درباره دو عكس در يك مراسم
محمد مهاجري
1. در مراسم تشييع پيكر مرحوم حجتالاسلام والمسلمين حسن صانعي در حسينيه جماران، تصويري منتشر شد كه جناب آقاي محمديگلپايگاني در كنار آقاي سيد محمد خاتمي نشسته بود. در تصوير ديگري، آقاي مخبر در حال خوش و بش با آقاي خاتمي ديده ميشد. رسانههاي اصلاحطلب اين دو تصوير را شايد با ذوق و شوق منتشر كردند و يحتمل آنها را نشانه نوعي آشتي دانستند، اما برخي افراد جناح مقابل با دستپاچگي نوشتند هيچ وقت با يك عكس كه دو نفر اتفاقي كنار هم بنشينند يا با هم سلامعليك كنند، صلح و صفا برقرار نميشود و... بعد هم براي تتميم مجازات! وقايع 88 را يادآوري كردند و از قهر ابدي با افرادي كه آنها را سران فتنه ميخوانند، سخن گفتند .
2- حالا كه 14 سال از اتفاق تلخ انتخابات 88 گذشته، غبارها فرونشسته و صداي چكاچك شمشيرها خاموش شده، وقت آن است كه بازخواني دقيق و عميقي صورت گيرد كه پرداختن به آن بحث مستقلي را ميطلبد؛ اما در يك جمله ميتوان گفت آن انتخابات و دعواهاي پيش و پس از آن فقط يك برنده داشت و آن آقاي احمدينژاد بود، اما بازندگان آن مردم، احزاب، ساختار سياسي، فرهنگي و اجتماعي و حتي بزرگان كشور بودند. برنده آن اتفاق 4 سال سرخوشانه مملكت را به هم ريخت، با انتصاباتش بحران آفريد، اداي خانهنشيني درآورد و بدتر از همه چون در شرايط آن روز ميدانست هر گفتار و رفتاري عليه او به نفع رقيب تمام ميشود، جريان اصولگرا را به سمت حناق گرفتن هل داد. ديري نگذشت كه شاخوشانه كشيدنهايش شروع شد به نحوي كه همه خداخدا ميكردند دوره رياستش هر چه زودتر پايان يابد. خلاصه اينكه فتنه 88 بخش عمدهاش را يا او پديد آورد يا در كورهاش دميد و اشتباهات و ناشيگريهاي برخي كانديداهاي آن دوره و حاميانشان نيز اوضاع را وخيم و اوقات مردم را تلخ كرد.
3- واقعه 88 ميتوانست و هنوز هم ميتواند به مثابه يك تجربه ارزشمند، از تكرار رخدادهاي تلخ (از جمله ايجاد جامعه دوقطبي، تشديد و تعميق كينه، پمپاژ خشونت، بدگماني، متهم كردن يكديگر و...) جلوگيري كند. در آن سال نه يك طرف حق كامل بود (كه شخص احمدينژاد نماد نقض حقانيت اصولگرايان است) و نه طرف ديگر باطل مطلق؛ حتي اگر بخواهيم از نگاه اصولگرايي مبتني بر دين و اخلاق و انصاف نگاه كنيم، بعضي رفتارهاي زشت و غيرقابل دفاع - مثلا حمله به مسجد يا شعارهاي ساختارشكن - هيچ ربطي به اكثر اصلاحطلبان نداشت و چه بسا برخي از اين اتفاقها را همان جرياني ساخت كه كارناوال رسواي عصر عاشورا در سال 1376 را به راه انداخت. آن واقعه را عدهاي خواستند به طرفداران خاتمي ربط دهند حال آنكه روزنامه كيهان، همان موقع، پرده از آن عمل غيراخلاقي برداشت. اگر در سال 88 هم همدلانهتر عمل ميكرديم به احتمال زياد لازم نبود نقارها و كينهها را 14 سال مثل استخوان در گلو نگه داريم و با انتشار يكي، دو عكس از يك مراسم تشييع، همديگر را فحشآجين كنيم.