ريسك زلزله قيامدشت
مهدي زارع
زلزله 7:04 بامداد ۲۰ تير ۱۴۰۲ در قيامدشت در بيست كيلومتري جنوب شرق تهران كه علاوه بر پهنه رومركزي در بخشهايي از مناطق شرقي تهران نيز احساس شد، به احتمال زياد با جنبايي مجدد گسل ايوانكي مربوط بوده است. هر زلزلهاي ميتواند پسلرزههاي كوچكتر از خود داشته باشد اما بايد توجه داشت بزرگاي زلزله مزبور 3.6 بوده و پسلرزه بزرگاي پسلرزه آن شايد در حد ۲ يا كمتر از آن باشد. وقتي زلزله خيلي كوچك باشد، به دلايل مختلف وقوع آن اعلام نميشود. يكي از دلايل اين است كه ايستگاههاي لرزهنگاري حتي در اطراف تهران آنقدر زياد نيستند تا زلزلههاي كوچك را به دقت، تعيين محل و به سرعت وقوع آن را اعلام كنند ولي ما ميتوانيم فرض كنيم كه زلزله كوچكتري به صورت پسلرزه بعد از اين زلزله اتفاق بيفتد اما به دليل نواقصي كه در شبكه لرزهنگاري وجود دارد از يك طرف و ضعف در اطلاعرساني زلزله از طرف ديگر ممكن است وقوع پسلرزهها اعلام نشود. هر زلزلهاي ميتواند مقدمه رخداد زلزله ديگر از جمله زلزله بزرگتر باشد اما اينكه از روي زلزله با بزرگاي 3.6 حدس بزنيم كه زلزله مثلا با بزرگاي ۷ اتفاق خواهد افتاد يا احتمال چنين رخدادي كم شده، عملا غيرممكن است مگر اينكه اين زمينلرزه با تعداد زيادي زلزلههاي ديگر در اندازه خودش يا بزرگتر از آن همراه شود و به صورت يك خوشه لرزهزا در همين منطقه مشاهده شوند به نحوي كه دهها زلزله مشابه زلزله صبح ۲۰ تير ۱۴۰۲ اتفاق بيفتد. آن هنگام ميتوان بر اساس اين نوع دادهها گفت احتمال رخداد زلزله بزرگتر بعدي چقدر است.
بنابراين با رخداد «يك» زمينلرزه 3.6 ريشتري هيچكس در هيچ جاي دنيا نميتواند اعلام كند اين زلزله نشاندهنده قريبالوقوع بودن رخداد زلزله بعدي با بزرگاي 7 است يا نيست. حتي اينكه مقدمه زلزله بزرگ نيست هم قابل سنجش با اين يك زلزله كوچك نيست. فعلا ميتوان گفت كه اين زلزله نشان ميدهد كه گسل ايوانكي گسل فعالي است.
منطقهاي رومركزي زلزله بامداد ۲۰/۴/۱۴۰۲ در مجاورت و شمال دشت مخروط افكنه رودخانه جاجرود در پاكدشت و منطقه ورامين و پيشوا است. اين مناطق يكي از مهمترين مناطق فرونشست زمين است و حداقل طي 17 سال گذشته بهشدت تحت اثر برداشت آبهاي زيرزميني بوده است. از دلايل اين موضوع از جمله مهاجرت وسيع جمعيت به اين مناطق است.
شهر كوچك پاكدشت طي بيست سال گذشته از حدود 150 هزار نفر جمعيت تبديل به شهرستان پاكدشت با مثلا يك ميليون و 200 هزار نفر جمعيت شده است. عمدتا مهاجرين در اين مناطق ساكن شدهاند. طبيعي است كه اين جمعيت نياز به آب دارند. نكتهاي كه قابل بررسي است اين است كه جابهجايي جمعيت به دليل تغيير اقليم و خشكسالي و نياز به آب و پمپاژ آبهاي زيرزميني باعث تغييرات استرس در اين منطقه شده كه قابل بررسي با رخداد زمينلرزههاي بيشتري روي گسلهاي اطراف است. تحريك گسلهاي اطراف از جمله گسل ايوانكي به دليل تغييرات استرسي كه در منطقه رخ ميدهد قابل بررسي است. اين موضوع در چارچوب يك برنامه تحقيقاتي توسط تيمي زير نظر نگارنده در حال بررسي است. مدلسازي در مورد اثر پمپاژ آب زيرزميني بر تحريك گسلها در جنوب شرقي تهران هنوز انجام نشده است. در حال بررسي اين مساله هستيم كه آيا تحريك گسلها به دليل برداشت آبهاي زيرزميني در جنوب شرق تهران اتفاق افتاده است يا خير.
در تاريخ زلزلههاي مهمي در گسل ايوانكي رخ داده است. زلزلههاي 734 و 855 ميلادي دو زلزله با بزرگاي تخميني حدود ۷ بودهاند و به نظر ميآيد كه اين زلزلهها تحت اثر جنبايي گسل ايوانكي به وقوع پيوستهاند. رخداد زلزلههاي اصلي قبلي نشان ميدهد اين اتفاقات بزرگ ميتواند در اين منطقه تكرار شود بنابراين بايد توجه داشته باشيم كه با يا بدون مساله خشكسالي و پمپاژ آب، اين منطقه پتانسيل بزرگي براي زلزلههاي مهم دارد. از سوي ديگر در زمانهاي تاريخي هيچگاه چنين جمعيت بزرگي در اين منطقه زندگي نميكردند در حالي كه الان اين منطقه هم در كنار يك منطقه جمعيتي خيلي مهم در جنوب شرق تهران است و هم حدود نزديك به 2 ميليون نفر فقط حول و حوش همين گسل در شهرستان ايوانكي و پاكدشت و ورامين و پيشوا و قرچك زندگي ميكنند. متاسفانه در حال حاضر زمينهايي كه براي ساخت مسكن مهر در نظر گرفته شده است همه در حوالي گسل ايوانكي و در محدوده شهرستان ايوانكي هستند كه اين كار بسيار خطرناك است و بارگذاري جمعيت بيشتر پيرامون گسل ايوانكي و استقرار جمعيت زياد در اين مناطق، آنها را در معرض زلزلههاي بزرگتر بعدي قرار ميدهد.