پنجرهاي براي فهم تغيير
هادي خانيكي
در اگر بر تو بندد مرو صبر كن آنجا/ ز پس صبر ترا او به سر صدر نشاند/ و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها/ ره پنهان بنمايد كه كس آن راه نداندمولانا
1- اين روزها در پرتابشدگي به دنياي سلامت، حس ميكنم بايد بيشتر به زواياي ناديده دنياهاي درون و بيرون نگاه كنم، فرصت براي درست ديدن و خوب شنيدن بيپايان نيست. شايد هم «فرصت بيپايان» همان درست ديدن همه رخدادهاي پرشتاب در محدوده تن يا در گستره جهان و شنيدن صداهاي تغيير باشد، بيمار شدن يا بهبود يافتن در مقياس فردي آسيبپذيري يا افقگشايي در مقياس اجتماعي از اين منظر دو روي سكهاند. زمينه و زمان فهميدن كجاست؟
2- از بيماري سرطان تا حدي دور شدهام، اما آثار همنشينياش هنوز هست و شايد هم براي وقتهاي ديگر بماند. برخي نشانگرهاي ديابت باز علامتهايي ميدهند كه طبيعتا به جاي نگراني بايد درصدد رصد بيشتر باشم كه هستم در عين حال تشنگي فهميدن بيتابم ميكند، بيش از همه چيز ميخواهم در دنياي فروبسته پيشفرضها نمانم و گرفتار تصلب ذهن و محدوديت فهم نشوم؛ كشف دنياهاي ناشناخته و خلق جهانهاي نوپديد زندگي ميبخشد و زيبايي و اميد ميآفريند. از تن بيمار هم ميشود جان سرحال ساخت.
3- براي برآوردن همين نياز به ديدن و شنيدن و فهميدن، ديروز ظهر به نمايشگاه الكامپ رفتم تا درباره «نقش نوآوران در آينده ايران» چيزي بشنوم و چيزي بگويم و از آن دو مهمتر چيزهايي ببينم. نمايشگاه الكامپ بزرگترين رويداد فعالان حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات كشور است كه امسال با حضور حدود 470 شركت و استارتآپ از حوزههايي نظير آموزش، فناوري، هوش مصنوعي، اكوسيستم، تجارت و داراييهاي ديجيتال، رمزارز، سرمايهگذاري، گردشگري، صنعت بازي، نمايش خانگي و تشكل صنفي برگزار ميشود.
بهرغم محدوديتهاي زيرساختي، حقوقي، اجرايي و سياسي كه در برابر اين گونه كسب و كارهاي نوآور وجود دارد، حتي در نگاهي كوتاه ميشد در آنجا دامنههاي بلند تغييرات جامعه ايراني را از نزديك ديد. روند تحول شتابنده جامعه ايراني در همنشيني با كسب و كارهاي نوآور به چشم ميآيد و روشن میكرد كه پاي «نوآوران» و «پذيرندگان نوآوري» در ايران بزرگ شده است و نميتوان آن را دركفش تنگ حكمروايي به روال گذشته جا داد.
4- نقش نوآوران را در آينده ايران ميتوان فرصتي تاريخي دانست، كسب و كارهاي نوآور علاوه بر تامين فرصتهاي شغلي و بهسازي شرايط اقتصادي فردي ميتوانند به توسعه اقتصادي جامعه و رشد اقتصاد دانشبنيان نيز كمك كنند. توسعه فناوريهاي پيشرفته، بهبود فرآيندهاي توليد و توزيع و دريافت كالا و خدمات، استفاده بهينه از منابع مادي و معنوي توسعه از جمله محيط زيست و مصرف انرژي و ظرفيتهاي فرهنگي جامعه، تحول در سبك زندگي و تسهيل ارتباطات اجتماعي، ارتقاي سطح مشاركت زنان و گروههاي به حاشيه رانده و از همه مهمتر متناسب شدن كسب و كار با وضعيت متفاوت و متكثر و متنوع جامعه ايراني از جمله رهاوردهاي نوآور و جهان زيست استارتآپي در عرصه اقتصاد است. رهاوردهايي كه ميتوانند به تدريج عرصه اجتماع و فرهنگ و سياست را گشودهتر و كارآمدتر كنند.
5- «ارتباطات ديجيتال» و مدل پلتفرمي كه دنيا را متحول كرده است، نميتواند ايران را دور از تغيير نگه دارد. «جامعه پلتفرمي» كه امروز از آن سخن به ميان ميآيد، پس از «جامعه شبكهاي» آمده است كه در آن ارتباطات عمودي و آمرانه جاي خود را به ارتباطات افقی و گفتوگويي داده بود. در جامعه پلتفرمي در حالي كه پلتفرمها منافع شخصي و بهره اقتصادي را افزايش ميدهند همزمان با آن بر ابزارها و سازوكارهاي جمعي و خدمات عمومي تاثير ميگذارند. به اين سبب بايد نگاهي نو به امروز و فرداي جامعه و جهان داشت، از تغيير و دامنههاي آن آموخت و نه آنكه ترسيد و گريخت و هاضمه اجتماعي و فرهنگي و سياسي جامعه ميتواند و بايد توانا شود. نقش آموزش و تربيت براي فردا در هر دو مقياس نهادي و فردي بسيار مهم است. كتاب «مادران رسانهاي و پدران ديجيتال» را كه خانم دكتر يلدا اولز محقق ايرانيتبار امريكايي نوشته و خانم راضيه نيكطلب براي نشر ترجمه كرده در اين زمينه خواندني است.