هشدارهاي انتخاباتي رييس دولت اصلاحات به حاكميت
نظام حكمراني بايد اشتباه خود را اصلاح كند
روه سياسي| «نه از انقلاب پشيمانيم نه از جمهوري اسلامي اما...»؛ اين عبارات بخشي از اظهارنظرهايي است كه سيد محمد خاتمي رهبر اصلاحات با استفاده از آنها تلاش ميكند رويكرد مشفقانه و منتقدانه خود نسبت به نظام تصميمسازيهاي كشور را تداوم بخشد. هشدارها و تذكارهايي كه خاتمي هر زمان فرصتي داشته به آنها پرداخته تا قطار سياستگذاريهاي كشور در مسير درست خود حركت كند. در پس «اما»يي كه خاتمي از آن سخن ميگويد، يك كوه و يك اقيانوس حرف نهفته است و چه جايي بهتر از جمع زندانيان سياسي مسلمان قبل از انقلاب كه بتوان درباره اين بايدها و نبايدها سخن گفت. همه حرف خاتمي در سالهاي اخير، اگر قرار باشد در يك كلام و يك جمله خلاصه شود، «بازگشت به جمهوريت نظام» جانمايه آن است. اصل و ضرورتي كه امام (ره) در شمايل بنيانگذار انقلاب تحقق آن را بهطور كامل خواستار شد و «جمهوري اسلامي» را «نه يك كلمه كم و نه يك كلمه بيش» خواستار شد. اين ضرورت اما طي سالهاي بعد، با مشكلاتي مواجه شد؛ افراد و جرياناتي تلاش بسياري كردند تا خلافت اسلامي را جايگزين جمهوري اسلامي كنند. خاتمي نسبت به اين تحركات هشدار داده و مدام از مردم و حاكميت ميخواهد كه «به ياد آوريد...» رييس دولت اصلاحات با تاكيد بر اينكه وقتي مردم نامزد مورد نظر خود را ندارند به چه كسي راي بدهند، گفت: بايد در كنار مردم ايستاد و دردهاي آنها را شناخت و بيان كرد و به حاكميت اعلام كنيم كه به مردم بد ميكند. خاتمي در ديدار با «شوراي مركزي كانون زندانيان سياسي مسلمان قبل از انقلاب»، بار ديگر بر لزوم خوداصلاحي حاكميت تصريح كرد كه با اين شيوه حكمراني، هم اسلام، هم مردم و هم ايران زيان ميكنند و لطمههاي غير قابل جبران ميبينند. وي با بيان اينكه طبقه متوسط موتور حركت جامعه به سمت پيشرفت است، گفت: طبقه متوسط كجاست؟ بخشي به طبقه فرودست هل داده شده و بخشي ديگر مهاجرت كردند و بخشي هم كه ماندهاند گرفتار انواع مسائل هستند. خاتمي ادامه داد: مردم كه برده نيستند! آدمي را سر كار بياوريد كه بتواند كار كند و جواب مردم را بدهد. اگر هم ميگوييد زور داريم و همين است كه هست خب چرا به نام اسلام چنين ميكنيد؟ وي در اين ديدار با اشاره به وقوع انقلاب اسلامي و جنبههاي سلبي و ايجابي آن گفت: انقلابي كه از جمله شما (زندانيان سياسي قبل از انقلاب)، بذرش را كاشتيد، بزرگ و پيروز شد و توانست يك نظام ۲۵۰۰ ساله را براندازد و جمهوري اسلامي را پيشنهاد داد. اين انقلاب يك جنبه سلبي داشت كه همه گروهها با آن همراه بودند و در تغيير سلطنت اشتراك نظر داشتند. همگان عقبماندگي، استبداد و استعمار را نميخواستند و اين خواست سلبي از زمان مشروطه مطرح بود. متناظر اين وجوه سلبي، وجوه ايجابي آن قرار دارد؛ در مقابل استبداد، آزادي و حاكميت مردم، در مقابل استعمار، استقلال و در مقابل عقبافتادگي، توسعه و پيشرفت. اين سه خواست عمومي بود اما در تفسير اين خواستها اختلاف نظر وجود داشت و دارد. مساله عدالت نيز شاهبيت خواست مردم هم در جنبه سلبي (نفي ظلم و تبعيض) و هم ايجابي بود. انقلاب اسلامي، نظام جانشين را جمهوري اسلامي پيشنهاد داد؛ جمهوري، به همان معني كه در جهان هست و اسلام، يعني بينش و برداشتي از اسلام در عرصه حيات اجتماعي بايد با موازين بنيادين جمهوريت سازگار باشد. اگر آن روز كه همهپرسي شد، ميگفتيم اسلامي كه كنار اين جمهوري مينشانيم، راي مردم و حق حاكميت مردم و توسعه را قبول ندارد و براي مجلس هيچ اصالتي قائل نيست و ...؛ آيا مردم به اين راي ميدادند؟ اين اسلامي كه امروز وصف جمهوريت شده است اسلامي كه در نوفل لوشاتو مطرح شد، نيست. آيا جمهوري ما همان است كه در دنياست؟ آيا اسلام كه از آن دم ميزنند، همان اسلام سازگار با جمهوريت است؟ اين اسلام (يعني برداشت ويژه از اسلام) با جمهوريت و با دموكراسي و مردمسالاري سازگار نيست، سبب اصلي ناكارآمديهاست.
