محمدحسن نجمي
مي‌گويند هر فردي را از دوستانش بايد شناخت؛ با دانستن رفاقت «سيد ياسر جبراييلي» با «علي‌اكبر رائفي‌پور» و «وحيد يامين‌پور» معلوم است كه جهت‌گيري و سوگيري سياسي‌اش چطور و چگونه است؛ مخالف سرسخت برجام است؛ سر نزاع با FATF (گروه ويژه اقدام مالي براي مبارزه با پولشويي و تامين مالي تروريسم) دارد؛ با واردات واكسن كروناي خارجي هم سر ناسازگاري داشت. به عبارت ديگر هرآنچه براي شناخته شدن به عنوان يك چهره محافظه‌كار لازم است را او در مواضعش يكجا دارد. گفته مي‌شود او در برنامه‌ريزي اقتصادي دولت رييسي نقش قابل توجهي داشته است. به عبارتي مي‌توان او را در زمره نسل جديدي از محافظه‌كاران دانست كه تاثير و نفوذ قابل توجهي در حاكميت دارند.
ياسر جبراييلي از رويش‌هاي روزنامه كيهان است و از آنجا كم‌كم وارد فضاي سياست شد. او از جمله جواناني است كه به عنوان چهره‌اي تندرو شناخته مي‌شود؛ مانند دو رفيق شفيقش كه عكس آبگوشت‌خوري‌شان در يك رستوران سنتي، سر و صداي زيادي در فضاي مجازي به راه انداخت.
آخرين سمت جبراييلي، «رياست مركز ارزيابي و نظارت راهبردي مجمع تشخيص مصلحت نظام» بود؛ چندي پيش خبرهايي مبني بر عزل او از اين سمت منتشر شد كه نه خودش و نه مجمع، واكنشي به آن نداشتند. با اين وجود آخرين مرتبه‌اي كه نام او در وبسايت مجمع نشان داده شده، مربوط است به خردادماه 1402 و بعد از آن ديگر در خبرهاي مربوط به مركز ارزيابي و نظارت راهبردي، نامي از او برده نشده است.
كارشناس زبان انگليسي و دكتراي انديشه سياسي
سيد ياسر جبراييلي متولد 1363 در روستاي فخرآباد از توابع مشكين‌شهر استان اردبيل است. او كارشناسي زبان انگليسي از دانشگاه شهيد رجايي تهران دارد؛ كارشناسي ارشد را در دانشگاه تهران و رشته روابط بين‌الملل را با گرايش «اقتصاد سياسي» اخذ كرد.
جالب اينكه طبق خبر «فارس»، او سال 1383 به عنوان عضو علي‌البدل شوراي مركزي جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي انتخاب شده بود؛ حال آنكه بنا بر زندگي‌نامه‌اي كه خود جبراييلي روي وبسايتش منتشر كرده، هيچگاه دانشجوي دانشگاه شهيد بهشتي نبوده است.
او در «پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي» هم از رشته انديشه سياسي مدرك دكتراي خود را گرفته است؛ همان پژوهشگاهي كه گفته مي‌شود «اميرحسين ثابتي» مجري شبكه افق و از نزديكان به جبهه پايداري، از آن مدرك دكتري گرفته است.
ارسال يادداشت براي كيهان و باز شدن افق‌هاي جديد
او چند ماه پس از روي كار آمدن دولت محمود احمدي‌نژاد در سال 1384، يك يادداشت براي روزنامه كيهان ارسال كرد كه با استقبال مسوولان اين روزنامه قرار گرفت. حسن شايانفر براي پيوستن به تحريريه كيهان از او دعوت كرد و جبراييلي هم به اين دعوت لبيك گفت. حسن شايانفر در دهه 60 براي كارهاي «فرهنگي» به زندان قزلحصار رفت‌و‌آمد داشت. شايانفر همچنين مدير دفتر پژوهش‌هاي موسسه كيهان بود و سلسله مقالات او با عنوان «نيمه‌پنهان» در اين روزنامه منتشر مي‌شد كه محتواي آن عليه برخي چهره‌ها و جريانات سياسي بود.
