش رفتند. حداقل عملكرد بازوي رسانهاي سپاهان طي فصل اخير و به خصوص در رقابت با سرخآبيهاي پايتخت و حتي تيمهاي شهرستاني چون ملوان گواه است كه سپاهان از تمامي اهرمهاي مریي و نامریي براي نتيجهگيري كم نگذاشتند.
اضافه كنيد اقداماتي از جمله رايگان كردن تماشاي بازيها در نقش جهان و فراهم كردن امكانات اياب و ذهاب هواداران و خاصه خرجهاي بيسابقه از جمله توزيع غذاي مجاني در ماه مبارك رمضان. البته با وجود منابع سوالبرانگيز و يادآوري اين موارد و امكانات به معني ناديده گرفتن اعتبار و كيفيتي كه سپاهان در زمين فوتبال ارايه ميدهد، نيست. هر چند همين اعتبار ماحاصل و ثمره پشتوانه منابع مالي و برخورداري از امكانات مورد اشاره است. با اين حال سپاهان امسال نيز چون يك دهه اخير و بهرغم برخورداري از بهترين شرايط ممكن و رسيدن تا يك قدمي كسب جام ناكام ماند. هر چند توانست فاصله پنج امتيازي در نيم فصل با صدرنشين ليگ يعني پرسپوليس را نه تنها جبران كه با بهره گرفتن از غفلت غيرمنتظره پرسپوليس و شكست سرخپوشان در آزادي به برتري چهار امتيازي از رقيب اصلي برساند.
در چنين وضعيتي و تنها پنج هفته مانده به پايان ليگ آنچه سپاهان را روي كاغذ متقاعد به قهرماني كرد، علاوه بر بازيهاي ظاهرا آسان در مقايسه با رقيب، بازي رودرروي دو تعقيبكننده سرسخت يعني سرخآبيها بود. جالب اينكه سپاهان توانسته بود در مجموع چهار بازي از دو تيم هميشه مدعي 10 امتياز كسب كند. شكست استقلال در دو بازي رفت و برگشت و تساوي و شكست پرسپوليس در آزادي در ظاهر تمامي كفه معادلات فوتبالي را به سمت سپاهان سنگين ميكرد. به علاوه بازيهاي باقيمانده سپاهان در مقايسه با پرسپوليس هم بود. تنها بازي دشوار سپاهان در مقابل تراكتور بود كه در محاسبات با توجه به آمادگي سپاهان چندان جدي گرفته نميشد.
ولي سپاهان درست از همين محاسبات و تحليلهاي ذهني ضربه خورد. اولين ضربه روحي ويرانگر شكست سپاهان در مقابل تراكتورسازي و پيروزي پرسپوليس در مقابل استقلال بود. با اين نتيجه و به فاصله پنج هفته به پايان ليگ فاصله امتياز سپاهان با پرسپوليس به دو امتياز تقليل پيدا كرد. اين دو نتيجه معادلات و ارزيابي سپاهان در قبل از ديدار دربي را بالكل به هم ريخت. اشارهام در يك مورد به خصوص به تحليل كارشناس استاني شبكه اصفهان از بازي دربي پايتخت است كه بهزعم او هر نتيجه ممكن از بازي دربي ميتوانست كفه قهرماني را به سود سپاهان سنگين كند.
نكته جالب اينكه در اين مقطع سپاهانيها هيچ گله و اعتراضي نه از داوري و نه از چينش بازيها نداشتند. نه حرفي از دستهاي پشت پرده بود و نه آلودگي ليگ و مهمتر متهم كردن مربيان تيمهاي رقيب به سمپاتي رنگي و نه از اتهام تباني عليه سپاهان و درست پس از تغيير شرايط به شكل غيرمنتظرهاي همه چيز عوض شد تا جايي كه گزارشگر سپاهاني از اينكه تيمها با همه توان و قدرت سعي در امتيازگيري از سپاهان در نقش جهان داشتند، شاكي شد. اشارهام توامان به اظهارات نورافكن بعد از بازي با ملوان و واكنش توام با استهزا و لودگي گزارشگر بازي به فشار بينتيجه تيم بر دروازه ملوان و در پايان بازي اظهارات شگفتانگيز كارشناس بازي عليه مربي و بازيكنان ملوان بابت كسب تساوي در نقش جهان است.
اين طيف عكسالعملهاي احساسي و سوالبرانگيز البته محدود به بازيكن و گزارشگر و كارشناس بازي نشد، اظهارات غيرمنتظره مورايس در پايان بازي با ملوان تكملهاي بود بر واكنشهاي ياد شده. در اين فضا هواداران سپاهان هم تحت تاثير قرار گرفتند و در فضاي مجازي عليه ليگ و البته با همسويي آشكار با رقيب آبيپوش پرسپوليس همه معادلات سپاهان به هم ريخت.
اشتباه سپاهان اين بود كه بهرغم داشتن همه آنچه رقباي اصلي او نداشتند و به تعبيري صورت خود را با سيلي سرخ نگه ميداشتند، اما فراموش كرده بود قهرماني ليگ نه روي كاغذ و محاسبات جدولي كه بهطور واقعي در زمين فوتبال رقم ميخورد. در جايي كه علاوه بر امكانات و منابع نامحدود چيزي به نام اراده و شخصيت قهرماني و حتي جريحهدار كردن عواطف و احساسات رقيب هم ميتواند بر هم زننده معادلات باشد. همان اندازه كه حس نخوت و غرور زودگذر و تحقير خواسته يا ناخواسته رقبا ميتواند به آفتي براي درك و تجربه كاميابي نهايي تبديل شود. نكته قابل تامل ديگر اينكه سپاهان پس از شكست در جام حذفي همه بود و نبود و اعتبار خود را در گروی قهرماني ليگ گذاشت.
حتي ميشود گفت شكست سنگين سپاهان در جام حذفي نيز ناشي از توهماتي بود كه با شكست دادن زنيت روسيه و فشار رواني ناشي از خط و نشان كشيدن هواداران براي چهارتايي كردن پرسپوليس بر تيم مورايس تحميل شد. اين زيادهخواهي هواداران همان اندازه كه موجب فشار رواني بر سپاهان شد، بهطور غريزي انگيزه مضاعفي در رقيب زيرك خود ايجاد كرد. آن هم تيمي با اندوختههاي فراوان حاصل از هفت سال مبارزه براي كسب قهرمانيهاي سريالي و دو بار حضور در فينال آسيا، آن هم با يك دوجين خروجي بهترين بازيكنان طي شش فصل.
هر چند شكست دادن پرسپوليس در آزادي با برتري عددي بازيكنان سپاهان توانست بخشي از زخمهاي ناشي از حذف در جام حذفي را با روياي عنوان قهرماني در ليگ و فاصله چهار امتيازي با رقيب ترميم كند، اما در واقعيت امر نتوانست سپاهان را از خواب غفلت ناشي از روياپردازي بيدار و هوشيار كند. سپاهان همه آنچه براي كسب قهرماني لازم بود در اختيار داشت. آنچه اما در محاسبات مجموعه تيم محلي از اعراب نداشت، شايد تمركز لازم بر تيم و بازي داخل زمين بود. برخلاف پرسپوليس كه بهرغم از دست دادن امتيازهاي غافلگيركننده و دور از انتظار آن هم در هفتههاي حساس، توانست با تمركز لازم و استفاده از تجارب گذشته به مسير قهرماني بازگردد.