اختيار و مسووليت در كنار هم
خاتمي با اشاره به اينكه هر جا اختيار است، بايد مسووليت هم باشد، بيان كرد: خبرگان اگر در جايگاه واقعي خود باشد، كارش نصب و عزل رهبري و نظارت بر رهبر و دستگاههاي منسوب به ايشان است و شوراي نگهبان بايد مراقبت كند كه راي مردم دزديده نشود و حكومتها راي مردم را نخورند؛ نه اينكه قيموميت بر مردم داشته باشد. نه از انقلاب پشيمانيم و نه جمهوري اسلامي را رد ميكنيم اما حرفمان اين است كه آنچه هست با جمهوري اسلامي فاصله بسيار زيادي دارد. برگرديد به جمهوري اسلامي و خوداصلاحي كنيد. اصلاح در ساختار به گونهاي كه خبرگان به نمايندگي از مردم نقش كنترل قدرت فائقه را داشته باشد و شوراي نگهبان در نقش درست خود باشد و مجمع تشخيص نماينده عرف كارشناس باشد. خاتمي افزود: حكومتي كه هدف آن توسعه و رفاه و عدالت به معناي واقعي كلمه و امنيت نباشد، پايدار نخواهد بود. قبلا گفتهام اگر خوداصلاحي نكنيد نابوديتان حتمي است. خاتمي با تاكيد بر اينكه ما حكمراني خوب نداريم و لحظه به لحظه مردم از حكومت دور ميشوند، گفت: نظام بايد خود را اصلاح كند. قانون اساسي عيبهاي زيادي دارد اما الان نميگويم عوض شود، بلكه بايد در فضايي دموكراتيك بنشينيم و بحث كنيم و اصلاحات لازم را به عمل آوريم و اينك با همين قانون اساسي هم ميتوان اصلاحات كرد. حكومت بايد بگويد اشتباه كرده و خود را اصلاح كند. خاتمي در پاسخ به كساني كه از انتخابات و موضع وي پرسيدند، گفت: انتخابات براي مردم است؛ بايد واقعا انتخابات صورت گيرد. نميشود دست و پاي كسي را ببنديد و بگوييد شنا كن! وقتي همه درها بسته ميشود و بخشهاي زيادي از مردم اصلا نامزد مورد نظر خود را ندارند كه بتوانند راي دهند، به چه چيز راي بدهند. وي با اشاره به اينكه در همه دنيا صلاحيت افراد در انتخابات را احزاب تعيين ميكنند، گفت: چرا نميگذاريد همين احزاب نيم بند كه مجوز هم دارند نامزدها را تعيين كنند. مردم هم راي بدهند. حال اگر اشتباه هم شد خود مجلس سازوكاري دارد كه آن را جبران كند. يك عده اسلام و انقلاب را قبول دارند اما راه و روش جاري را قبول ندارند و ميگويند شيوه حكومت بايد عوض شود. اين يعني اپوزيسيون. بايد مشخص شود كه آيا اپوزيسيون مورد قبول حاكميت است يا نه؟ اگر بگوييد هر كس با روال و روش و رويكرد موجود مخالف است، او ضد است و بايد نابود شود كه اين بدترين شكل ديكتاتوري است. اگر كسي بگويد با قانون شما و در چارچوب آن كار ميكند ولو آن را قبول ندارد، چه؟ حال حرفهاي جذاب پيش از انقلاب كه كمونيستها و حتي خداناباوران هم شهروند و آزادند مگر اينكه توطئهآميز دست به خشونت و به هم زدن نظم كنند، پيشكش! از نهضت آزادي و بازرگان و ملي مذهبيها و سحابيها نجيبتر كسي را داريم؟ و اگر بنا باشد اپوزيسيون قانوني حضور داشته باشد چه كسي از اينها بهتر. صاف بگوييد اپوزيسيون و مخالف قانوني را قبول نداريد. در اين كشور عملا چيزي به نام جرم سياسي به رسميت شناخته نميشود با همهچيز و همه كس به اتهام ضديت با انقلاب به اتهام ضديت با امنيت برخورد ميشود. وقتي ۷۰ درصد مردم نامزد مطلوب خود را نداشته باشند طبيعي است كه علاقهاي به راي دادن نداشته باشند. با ضرب و زور هم كار درست نميشود. اميدوارم حضرات در راس امور، مصلحت را بشناسند و در نظر بگيرند و فضا را باز كنند.