جبراييلي سال 1390 در يادداشتي خواستار «ابراز ندامت» محمد خاتمي پيرامون اعتراضات سال 88 شده و براي بازگشت فعاليت سياسي رييس‌جمهوري اسبق ايران تعيين تكليف كرده بود: «اگر از گذشته ابراز ندامت كرد، مي‌توان از او گذشت، اما قبول بازگشت اگر به معناي از سر گرفتن فعاليت سياسي چنين فردي باشد، به‌طور طبيعي از منظر عقل و شرع مردود است.» او در يادداشتي ديگر، مانند فردي كه برايش الهام‌بخش بوده، مدعي ديدار خاتمي و جرج سوروس شده بود.
نگاهي به نوشته‌هاي جبراييلي در اواخر دهه 80 و اوايل دهه 90 خورشيدي، نشان مي‌دهد يادداشت‌هاي او بيشتر بر آنچه «جريان فتنه» مي‌خواند متمركز بوده و هدفش نيز غالبا زدن اصلاحات و به خصوص محمد خاتمي بوده است.
طي شدن پله‌هاي ترقي با معاونت در خبرگزاري فارس
اين چهره محافظه‌كار پله‌هاي ترقي را خيلي سريع طي كرد و 6 سال بعد از نخستين تجربه‌اش در تحريريه كيهان، از سوي نظام‌الدين موسوي مديرعامل وقت خبرگزاري فارس و نماينده فعلي تهران در مجلس، به عنوان معاون «پژوهش و آموزش خبرگزاري فارس» منصوب شد. او در اين سمت انتشارات خبرگزاري فارس را راه‌اندازي كرد.
سال ۱۳۹۲ او مركزي با نام مركز «علمي- كاربردي خبرگزاري فارس» يا همان «دانشكده رسانه فارس» را تاسيس كرد كه آنجا هم با حكم مديرعامل خبرگزاري، قائم‌مقام شد. بنا به نوشته وبسايت خود جبراييلي، از اين مركز در خبرگزاري فارس، «تعداد قابل‌توجهي وارد رسانه‌هاي جبهه انقلاب اسلامي شده‌اند».
با روي كار آمدن دولت حسن روحاني و آغاز مذاكرات هسته‌اي ميان ايران و شش قدرت جهاني، يادداشت‌هاي جبراييلي معطوف به سياست خارجي شد. از مذاكرات هسته‌اي تا توافق‌هاي بين‌المللي مانند معاهده پاريس گرفته تا FATF كه قوانيني براي مبارزه با پولشويي و تامين مالي تروريسم دارد، به اظهارنظر پرداخت؛ البته اظهارنظراتي كه غالبا نه فقط نقد كه حملات سنگيني عليه دولت و تيم مذاكره‌كننده انجام مي‌داد.
از «فارس» به آستان قدس رضوي
اين چهره كه در مكتب حسين شريعتمداري و حسن شايانفر پرورش يافته است، از خبرگزاري فارس به آستان قدس رضوي رفت و «مركز مطالعات اقتصادي سازمان اقتصادي رضوي» را ايجاد كرد. حكم او در آستان قدس را ابراهيم رييسي به عنوان توليت امضا كرده بود. ابراهيم رييسي از اسفند 1394 تا اسفند 1397 توليت آستان قدس رضوي را بر عهده داشت.
سال 1394 و در گرماگرم مذاكرات هسته‌اي، در مخالفت با برجام كم نمي‌گذاشت؛ با تمام توان در جهت مخالفت با اين مذاكرات فعاليت مي‌كرد. جبراييلي در همان سال طي يادداشتي نوشت كه بر فرآيند برجام، «يك دلار از دارايي‌هاي مسدودشده ايران در امريكا آزاد نخواهد شد.»
