سقوط پرشتاب طبقه متوسط!
محدثه كاظمي
مطالعات، طبقات اجتماعي در ايران را بر اساس شاخصهاي اقتصادي همچون متوسط درآمد ماهانه به سه طبقه بالا، طبقه متوسط و طبقه پايين تقسيمبندي كردهاند. بر اساس دادههاي پايگاه اطلاعات رفاهي ايرانيان در فروردين ماه سال گذشته، ۹۳ درصد خانوارهاي ايراني، يارانهبگير بودند كه از اين ميزان، ۳۵ درصد فقير، ۵۷ درصد جزو طبقه متوسط و ۸ درصد از طبقه برخوردار و ثروتمند محسوب ميشدند. اگرچه درصد اعداد فقير در قياس با طبقه متوسط و برخوردار عددي قابل مكث است و از شكاف طبقاتي در كشور حكايت ميكند كه نيازمند پژوهش جداگانهاي است اما در اين مجال سخن از فروريزش طبقه متوسط است. طبقه متوسط، يك طبقه اجتماعي است و شامل افراد بسياري در مشاغل مختلف ميشود كه نسبت بيشتري از كل جمعيت شاغل را تشكيل ميدهد و زندگي اين طبقه بيشتر مشابه به طبقه بالاست. طبق آمارهاي ياد شده، كشور تا سالهاي اخير از يك تعادل نسبي و نسبتا مطلوب بهرهمند بوده است زيرا طبقه متوسط بيشترين درصد جمعيتي را به خود اختصاص داده بود، اما در حال حاضر با فشارهاي اقتصادي و تورم ۷۰ درصدي طبقه متوسط با سرعت و شيب تندي به سمت فقير شدن پيش ميرود! از دست رفتن طبقه متوسط كه اكثريت كشور را تشكيل ميدهند، زنگ خطر بزرگي براي يك كشور محسوب ميشود كه متاسفانه جامعه ما با چنين معضلي مواجه شده است. طبقه متوسط در واقع توازن قدرت اقتصادي و اجتماعي در جامعه را رقم ميزند، وقتي اين طبقه از بين ميرود، خلئي در نبود آن ايجاد ميشود كه منجر به ضربات اجتماعي و فرهنگي شده و باعث بروز مشكلات فراواني خواهد شد. پيدايش مشاغل كاذب، كاهش سطح عمومي سلامت، كاهش انگيزه براي تحصيل، افزايش جرم و بزهكاري، كاهش اعتماد به حكومت و از دست رفتن حمايت مردم از حكومت كه به عنوان بزرگترين سرمايه داخلي كشور محسوب ميشود و از پيامدهاي زيانبار سقوط طبقه متوسط است. معضلات اجتماعي هميشه در نتيجه مشكلات اقتصادي افزايش پيدا ميكنند و بايد به اين واقعيت تلخ اذعان كنيم كه اين روزها در نتيجه از بين رفتن طبقه متوسط جامعه، معضلات اجتماعي در جامعه ما پررنگتر از هميشه شده است! مقابله با فقر و افزايش رفاه اقتصادي و اجتماعي از مهمترين اهداف دولت پس از پيروزي انقلاب اسلامي تعريف شد كه امروز با بررسي وضعيت شاخصهاي ضريب جيني و تورم متوجه ميشويم كه اين اهداف كمرنگ و كمرنگتر شده و به نتايج مطلوبي ختم نشده است! از آنجايي كه بقاي حكومت و نظام سياسي در هر كشوري وابسته به رضايت عموم مردم از حكومت است، تعميق فقر و سقوط طبقه متوسط كه بيشترين افراد يك جامعه را تشكيل ميدهند، يكي از خطرات جدي براي بقاي نظام سياسي كشور محسوب ميشود.