بازخوانيهاي واقعه عاشورا
سيدحسن اسلامياردكاني
تفكر و زيست شيعيان با نام و ياد امام حسين (ع) گره خورده است و نام او حتي هنگام آب نوشيدن بر زبان جاري ميشود. نه تنها حركت سيدالشهدا و واقعه عاشورا زندگي شيعيان را در سراسر تاريخ شكل داده است، بلكه طي چند دهه اخير حتي برخي متفكران اهل سنت، مانند عباس محمد عقاد و بعد الرحمان الشرقاوي نيز به اين ماجرا پرداخته و كوشيدهاند از آن الهام بگيرند و اهميت آن را باز گويند. با فرا رسيدن دهه اول محرم، چهره كشور دگرگون ميشود و مردم خود را آماده مناسك و شعايري خاص ميكنند.
چنان نام حسين با تشيع گره خورده است كه نميتوان اين دو را از هم جدا كرد. از سنتيترين مردم تا نوانديشترين آنها خواسته و ناخواسته به اين ماجرا پاسخ ميدهند و به آن متناسب با نگرش خود نگاه ميكنند. به اين معنا كه هر كس و هر نسلي ميكوشد حسين را به قامت خود درآورد و تفسيري مناسب از نهضت يا حركت يا قيام حسين(ع) به دست دهد. در صد سال گذشته بحثهاي متعدد و كتابهاي گوناگوني درباره امام حسين (ع) و رفتارهاي شيعيان در قبال او منتشر شده كه خود عرصهاي پربار براي تفكر و انديشهورزي است. برخي متفكران بخشي از كار علمي خود را وقف بررسي و تحليل و گاه نقد شعاير شيعي مانند قمهزني و تعزيه كردند. از پيشگامان اين جريان ميتوان به سيد محسن امين، از عالمان لبناني اشاره كرد كه با نوشتن كتابچهاي به نام «التنزيه لاعمال الشبيه» خود را آماج حملات متعدد كرد. در اين كتاب كوشيد، نشان دهد كه بعضي از اعمالي كه به نام عزاداري صورت ميگيرد، خلاف شرع و نادرست است. اين كتاب به دست جلال آلاحمد ترجمه و به نام عزاداريهاي نامشروع ترجمه و در سال 1322 منتشر شد. همه نسخههاي اين كتاب دو روزه به فروش رفت و آلاحمد خوشحال شد. اما بعدها فهميد كه يك بازاري همه نسخهها را يكجا خريده و آنها را نابود كرده است (جلال آلاحمد، يك چاه و دو چاله و مثلا شرح احوالات، تهران، رواق، ص48.)
عدهاي ديگري به تحريفاتي كه در فهم و گزارش عاشورا رخ داده است، پرداختند و كوشيدند نشان بدهند كه چگونه حركت امام حسين (ع) به دست دشمنان آگاه و دوستان نادان دستكاري و تحريف ميشود. از اين ميان ميتوان به محدث نوري با كتاب لولو و مرجان و مطهري و سخنرانيهاي حماسه حسيني اشاره كرد.
گروه ديگري كوشيدند درباره سرشت و ماهيت اين حركت يا قيام بينديشند و بنويسند. در حالي كه غالب شيعيان بر اين باور بودند كه امام حسين (ع) از مكه راهي كوفه و بعد كربلا شد تا «شهيد» شود، متفكراني ديگر سعي كردند خلاف آن را نشان بدهند. در اين ميان ميتوان به كتاب تاريخساز «شهيد جاويد» اشاره كرد كه در 1347 منتشر شد و توفاني از اعتراضات برانگيخت و بعدها جامعه ايراني را به دو اردوگاه تقسيم كرد: كساني كه هوادار شهيد جاويد بودند و كساني كه مخالف آن شدند. تقريبا همه متفكران آن دهه به سود يا زيان اين كتاب موضعگيري كردند و نوشتند و گفتند. ايده اصلي كتاب صالحي نجفآبادي آن بود كه هدف امام حسين (ع) قيام و تشكيل حكومت بود، نه صرف شهيد شدن. صالحي كوشيده بود با مرور و تحليل آثار تاريخي متعدد موضع خود را استوار كند.
در برابر اعتراضاتي كه متوجه او شد كه اگر در پي حكومت بود، چرا با خاندانش حركت كرد و اصولا حركت امام از مدينه قبل از دعوت مردم كوفه بود و اشكالاتي از اين دست، صالحي به تدريج موضع خود را دقيقتر كرد و مدعي شد كه در آغاز امام حسين (ع) از بيعت كردن تن زد و از مدينه خارج شد و بعد با رسيدن نامههاي مردم كوفه، تصميم به قيام گرفت و بعدها كه در اين مسير ناكامي حاصل شد، راه مواجهه عزتمندانه و شهادت را برگزيد.
امروزه نيز همچنان شاهد تفسيرهاي گاه متفاوتي از اين ماجرا هستيم و ميتوان باز به گزارش بازخوانيهاي اين واقعه ادامه داد. اما نكته مهم آن است كه همه اين انديشمندان به نحوي وامدار حسين هستند و حركت عزتمدارانه او.