جبراييلي در جريان انتخابات رياست‌جمهوري 1396، در كمپين رييسش در آستان قدس فعاليت مي‌كرد. چند روز پيش از برگزاري راي‌گيري، او در كانال تلگرامي‌اش از جلو بودن آراي نامزدهاي طيف محافظه‌كار خبر داد و نوشت: «تقريبا تمامي نظرسنجي‌هاي مراكز معتبر نشان مي‌دهد مجموع آراي آقايان رييسي، قاليباف و ميرسليم، از مجموع آراي آقايان جهانگيري، روحاني و هاشمي‌طبا بيشتر است. اين وضعيت افكار عمومي بيانگر آن است كه رييس‌جمهور مستقر با همه ابزارهايي كه در دست دارد نتوانسته است جايگاه خود را تثبيت كند.»
او در ادامه تلويحا خواستار كناره‌گيري دو نامزد از سه نامزد محافظه‌كاران شد تا به قول او سبد راي آنها «منسجم‌تر» شود: «يك شوك واقعي و ملموس در اين ايام كه عبارتست از ائتلاف سه كانديداي جريان انقلابي، سازمان راي را در روزهاي آينده منسجم‌تر و قاطع‌تر كرده و ان‌شاءالله كار را در ۲۹ ارديبهشت تمام خواهد كرد.» هرچند شوك مدنظر جبراييلي با كناره‌گيري محمدباقر قاليباف از جمع نامزدها تحقق يافت، اما باز هم ابراهيم رييسي با فاصله‌اي معنادار حدود 8 ميليون راي اختلاف، شكست سختي خورد.
مشاور فرمانده كل سپاه
پس از پايان كار رييسي در آستان قدس، به نوشته وبسايت خودش، ياسر جبراييلي با حكم «محمدعلي جعفري» فرمانده كل وقت سپاه پاسداران، به سمت «مشاور اقتصاد مقاومتي فرمانده كل سپاه» منصوب شد.
در برخي منابع خبري آمده كه او در همين حوالي زماني، «مركز مطالعات پيشرفت عماد» را تاسيس كرده است اما با اين وجود اطلاعاتي از اين موسسه در دسترس نيست. تنها سال 1400 گردهمايي تحت عنوان «فعالان حوزه نوآوري اجتماعي» برگزار شد كه در آنجا فردي با نام «حامد ملك‌زاده» به عنوان مدير مركز مطالعات پيشرفت عماد و همچنين رييس ستاد نوآوري‌هاي اجتماعي ستاد اجرايي فرمان امام معرفي شد. به غير از اين موضوع، در موتورهاي جست‌وجو هيچ اطلاعات ديگري از اين موسسه ديده نمي‌شود.
جبراييلي همان سال 1397 به عنوان «عضو هيات موسس» وارد پژوهشكده «سياست‌پژوهي و مطالعات راهبردي حكمت» شد. به غير از عضويت در هيات موسس، جبراييلي در حال حاضر در گروه «اقتصاد و صنعت» اين پژوهشكده، «مربي حكمراني و سياست‌گذاري گروه اقتصاد و صنعت» نيز هست.
محسن رضايي، استاد داور دكتراي جبراييلي
آخرين روز از شهريور 1398، جبراييلي در قامت دانشجوي دكتراي انديشه سياسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، به دفاع از رساله خود پرداخت. عنوان اين رساله «سازوكار تعيين رهبر در نظام جمهوري اسلامي از منظر مردم‌سالاري ديني» بود. محسن رضايي دبير وقت مجمع تشخيص مصلحت نظام يكي از سه داور جلسه دفاع جبراييلي بود.
او در اين پايان‌نامه «نظريه‌پردازي درباره اسلام سياسي و اطاعت از ولايت فقيه» را از «شاخص‌هاي اسلاميت آيت‌الله خامنه‌اي» و «انتخاب از سوي مجلس خبرگان و حمايت‌هاي مردمي از آيت‌ا... خامنه‌اي ذيل شاخص‌هاي جمهوريت» عنوان كرد. محسن رضايي «به عنوان داور اول» از اين رساله دكتري «تمجيد» كرد. او ضمن تاكيد بر «نو بودن تجربه مردم‌سالاري ديني در دنيا» گفت كه «مردم‌سالاري ديني هرگز ذيل دموكراسي غربي قرار نمي‌گيرد بلكه نوع جديدي از صورت اداره جامعه در دنيا قلمداد مي‌شود.»
