تقصير نيچه است!
احمد زيدآبادي
از زماني كه مرحوم فريدريش ويلهلم نيچه، فيلسوف آلماني نعوذبالله از مرگ خداوند سخن به ميان آورد و درباره پوچگرايي ناشي از آن به بشر دوپا هشدار داد، خيلي چيزها دستخوش تغيير شده است.
الان ما در دنيايي زندگي ميكنيم كه رو به ذرهاي شدنِ حيات انسانها دارد. يعني آدمها ديگر مانند سابق، جزيي از يك كل نيستند. هر كدام جزيره مخصوص به خودشان شدهاند. يعني دنياي ذهني مجزايي پيدا كردهاند. حرف همديگر را درك نميكنند، انگار ديگر چيز مشتركي بينشان پيدا نميشود. هر كس بر اساس ذهنيت خود با استفاده از واژههاي مورد دلخواهش چيزي ميگويد يا مينويسد كه ديگران يا آن را نميفهمند يا طبق ميل خود و علاقه خود ميفهمند كه از نفهميدن هم يك پا بدتر و خرابتر است.
بدبختانه فكتها هم ديگر فيصله بخش نيستند. به گمانم جارد كوشنر، داماد دونالد ترامپ بود كه گفته بود، هر كس برداشت خاص خود را از فكتها دارد! يعني يك چيز عيني كه دو آدم با ديدگاه متفاوت بتوانند بر سر آن به تفاهم برسند، عملا وجود ندارد و اگر هم داشته باشد، خودش محل تفسير و تاويل و در نتيجه مايه نزاع و اختلافي تازه است!
وه كه همه چيز چقدر سخت و بيربط شده است. براي نمونه، هفته قبل ارتش اسراييل به اردوگاه آوارگان در شهر فلسطيني جنين حمله كرد. 11 فلسطيني مسلح و دو غيرنظامي را كشت. بيش از صد نفر را زخمي كرد. دهها تن را به اسارت گرفت. زيرساختهاي اردوگاه را به كلي ويران ساخت و نهايتا از شهر عقب نشست. آنتونيو گوترش، دبيركل سازمان ملل، استفاده از خشونت در اين عمليات را بيسابقه دانست و گلعاد آردان، نماينده اسراييل در سازمان ملل با نوعي گستاخي كه مختص مقامهاي اسراييلي است، اظهارات گوترش را «شرمآور» دانست و خواستار پس گرفتن آنها شد!
بعد چه اتفاقي افتاد؟ برخي افراد و رسانهها در كشور ما، شكست مفتضحانه اسراييل را در عمليات جنين تبريك گفتند. از خدا كه پنهان نيست از شما چه پنهان كه من از آن آدمهايي هستم كه از صميم قلب دوست دارم اسراييل در عملياتش عليه شهرهاي فلسطيني، متحمل شكستي مفتضحانه شود بهطوري كه مجبور شود دمش را روي كولش بگذارد و از كرانه باختري فرار كند. اما در يك عمليات خاص آيا فكتهايي هم وجود دارد كه بتوان بر اساس آنها طرفين يك جنگ را شكست خورده يا شكست نخورده اعلام كرد؟ به نظر من كه دارد! اما اگر كساني باشند كه بگويند فكتي وجود ندارد يا اگر دارد قابل تاويل و تفسير است، من چه كنم؟ آيا تحمل تلفات جاني و مالي به يك طرف منازعه را ميتوان شكست ناميد؟ بله هم ميشود و هم مايه خوشحالي است!
گويا افراد خوشحال از نتيجه عمليات ارتش اسراييل در جنين، تلفات فلسطينيها را در جنين انكار نميكنند، اما ميگويند همين كه اسراييل به تمام اهداف مورد نظر خود دست پيدا نكرده به معناي شكست مفتضحانه است. خب شايد هم باشد، چون اصرار در انكار اين موضوع عواقبي دارد كه گريبان آدم را تا سالها رها نميكند!
با اين همه، عدم دستيابي روسيه در اهداف مورد نظرش در جنگ عليه اوكراين شكست مفتضحانه حساب نميشود، بلكه يك پيروزي تاريخي و درخشان است. اينكه پوتين قصد كرده بود دولت زلنسكي را به سرعت سرنگون و حاميان خود را در كييف سركار آورد، ظاهرا هيچ ربطي به پيروزي درخشان او در لشكركشي عليه اوكراين ندارد. خب، در اينجا هم فكتها ديگر فصلالخطاب نيستند. فكتها را ميتوان منكر شد يا طبق علاقه و ميل خويش تاويل كرد. اصرار بر امري مغاير آن هم بدون عاقبت نميماند، اصلا ورود به اين بحثها خودش نشانه برخاستن بوي قرمهسبزي از كله است!
به هر حال، اين نكته سخيفي كه مرحوم نيچه در باره خدا گفته كار بشر را سخت زار كرده است. پوچگرايي سراغمان آمده و فكتها از ارزش استناد خالي شدهاند. خلاصه با اين وضع دنيا هميشه ميتواند به كاممان باشد حالا فكتها ميخواهند آن را تاييد كنند يا نكنند. گور پدر فكتها! بگذار هر طور كه علاقه داريم امور را تاويل و تفسير كنيم!