حاضران در نشست چه گفتند
در ابتداي اين ديدار برخي حاضران و زندانيان سياسي قبل از انقلاب دغدغههاي خود و نگرانيهايشان را از مسيري كه كشور ميرود، بيان كردند. يكي از حاضران، مهاجرت متخصصان از كشور را فاجعهبار خواند و گفت: در حالي كه كشورهاي جهان بر توسعه و پيشرفت علمي و فني خود تمركز كردهاند، متاسفانه ما عقب افتادهايم و دايما بدتر ميشود. يكي ديگر از حاضران بيان كرد: در همه زمينهها در كشور فاجعه رخ داده است و مهاجرت دايمي نخبگان و مديران توانمند علمي و فني به مرور حتي موجب تضعيف ژن ايراني ميشود. ما با اين وضعيتِ اينترنت، خودمان را از دانش بشر محروم كردهايم و ما امروز نميتوانيم از حركت انقلابي نسل خودمان در برابر نسل جديد دفاع كنيم. ما چه كردهايم با اين انقلاب؟ يكي ديگر از حاضران از آقاي خاتمي خواست تا خاطرات خود را منتشر كند و درباره انتخابات به سردرگمي فعالان و مردم اشاره كرد و گفت: برخي معتقدند همهچيز از قبل طراحي شده و حضور ما معني ندارد اما عدهاي ميگويند كشور در حال نابودي است و بايد وارد ميدان شويم. يكي از حاضران با اشاره به سياستهاي مدنظر حاكميت و يكدست شدن قوا و عبور از مردم گفت: اين انتخاباتي نيست كه مردم ورود كنند. بايد تمركز بر دولت باشد وگرنه كشور وارد مسيري ميشود كه راه بازگشت نخواهد داشت. يكي ديگر از حاضران درباره وضعيت كشاورزي و دامپروري كشور و معضلات موجود توضيح داد و گفت: در ده سال اخير ما داريم مزيتهاي خود را از دست ميدهيم و از سوي ديگر تفاوت نسلي، از تحولات غير قابل پيشبيني خبر ميدهد. كشورهاي پيشرفته پيشبيني ميكنند هوش مصنوعي به مرور برخي مشاغل را خواهد گرفت و در كشور ما ميتواند خطرناكتر باشد. يكي ديگر از حاضران با اشاره به مشكلات موجود كشور و تقلب در كنكور و پذيرش متقلبان گفت: اين سيستم ديگر جوابگو نيست و هر كسي هركاري دلش ميخواهد انجام ميدهد و با اين قانون اساسي وضع به همين منوال خواهد بود. كساني سر كار هستند كه عرضه اداره كشور را ندارند و همه ما متهم هستيم و در اين وضعيت مقصريم. يكي از خانمهاي حاضر در جلسه هم با انتقاد از نحوه برخورد با دختران و زنان در جامعه و افزايش فشار و بگير و ببندها، از موضوعاتي پرده برداشت كه در جريان بازداشت و بازجويي زنان رخ داده است. يكي از حاضران با اشاره به ديدگاهها و آرمانهاي ابتداي انقلاب گفت: در اين دوره بزرگترين جفا به دين شد و با برخوردهاي نامناسب با جوانان، اين نسل از اسلام بريده است. مساجد از جوانان خالي شده و پيرها فقط حضور دارند. تملق و چاپلوسي مملكت را به زانو درآورده است. يكي ديگر از حاضران به بيانگيزگي نسل جديد و مقايسه خود با امكانات خارج از ايران اشاره كرد و نسبت به نااميدشدن اين نسل و تهي شدن كشور از حضور جوانان هشدار داد. در پايان يكي از حاضران به ريخته شدن قبح مسائلي از جمله ربا و حتي خونريزي اشاره و بيان كرد: آمار نشان ميدهد در كشاورزي، صنعت، توليد و بهرهوري پايينتر از همه كشورها هستيم و زيرساختهاي ما به خصوص زيرساختهاي اخلاقي و تربيتي از بين رفته است. بخش صنعت و ... را شايد بتوانيم اصلاح كنيم اما تخريب اخلاق در جامعه چگونه اصلاح خواهد شد؟ اين ظلم و ستمها انسانيت را در جامعه ميكشد. فردا نسل آينده چه خواهد شد؟ از شما به عنوان راس اصلاحات انتظار اين است كه مصلحتانديشي را كنار بگذاريد. محافظهكاري تا كي؟