محسن رضايي، رييس جبراييلي در مجمع
مدتي پس از اين جلسه دفاع، محسن رضايي كه از قضا داور رساله دكتراي جبراييلي هم بود، او را به عنوان جانشين دبير در مركز ارزيابي و نظارت راهبردي اجراي سياست‌هاي كلي منصوب كرد. دي‌ماه همان سال محسن رضايي جايگاه او را ارتقا داد و به عنوان رييس اين مركز منصوب كرد.
وقتي او جايگاه بالايي در مجمع به دست آورد، مخالفت‌هايش با FATF، برجام و واردات واكسن خارجي كرونا شكل ديگري پيدا كرد و اين مخالفت‌ها ديگر از سوي يك كارشناس ساده يا ستون‌نويس كيهان نبود، بلكه از طرف يك مقام رسمي حاكميتي در سمتي تاثيرگذار بود.
همه شبكه‌هاي اجتماعي را مسدود كنيد!
آبان‌ماه 1398 و چندي پس از اعتراضات بنزيني آن سال، جبراييلي خواستار مسدودسازي همه شبكه‌هاي اجتماعي خارجي شد و مسدودسازي موقت آن زمان را هم به دولت نسبت داد: «شبكه‌هاي اجتماعي خارجي بحمدالله با تدبير دولت براي مقابله با ناآرامي‌ها از دسترس خارج شده‌اند. اين امر نشان‌دهنده اين است كه اولا دولت به خوبي به نقش اين شبكه‌ها در اغتشاشات واقف است، ثانيا آنچه ادعا مي‌شد ممكن نيست، كاملا شدني است!» او افزوده بود كه «دقيقا به همين دليلي كه هم‌اكنون اين شبكه‌ها از دسترس خارج شده‌اند، هميشه بايد چنين باشد. تفاوت وضع كنوني با ساير اوقات اين است كه امروز خسارات اين شبكه‌ها كاملا آشكار و ملموس است، اما در ساير مواقع، خسارات به قدري پنهان است كه محسوس نيست. دولت همچنان كه براي مقابله با اغتشاشات خياباني اين شبكه‌ها را مسدود كرد، بايد براي مقابله با اغتشاشات فرهنگي نيز براي هميشه اين شبكه‌ها را مسدود نمايد.»
واكسن خارجي نياوريد!
دي‌ماه 1399 و در حالي كه كرونا مشغول طغيان بود، جبراييلي در يك برنامه زنده تلويزيوني خواستار عدم واردات واكسن خارجي به كشور شد. او گفته بود «يك جريان تحقير ملي در كشور به دنبال واردات واكسن است. تحت فشار اين جريان، بالاي 200 ميليون دلار صرف واردات واكسن خارجي شده است. از مسوولان مي‌خواهم جلوي اين معامله گرفته شود. با توجه به گزارش‌هايي كه از واكسن‌هاي خارجي ديدم، به مردم توصيه مي‌كنم واكسن خارجي نزنند.» او در ادامه گفته بود كه من و خانواده‌ام واكسن خارجي نخواهيم زد و از مردم هم خواسته بود تا اين واكسن‌ها را استفاده نكنند.
اين سخنان جبراييلي هم با واكنش دامنه‌داري در شبكه‌هاي اجتماعي روبرو شد. بسياري اين سخنان را آن‌هم در شرايطي كه كرونا در حال كشتار روزانه شهروندان بود، غيرمسوولانه مي‌دانستند.
عضويت در «جريان گام دوم انقلاب»
بهمن‌ماه 1399 ياسر جبراييلي با همراهي چندين تن ديگر از همفكرانش بيانيه‌اي آماده كردند كه طي آن «جريان گام دوم انقلاب اسلامي» اعلام موجوديت كرد: «انقلابي‌گري اسلامي ملت ايران با قدرت فزاينده ادامه دارد و از همين روست كه دولت جوان انقلابي در نقطه مقابل پيري و خستگي و محافظه‌كاري - كه قتلگاه انقلاب است- قرار مي‌گيرد. ما به عنوان جمعي از خيل عظيم جواناني كه مخاطب بيانيه گام دوم و مكلف به تكاليف آن هستند، بر خود فرض دانستيم كه پرچمي تحت عنوان «جريان گام دوم انقلاب اسلامي» برافراشته و در حد وسع و توان خويش، وظيفه بر زمين‌مانده ايجاد يك جبهه و جريان منسجم از جوانان مومن و انقلابي را كه شرط لازم اقدام در گام دوم است، به جا آوريم.»
