ژوزه مورينيو، يك ضد بارسايي از مد افتاده، اما همچنان مهم!
جاناتان ويلسون|ترجمه: هانيه نيك
جاناتان ويلسون|ترجمه: هانيه نيك
شايد تفاوت داشته باشد اگر در ايتاليا زندگي ميكنيد يا سري A ليگي است كه بيشتر دنبال ميكنيد. در اين صورت شايد ژوزه مورينيو هنوز هم يك موجود نفرين شده از خشم به نظر برسد، با كينههاي قديمي كه مصمم است هرگز از هيچ چيزي ولو جزیي، واقعي يا خيالي چشمپوشي نكند. او يك كايزر شوزه واقعي است (كاركتر اصلي فيلم تحسين شده مضنونين هميشگي). او يك كاربلد در كنفرانسهاي مطبوعاتي است و اطلاعاتي دستكاري شده از توهم توطئه به هم ميبافد. اينكه چطور وي اصرار دارد كه باشگاهش قرباني توطئه داوران، رسانهها و مقامات فوتبال شده است.
اگر شما با اين چيزها علاقه داريد هنوز چيزي دلگرمكننده در مورد تساوي 0-0 رم مقابل باير لوركوزن در بازي برگشت نيمه نهايي ليگ اروپا وجود دارد. تيم او هنوز تغيير نكرده است و همچنان به همان شكل ادامه ميدهد! 28درصد مالكيت به همراه يك شوت به سمت دروازه لوركوزن در حالي كه رقيب 23 توپ به سمت دروازه آنها زد. تيم مورينيو كاري كرد كه تنها 54 دقيقه بازي در جريان بود. با وجود اينكه داور 14 دقيقه وقت اضافه به خاطر مصدوميتها گرفت. اميد به گل يا ايكس جي سهصدم درصدي و همه اين موارد جشن خاص آقاي خاص موسوم به mourinhismo در نيوكمپ سال 2010 را تداعي كرد. جشني اينبار براي عصر مدرن. همه اينها براي يك دليل ساده بود: تيم او جلو بود پس چرا بايد حمله ميكرد؟
به مدت 15 سال بازي در بالاترين سطح مربوط به مالكيت توپ و پرس پرفشار و بازي با پاي رو به جلو بود، اما زماني كه بارسلونا در سال 2008 پپ گوارديولا را به مورينيو ترجيح داد همهچيز تغيير كرد. چيزي كه مورينيو هميشه به آن مشكوك بود. او اين را تاييد هم كرده است: اينكه باشگاه هرگز بهطور كامل او را به عنوان مربي اواخر دهه نود نپذيرفته است. در واقع آنها هميشه طرفدار خودشان بودند درحالي كه او تبديل به يك ضد بارسا شده بود. در تناقض با بازي همباشگاهيانش. بهطور واضح اگر آنها ميخواستند با توپ بازي كنند، او ميتوانست بدون توپ بازي كند.
پورتو و چلسي هر دو تا حدي شكل بازي مورينيو را داشتند. زماني كه او كاملاً به نماد يك ضد فوتبال تبديل شد و در تضاد مستقيم با گوارديولا قرار گرفت. او در مورد اصول خود مبني بر اينكه كسي كه توپ را تصاحب كند، ترس را نيز همراه دارد، توضيحاتي ارايه كرد. در واقع كل دوران حرفهاي او پس از چلسي را ميتوان به عنوان يك فرد منفعل در مقابل تهاجمهاي طولاني مدت در نظر گرفت. اما بعد از اين مدت طولاني، چيزي نسبتا باشكوه در مورد او نهفته است.
15 سال گذشته لحظات خاص خودش را داشته است. مورينيو پس از كنار گذاشته شدن، مانند خانم هاويشام، در يك عمارت كهنه و پوسيده عزلت نشين نشد . او قصد داشت كه قلب يك هوادار آرمانگرا را بشكند. اگرچه قلب آندره ويلاس بواس (رقيب او در مربيگري) به هر حال از فوتبال شكسته شد. دستاوردهاي او با اينتر قابل توجه بود، و آن بازي برگشت نيمه نهايي در سال 2010، پيروزي در برابر شكست با 10 نفربازيكن و 19 درصد مالكيت توپ، نشاندهنده انتقام بزرگ او از بارسلونا بود كه درنهايت با پيروزي در لاليگا با رئال مادريد در 12- 2011به موفقيتهاي گوارديولا پايان داد.
به نظر ميرسيد گوارديولا از جدال دو سالهاش در اسپانيا با مورينيو خسته شده بود اما شواهد نشان ميداد كه اين كشمكش و درگيري بيشتر از جانب مورينيو بوده است. از يك زماني به بعد هم دورههاي افول او در منچستريونايتد و تاتنهام آغاز شد. او حتي بعد از آن قهرماني آخر ليگ با چلسي اخراج شد. اتفاقي كه در دسامبر فصل بعد رقم خورد.
