«اعتماد» رقابت قدرتهاي بزرگ در غرب آسيا را بررسي ميكند
تصوير جديد روسيه در خاورميانه
تصوير جديد روسيه تداعيكننده حضور شوروي در خاورميانه است
محمدرضا ستاري
تحولات ناشي از جنگ اوكراين باعث شده تا ايالاتمتحده امريكا كه زماني خواستار كاهش حضور خود در خاورميانه و تمركز به شرق آسيا بود، تغيير كند تا جايي كه گويا دوباره آنها را ملزم به بازگشت به منطقه كرده است. در همين راستاست كه شاهد هستيم منطقه غرب آسيا، اكنون تبديل به ميدان رقابت قدرتهاي بزرگ با ايالات متحده شده است. بهطور مثال درحالي كه چين در حال بسط نفوذ همهجانبه خود در منطقه است، شواهد نشان ميدهد كه روسيه نيز از نوسانات سياست امريكا در خاورميانه استفاده كرده و به دنبال افزايش حضور در منطقه و حتي فراتر از محيط سنتي خود يعني سوريه است. طبق گزارشي كه ميدلايست مانيتور در اين خصوص منتشر كرده، مسكو سعي ميكند تا خود را به عنوان يك نيروي تثبيتكننده در خاورميانه معرفي كند؛ نيرويي كه به دنبال همكاري نظامي، امنيتي، اقتصادي و تجاري با همه كشورهاي خاورميانه بوده و در اين مسير قصد ندارد از دوگانه انتخاب ميان روسيه و امريكا استفاده كند. به همين دليل مقامات كرملين در طول سالهاي اخير تمام تلاش خود را كردهاند تا از سياست مبهم امريكا در خاورميانه استفاده كرده و تصوير جديدي از خود به عنوان يك قدرت جهاني به بازيگران اين منطقه نشان دهند. از همين روست كه شاهد هستيم براي نخستينبار پس از فروپاشي شوروي، روسها حضور نظامي مستقيم در سوريه و همچنين نفوذ در ميانه تحولات جنگ داخلي ليبي را در دستور كار خود قرار دادند. علاوه بر اين روسها در اين مسير از بازوي ديپلماتيك خود نيز بهره ميگيرند؛ مانند نشست صلح آستانه كه با حضور ايران و تركيه برگزار ميشود يا مذاكرات صلح ليبي كه به همراه فرانسه، امارات و تركيه رقم خورده است.
بازي چند وجهي كرملين
در اين ميان شواهد نشان ميدهد روسيه همواره براي گسترش شبكههاي صادرات تسليحاتي و همكاريهاي اقتصادي و تجاري با كشورهاي منطقه تلاش كرده است؛ به همين خاطر است كه نزديكي روابط با سوريه، مانع از ايجاد رابطه استراتژيك مسكو با اسراييل نشده است. همچنين اين استراتژيك باعث نشده تا همكاري نزديك مسكو با ايران دستخوش تغييرات منفي شود. علاوه بر اين روسيه درحالي همزمان با ايران، سوريه و اسراييل همكاري ميكند كه پيوندش به خصوص از منظر صادرات تسليحات نظامي با عربستان، امارات، مصر و تركيه نيز حفظ شده است.
مساله مهمتر ديگر نيز اين است كه روسها موفق شدهاند با كشورهاي نفتخيز منطقه به خصوص عربستان در بازار جهاني نفت يك مشاركت نزديك جهت ميزان توليد و قيمت نفت را شكل داده و در عين حال با مصر و الجزاير نيز وارد قرارداد ساخت راكتورهاي هستهاي شوند. در اين راستا كارشناسان معتقدند كه هدف استراتژيك و مشخص روسيه در خاورميانه اين است كه به امريكا اجازه ندهد تنها قدرت مسلط منطقه شود. هدف بعدي نيز شكل دادن يك سيستم امنيتي جديد است تا در برابر ميراث امنيتي امريكا در خاورميانه قد علم كند. از اين رو ميتوان گفت كه كرملين همواره تلاش كرده تا خود را به عنوان قدرتي معرفي كند كه سياستهايش با تغيير دولت دستخوش تحول نميشود. به همين خاطر است كه شوك بزرگ زماني به امريكا وارد شد كه برخي از مهمترين متحدان ايالاتمتحده در منطقه مانند عربستان، مصر، تركيه و امارات حاضر نشدند به صورت مستقيم حمله نظامي روسيه به اوكراين را محكوم كرده و همكاريهاي خود با كرملين را به واسطه تحريمها محدود كنند. حتي شاهد بوديم كه در بحبوحه جنگ اوكراين دولتهاي شوراي همكاري خليجفارس، تسليم فشارهاي امريكا براي كاهش قيمت نفت نشدند؛ به همين دليل روسها نه تنها قادر به حفظ و تداوم بخشي از درآمدهاي صادرات انرژي خود شدند، بلكه توانستند در مراحلي، ثمرات اتحاد خود با دولتهاي خاورميانه را نيز درو كنند؛ امري كه به گفته ناظران يك تصوير جديد از روسيه در منطقه ايجاد كرده؛ تصويري كه تداعيكننده حضور پرنفوذ اتحاد جماهير شوروي در نيمه دوم قرن بيستم در منطقه خاورميانه است.