در اين بيانيه كه چند ماه قبل از انتخابات رياست‌جمهوري 1400 منتشر شد، آمده بود: «دولت جوان حزباللهي عزيمت جوانان مومن و انقلابي آتش به اختيار براي سازمان‌يافتن در قالب دولت و در يك كلمه «دولت‌سازي اسلامي» است. اين است كه بايد گام دوم و تشكيل دولت جوان حزباللهي را لازم و ملزوم يكديگر دانست. مسووليت برداشتن گام دوم انقلاب، با جواناني است كه پرورش‌يافته مكتب امامين انقلاب و ميوه و ثمره نظام اسلامي هستند. گام دوم، فصل ثمردهي مدرسه انقلاب در ساختار جمهوري اسلامي از حيث نيروي انساني است.»
تغيير دادن برنامه پخش شبكه نسيم
سال 1400 ماجراي انتقاد فرزند 11 ساله جبراييلي از كنداكتور شبكه نسيم و عمل كردن مديران شبكه به انتقادات آقازاده ياسر جبراييلي باعث واكنش‌هاي گسترده‌اي در شبكه‌هاي اجتماعي شد.
ماجرا از آنجا شروع شد كه او در يك پست اينستاگرامي نوشت: «امروز وقت اذان ظهر سيدحسين ۱۱ ساله ما ناراحت بود از اينكه از يك طرف سريال ساختمان پزشكان در حال پخش است و دوست دارد تماشايش كند و از طرف ديگر مي‌خواهد نماز اول وقت بخواند. گفتيم سريال رو ببين بعد نماز مي‌خوني. پاي سريال نشست، ما نماز خونديم و سفره ناهار انداختيم. ناهارش را نخورد، تلويزيون را هم خاموش كرد و رفت نماز خواند، اما اعصابش خرد بود. كنار كشيدم و گفتم چيه بابا؟ گفت تا اذان تموم ميشه بقيه سريال رو پخش مي‌كنن فرصت نماز خوندن نذاشتن. گريه كرد... .»
جبراييلي در ادامه با انتقاد از كنداكتور شبكه نسيم نوشت: «برخي شبكه‌ها مثل شبكه پويا درباره اين مساله مهم دقت دارند و رعايت مي‌كنند، اما براي تعدادي ديگر از شبكه‌ها يا اساسا اين مساله اهميت ندارد، يا در تنظيم كنداكتور كاهلي و تنبلي مي‌كنند و به تبعات كارشان واقف نيستند. كودك و نوجوان در حال رشد برايش سوال پيش مي‌آيد چرا نماز اول وقت كه اينقدر رويش حساسيت وجود دارد، براي صدا و سيما اهميت ندارد؟ به نظرتان ذهن جوان و در حال رشد كودك و نوجوان چه پاسخي به اين پرسش مي‌دهد؟ تضادي كه صدا و سيما ميان علاقه فرزندان ما به يك سريال و خواندن نماز اول وقت ايجاد مي‌كند، چه اثر تربيتي روي آنها مي‌گذارد؟!»
چند ساعت پس از اين نوشته مدير شبكه نسيم به جبراييلي پيام مي‌دهد و تاكيد مي‌كند كه مورد انتقاد فرزند جبراييلي را جامه عمل خواهد پوشاند. خود جبراييلي در تكميل پست اينستاگرامي قبلي‌اش نوشت: «آقاي احساني مدير شبكه نسيم پيام دادند و گفتند كه اين مساله را از فردا حل خواهند كرد. ان‌شاءالله در تمامي شبكه‌ها و برنامه‌هاي صدا و سيما اصلاح لازم صورت گيرد. در كامنت‌ها درباره گاندو هم اين اشكال مطرح شده بود. آقاي فروغي نيز گفتند سعي مي‌كنند با فاصله از اذان پخش كنند. بعد از اين درخواست، شبكه نسيم روز شنبه بعد از اذان حدود 14 دقيقه پيام بازرگاني داشت و بعد سريال ساختمان پزشكان را پخش كرد.» پس از تغيير كنداكتور پخش شبكه نسيم، انتقادات زيادي نسبت به نفوذ چهره‌هايي مانند جبراييلي در همه مسائل مطرح شد؛ حرف منتقدان اين بود كه تنها صداي برخي افراد و جريانات خاص است كه از سوي مسوولان شنيده مي‌شود و شهرونداني كه نفوذ و مسووليتي ندارند، هرچه فرياد بزنند كسي صداي‌شان را نخواهد شنيد.
