كشور را با فاكتور صوري نميتوان اداره كرد!
احمد مازني
چنانكه در سخن و نوشتار برخي صاحبنظران و فعالان سياسي آمده، بحق، انتخابات بهترين و كمهزينهترين راه براي بهبود و اصلاح امور جامعه است. اهميت اين نظر بيشتر، از آن جهت است كه انتخابات يكي از روشهاي گفتوگو بين مردم و حاكميت است و بالطبع آن سوي گفتوگو، سكوت، انفعال يا خشونت است كه نتيجه هر كدام از اين روشها در كشورهاي مختلف، از جمله برخي كشورهاي همسايه ما تجربه شد. اصول متعدد قانون اساسي نيز حاكي از اداره امور كشور بر اساس آراي عمومي است و التزام به اين قانون، به عنوان ميثاق ملي، وظيفه همگان به ويژه حاكمان و صاحبان قدرت است. در عين حال وقتي سخن از انتخابات به ميان ميآيد، اولا مراد انتخاب واقعي مردم است و هر گونه عملي كه حاكي از مداخله و كنترل آراي مردم و هدايت آن به سمت خواست و ميل افراد و نهادهاي متولي امر انتخابات، نقض غرض و نكث ميثاق ملي است و مصداق بارز شكستن پيمان. مگر كل ماجراي عاشورا غير از اين بود؟ ماجرايي كه جريان مقابل امام حسين عليهالسلام به پيمانشكني و امام و اصحابش به وفاي به عهد مشهور شدند. نميتوان مدعي مكتب حسيني و سينهزن حسين(ع) بود، اما رفتار ما منطبق با پيمانشكنان كوفي باشد! شايد مهمترين مساله در اجرا و نظارت بر انتخابات، رعايت مفاد قانون اساسي باشد، حتي در وضع قانون انتخابات و تفسير قانون اساسي، گوشه چشمي به تحقق اهداف سليقهاي، حتي با حسن نيت داشتن ميتواند مصداق عهدشكني باشد كه پيامبر گرامی اسلام(ص) میفرمايد: «لا دِين لِمنْ لا عهْد لهُ; كسی كه پايبند عهد و پيمان خود نيست دين ندارد». (بحارالانوار، ج 69، ص198، ح 26) در سوي ديگر نيز احزاب و جبهههاي سياسي نيز بايد علاوه بر پايبندي به قانون اساسي و قوانين عادي، به آييننامهها و توافقات فيمابين به عنوان قواعد بازي پايبند باشند. مثلا وقتي يك جبهه، از احزاب و فعالان سياسي يك جناح براي سازماندهي برنامه انتخابات براي نيل به هدف مشترك تشكيل ميشود، رفتار عناصر اين جبهه بايد صادقانه و در چارچوب قواعد مورد توافق تنظيم شود و نيز وقتي به هر دليل در بيانيهاي حاصل اجماع احزاب درون جبهه اعلام ميشود، اعضاي آن جبهه بايد در همان چارچوب حركت كنند، در حالي كه در عمل شاهد تندروي و كندرويهايي در رفتار افراد هستيم كه فراتر يا فروتر از موضع مصوب جبهه است. چه فرقي ميكند نهادهاي حكومتي متهم به مهندسي باشند يا احزاب و جبهههاي سياسي يا فعالان سياسي؟ وقتي هدف وسيله را توجيه كند و ما در هر لباس و مقامي بخواهيم با هر وسيلهاي به هدف برسيم، رفتارمان مصداق پيمانشكني است. گاهي عملكرد عناصر موثر در اداره كشور و فعالان سياسي كشورمان در اجرا و پايبندي به قانون شبيه رفتار آن كارمندي است كه براي پيش بردن كار خويش و در عين حال، رعايت مقررات، فاكتور صوري تهيه ميكند! كشور را با فاكتور صوري نميتوان اداره كرد.