مورينيو در نهايت يونايتد را به مقام دوم ليگ برتر رساند و همچنين مدعي قهرماني در جام اتحاديه و ليگ اروپا شد. يونايتد از آن زمان تاكنون با 81 امتيازي كه زيرنظر مورينيو در فصل 18-2017 كسب كرده بود، برابري نكرده و حتي تا زماني كه قهرماني در جام اتحاديه در اين فصل را به دست نياورده بود جام ديگري نيز كسب نكرده بود.
مورينيو تاتنهام اسپرز را به رده ششم رساند و بعد از اخراج، يك هفته قبل از فينال جام ليگ 2021 آنها را به رتبه هفتم رساند: اين ممكن است دستاورد بزرگي به نظر نرسد و تاتنهام در فصل بعد تحت هدايت آنتونيو كونته به ليگ قهرمانان اروپا راه يافت، اما هيچ كس نميتواند واقع بينانه ادعا كند كه وضعيت باشگاه اكنون بهتر از زماني است كه مورينيو رفت.
با اين حال، به اين سادگي نيست كه يك باشگاه رو به افول، مورينيو را تبرئه كند، اينكه او شجاعانه با شكست مبارزه كرد. با اين حال، منصفانه نيست اين گونه فكر كنيم كه سردرگميها و مسائلي كه او از خود بر جاي گذاشت بتواند آنقدر طولاني شود كه باعث شود او را مسبب مشكلات بدانيم. در عوض اين احتمال وجود دارد كه باشگاهها در طول يك دهه گذشته تنها زماني به مورينيو روي آوردهاند كه در سراشيبي سقوط قرار دارند و او يار و ياور آنها براي جلوگيري از افول بيشتر بوده است. به هر حال، بسيار آسانتر است كه اميدوار باشيم يك مربي كاريزماتيك بتواند همهچيز را تغيير بدهد تا اينكه واقعا يك روند اصلاحي مناسب را اجرا كند.
مورينيو ميتوانست محو شود. اكنون او ۶۰ساله است و مطمئنا نيازي به پول ندارد. اما فوتبال هنوز روي او تسلط دارد. حالا ديگر آن كسي نيست كه روزگاري بود و چه قدر متاثركننده است كه اين شخصيت ديده نشود و ندرخشد.
دستاوردهاي او در قهرماني در ليگ قهرمانان اروپا با پورتو در سال 2004 و اينتر در سال 2010 بسيار چشمگيرتر به نظر ميرسد زيرا ثروتمندترين باشگاهها بهطور فزايندهاي وارد كار شدهاند. اما او ديگر پيشتاز توسعه تاكتيكي نيست و تصميمش به يك ضد بارسايي، در واقع به اين معني است كه او به شكل صريحي يك چهره قديمي در فوتبال به حساب ميآيد. مانند يك بافنده كه نشان ميدهد پارچه او نه با ماشين بافندگي، بلكه با دست توليد شده است.
او مانند نيل وارناك (مربي نوستالژيك) يا استيو ديويس (اسنوكرباز بازنشسته) يا جان ميجر (سياستمدار سرشناس قديمي) است. چهرهاي از گذشته كه ويژگيهاي خاصي دارد. ويژگيهايي توامان آزاردهنده و البته آشنا كه به نوعي تسليبخش شده است. مانند پلي نوستالژيك به گذشته. گذشتهاي كه بينقص نبود و حتي در آن رد پاي عوامل سرسخت رژيمهاي خارجي هم ديده ميشد. عواملي كه البته اين نجابت را داشتند تا وانمود كنند صرفا يك اليگارش هستند (رومن آبراموويچ) . با اين حال تقريبا همه افراد در ورزش ذاتا نوستالژيك هستند و در نهايت خوشحال خواهند بود اگر فقط با نامهاي نيمه فراموش شده خود ياد آورده شوند.
مورينيو تغيير نكرده است ؛ او در چند هفته گذشته با يك كمكداور درگيري پيدا كرد. هنگامي كه در تاتنهام بود با مديريت تيم به مشكل خورد و چيزهايي از اين دست. اما اين اخبار بيشتر بهانههايي هستند براي اينكه مردم همچنان صداي او را بشنوند. حداقل فعلا! زيرا اگر او به يك تيم بزرگ مثل پاري سن ژرمن برود شرايط عوض خواهد شد.
20 سال پس از اولين فينال جام يوفا، زماني كه پورتوي تحت هدايت او با اتلاف وقت و تظاهر به مصدوميت به سبك مورينيوي بزرگ، سلتيك را در سويل شكست داد، اينبار تيمش مقابل سويا قرار ميگيرد. فينالي كه در بالاترين سطح نيست. تراز مالي رم در تابستان گذشته منفي ۵۸ ميليون يورو بود. مورينيو ديگر با خدايان دست و پنجه نرم نميكند. اما او سال گذشته با همين شرايط قهرمان ليگ كنفرانس شد و همچنان هم مردم را آزار ميدهد.