تخريبم كردند!
جبراييلي اما اين واكنش‌ها را با يادداشتي در روزنامه جوان پاسخ داد؛ او در اين يادداشت انتقادات را «موج سنگين و بي‌سابقه‌اي از تخريب و تهمت عليه حقير در فضاي مجازي» خواند. او در ادامه نوشت: «ما نمي‌توانيم و نبايد نسبت به رفتار و جهت‌گيري ساختار‌ها و كارگزاران نظام بي‌تفاوت باشيم و مساله‌اي كه ميليون‌ها نفر در معرضش هستند، به صورت فردي و در چهارديواري خانه‌مان حل‌وفصل كنيم.» جبراييلي در ادامه انتقادها را تلويحا به ستيز دشمن با جريان انقلابي و اسلام توصيف كرده و آورده بود: «جريان حزباللهي بايد مراقبت كند كه دشمن با همه توانش به ستيز با اسلام سياسي و جريان انقلابي آمده است. مع‌الاسف يك فرهنگ غلط در جامعه حزباللهي شكل گرفته كه وقتي دشمن آتش سنگينش را روي يكي از سنگر‌هاي ما خالي مي‌كند، يا سكوت مي‌كنيم و در دل لذت مي‌بريم، يا اينكه به هر دليلي از جمله عقده‌ها و كينه‌هاي شخصي سعي مي‌كنيم «از يك زاويه ديگر» و البته با حفظ مرز با دشمن، همان سنگر را بكوبيم و بدين‌ترتيب به مرور زمان، از لشكر يكپارچه‌اي كه بايد به قلب دشمن مي‌تاخت، كلوني‌ها و باند‌هاي رقيب و متنازعي بسازيم كه مهياي تصرف دشمنند! هيچ خطري بزرگ‌تر از اين فقدان وحدت و همدلي و همبستگي و «ولايت» در جبهه انقلاب، ما را تهديد نمي‌كند و براي اين وضع، چاره‌اي بايد.»
جبراييلي در موسسات گوناگون
جبراييلي در شركت‌ها و موسسات گوناگوني عضويت داشته و دارد. نام او در بين آگهي‌هاي مرتبط با موسسه‌اي به نام «افكارسنجي دانش نوين ايرانيان» ديده مي‌شود. او در اين موسسه در جايگاه عضو هيات‌مديره قرار داشته است. شركاي ديگر اين موسسه به غير از جبراييلي، موسسه خبرگزاري فارس، سيد نظام‌الدين موسوي و حسن اختري بوده‌اند. آخرين آگهي مربوط به تغييرات اين موسسه مربوط به سال 1394 مي‌شود. سال 1393 تغييراتي در اين موسسه صورت گرفته بود كه طبق آن مجيد قلي‌زاده از جمع شركا خارج شده بود. قلي‌زاده مديرعامل خبرگزاري تسنيم است و نظام‌الدين موسوي كه در حال حاضر نماينده مجلس است، آن زمان مديرعامل خبرگزاري فارس بوده است. البته موسوي در زمان توليت رييسي در آستان قدس، مسوول ارتباطات رسانه آستان شده بود. به عبارت ديگر، موسوي و جبراييلي در آستان قدس رضوي هم مانند همين موسسه افكارسنجي با يكديگر همكار بوده‌اند و نقطه اشتراك اين دو نيز، ابراهيم رييسي است.
عضويت در شركت بالادستي روزنامه جوان
موسسه ديگري كه جبراييلي در آن عضو است، «شركت توزيع مجتمع پيام‌آوران نشر روز» است. اين شركت صاحب امتياز روزنامه جوان است؛ نشريه‌اي كه به «روزنامه نزديك به سپاه» معروف است. البته سال 1398 عبدالله گنجي مديرمسوول وقت روزنامه جوان ارتباط اين روزنامه با سپاه را رد كرده و گفته بود: «از نظر تشكيلاتي، حقوقي و ساختاري خير (ارتباطي با سپاه ندارد) اما همين كه اين روزنامه را در بسيج مشاهده مي‌كنند گمان مي‌كنند مال سپاه است.» او همچنين از قرارداد اين روزنامه با بسيج سخن گفته بود كه هر ساله در فروردين‌ماه «قراردادي با معاونت نيروي مقاومت بسيج مي‌بنديم و طبق آنكه بخشي از تيراژمان را به بسيج مي‌فروشيم. روزانه چندهزار نسخه از روزنامه‌مان را به بسيج مي‌دهيم و پولش را مي‌گيريم. اينكه مي‌گويند جوان روزنامه بسيج و سپاه است فلسفه‌اش اين است.»
در آخرين آگهي مرتبط با هيات‌مديره اين شركت، علاوه بر جبراييلي، نام افرادي چون «محمد دانشوري»، «محمدجواد اخوان»، «حميدرضا مقدم‌فر»، «محمود سالاري»، «محمد مظفري» و «سيد مصطفي پاكزاديان» ديده مي‌شود.
اعضاي هيات‌مديره اين شركت، مانند جبراييلي سمت‌هاي مختلفي دارند؛ مثلا وقتي بنا شد موسسه «تامين منابع مالي بسيجيان» منحل شود، «محمد دانشوري» به نمايندگي از «بنياد تعاون بسيج» به عنوان مدير تصفيه موسسه انتخاب شدند. يا «حميدرضا مقدم‌فر» كه مشاور فرهنگي و رسانه‌اي فرمانده سپاه پاسداران است.
عضويت در شركتي كه خودش در شركت‌هاي ديگر عضو است
نام جبراييلي در موسسه‌اي ديگر به نام «صدرا آرمان سپهر» ديده مي‌شود. در آگهي تغييرات اين موسسه در سال 1401 كه آخرين تغييرات نيز هست، جبراييلي به عنوان فردي «خارج از شركا»، به عضويت اصلي هيات‌مديره انتخاب شده است. موسسه فرهنگي صدراي كرمان، به عنوان شركت مادر «صدرا آرمان سپهر» است كه در امور خيريه فعاليت مي‌كند. بنا بر نوشته‌هاي وبسايت «منوچهر محمدي» مديرعامل اين موسسه، «صدرا آرمان سپهر» با مجوز ارشاد تشكيل شده كه «صرفا به تحقيق و پژوهش در حوزه مطالعات انقلاب اسلامي مي‌پردازد».
نام «صدرا آرمان‌سپهر» نيز در شركت‌هاي ديگر ديده مي‌شود. مرتضي محمدي، به نمايندگي از «صدرا آرمان سپهر» در شركت «انرژي گستران متحد» به عنوان عضو هيات‌مديره و در شركت «پترو فرآيند فيدار» به عنوان رييس هيات‌مديره ديده مي‌شود. همچنين «صدرا آرمان سپهر» در شركت «سلامت ديبا فارمد» به تاريخ فروردين 1402، صاحب يك صندلي هيات‌مديره شده است.
برجام؟ ضرر هم زده!
اما جبراييلي كه با اين افراد همكار است، درباره FATF همواره مخالفت كرده و تنها در شرايطي موافق اين معاهده است كه «اولا هيچ تحريمي وجود نداشته باشد و ثانيا گروه‌هاي مقاومت شامل گروه‌هاي تروريستي نشوند، لذا تا آن زمان اساسا امكان همكاري كامل با گروه ويژه اقدام مالي براي ايران وجود نخواهد داشت.»
همچنين از نظر جبراييلي برجام تقريبا كمكي كه به اقتصاد كشور نكرده، هيچ؛ بلكه ضررهايي را هم وارد كرده است. او با همين نگاه، به حمايت از رييسي در انتخابات 1400 پرداخت و تلاش زيادي براي پيروزي او انجام داد. در هنگام بستن كابينه و تيم اقتصادي از سوي پيروز انتخابات، حدس و گمان‌هاي زيادي مطرح شد مبني بر اينكه جبراييلي يكي از صندلي‌ها اقتصادي دولت را صاحب خواهد شد. اما پيش‌بيني‌ها درست از آب در نيامد.
تبديل شدن از حامي به منتقد
بعد از گذشت حدود يكسال از عمر دولت رييسي، جبراييلي انتقادهاي تندي از قوه مجريه و خصوصا تيم اقتصادي دولت را آغاز كرد. در هنگامه حذف ارز ترجيحي در ارديبهشت 1401، او در توييتي نوشت: «حذف ارز ۴۲۰۰ و افزايش قيمت بنزين را يك توطئه تمام‌عيار عليه آيت‌الله رييسي مي‌دانم. چنانكه فرداي فاجعه آبان ۹۸ خبري و سخني از بچه‌هاي شيكاگو كه ارديبهشت ۹۸ به اتفاق IMF شوك‌درماني را طراحي كردند، نبود، اين‌بار نيز چنين خواهد شد و انگشت اتهام به سمت رييس‌جمهور نشانه خواهد رفت.»
اما يكي از نمايندگان كه حامي سرسخت ابراهيم رييسي است، پاسخ تندي به جبراييلي داد. «مالك شريعتي» نوشت: «اينكه با حذف دلار جهانگيري مخالفيد و دليل هم داريد، اصلا ايرادي ندارد اما اينكه براي فرو كردن حرفت به ذهن مخاطب، با تكرار دروغ گران شدن بنزين، داريد با آبان ۹۸، «اين‌هماني» درست مي‌كنيد، اگر نامردي نباشد، حتما با نظر كارشناسي و عدالتخواهي فرسنگ‌ها فاصله دارد. حالا هر جور صلاح مي‌دانيد!»
اما جبراييلي انتقادها را ادامه داد. در همان بازه زماني او در توييتي ديگر نوشت: «همچنان به جمله‌سازي با عبارات يارانه پنهان، ارز ترجيحي، قاچاق، رانت، فساد و ... ادامه دهيد تا مردمي كه سفره‌شان را كوچك كرديد، به تدبيرتان تكبير بگويند! هدف تحريم‌ها، تقابل مردم و حاكميت بود؛ تحريم نتوانست، تعديل نشان داده كه مي‌تواند/ خدايا تو شاهدي كه در انذار، كوتاهي نكرديم».
چند ماه قبل هم پس از اعلام شكسته شدن تورم، خطاب به رييسي نوشت: «آقاي رييسي بزرگوار وعده نصف شدن نرخ تورم خاطرتان هست؟ نصف عمر دولت شما گذشت و ركورد ۳۰ ساله تورم در سال مهار تورم شكست. اين وضع برخلاف ادعاي حسن روحاني نتيجه بي‌برجامي نيست. ما در تجارت خارجي كه موضوع تحريم است ركورد زديم. ريلِ اقتصاد را عوض نكنيد، روزهاي تلخي در پيش است.»
هرچند ياسر جبراييلي اين روزها منتقد اقدامات اقتصادي دولت و تورم و... شده، اما نمي‌توان از تلاش‌هاي او براي روي كار آمدن دولت ابراهيم رييسي چشم‌پوشي كرد؛ به عبارت ديگر او در دو بزنگاه انتخاباتي حمايت‌هاي سفت و سختي از ابراهيم رييسي انجام داد كه دومين مرتبه منجر به پيروزي شد. اما او حالا در زمان مشكلات سخت دولت در كنار نوع مديريت اقتصادي، تبديل به منتقد شده است؛ البته كه افكار عمومي نقش پر رنگ جبراييلي و جبراييلي‌ها را در ايجاد وضع كنوني فراموش نخواهد كرد؛ هرچند كه تندترين انتقادات را هم داشته باشند.