نقش بياعتمادي در ريزش بورس
ابوذر مشايخي
ابوذر مشايخي، كارشناس بازار سرمايه:در مورد بورس و اتفاقاتي كه در طول چند ماه گذشته رخ داد نظرات متفاوتي مطرح ميشود؛ اما براي اينكه بخواهيم اين موضوع را به درستي قضاوت كنيم بايد به زمستان 1401 برگرديم كه چرا شاخصهاي بورس ريزشي شد؟ در آن زمان ريزش شاخصها به دليل ناآراميها رخ داد كه از آخر شهريور ماه در جامعه شكل گرفته بود و شاهد آن بوديم كه در مهر ماه و آبان 1401 ريزشهاي بورس سنگينتر هم شد؛ اما پس از دو ماه و از آذر ماه سال گذشته مجددا فرآيند خريد و فروشها در بورس به تثبيت رسيد. اما رشد اصلي شاخصها در مرداد ماه 1399 به وقوع پيوست و شاخص كل قله 2 ميليون و 100 هزار واحدي را هم فتح كرد، البته از زمستان 1401 تا ارديبهشت ماه 1402 شاخصهاي بورس باز هم رشد كردند كه عوامل زيادي هم باعث اين رشد بود از جهش قيمت ارز تا اخبار مربوط به آزادسازي بخشي از منابع ارزي و اجازه فروش ارز از طريق بخشي از شركتها همگي باعث شد تا بازار سرمايه مجددا مورد استقبال بخشي از جامعه قرار گيرد، البته اين استقبال ديگر شبيه استقبال سال 1399 سرمايهگذاران نبود اما باز هم انتظار ميرفت تا اين اعتماد براي سهامداري شكل بگيرد اما وضعيت
به گونهاي شد كه در فروردين ماه 1402 هم مجددا شاخصها قله 2 ميليون و 100 هزار واحدي را فتح كردند و ركورد سال 1399 باز هم شكسته شد و شاخص كل تا 2 ميليون و 500 هزار واحد هم بالا رفت كه بخشي از آن به دليل جا ماندن از تورم و بخش ديگر به دليل جهشهاي ارزي بود كه در فاصله سه ماه قيمت دلار را از 30 هزار تومان به 60 هزار تومان رساند و در كنار آن عوامل روند سوددهي شركتها و صادراتشان هم بهتر از گذشته شده بود و ابهامات مربوط به سياستگذاريهاي دولت هم در حال رفع شدن بودند و جهتگيري دولت هم مشخصتر از قبل شد و به نوعي بازار سرمايه هم آماده جذب بخشي از سرمايهها شده بود و ديديم كه روزانه بين 5 تا 6 هزار همت جذب نقدينگي در بازار صورت گرفت اما باز هم يكباره از ارديبهشت ماه 1402 شاهد ريزشهاي سنگين در بورس شديم كه در ابتدا علت اين ريزش سنگين مشخص نبود، چراكه اين اتفاق درحالي رخ داد كه همه انتظار رشد
3 ميليون واحدي شاخصهاي بورس را داشتند اما پس از آن با انتشار خبر افزايش قيمت نرخ خوراك پتروشيميها در تير ماه شاخص كل شروع به ريزش كرد اين درحالي است كه افرادي كه قبل از آن اطلاعات نهاني از اين موضوع داشتند باعث اين ريزشها در بورس شده بودند و اين جو بياعتمادي را در بورس به وجود آوردند و پس از آن ديديم كه شاخص كل بين ارديبهشت تا تير ماه 1402 با افت 30درصدي همراه شد كه تا مرداد ماه هم ادامه پيدا كرد اما مجددا در شهريور ماه شاخصها روند صعودي به خود گرفتند.
اما اگر بخواهيم ريشههاي بياعتمادي در بازار سرمايه را بررسي كنيم بايد گفت خروج نقدينگي از بورس و ريزش شاخصها معمولا به چند دسته تقسيم ميشود؛ اول اينكه به نظر ميرسد بازار سرمايه نيز مانند ساير بازارهاي ديگر پيش نگر است و آينده را پيشبيني ميكند و برآيند آن شبيه بازار مسكن و طلا و خودرو خواهد بود كه در مقطعي با ريزش يا با تثبيت همراه است و در تمامي بازارها هم در طول 5 ماه گذشته با دماسنج دلار (كه بين 48 تا 50 هزار تومان در نوسان بوده) جهتدهي شده است كه البته بورس هم امروز همسو با نرخ دلار به يك شرايط تقريبا با ثباتي رسيده است.
يكي ديگر از دلايل ريزش شاخصها درز خبر نرخ خوراك پتروشيميها و خبر مربوط به افزايش عوارض صادراتي و ماليات برخي از شركتهاي توليدكننده مواد خام است كه روند آتي شركتها را با ابهام روبهرو كرده است، البته بخش بزرگي از بورس ما شامل شركتهاي معدني و پتروشيميها و كاموديتيهايي است كه صادراتمحور هم هستند و افزايش قيمت خوراك پتروشيميها يا تعيين هرگونه عوارض صادراتي باعث به وجود آمدن ابهاماتي از روند سوددهي اين شركتها ميشود. موضوع بعدي اينكه چشمانداز نرخ دلار بسيار مهم است، چراكه چشمانداز بخش بزرگي از روند سوددهي شركتهاي بزرگ در بازار سرمايه با تثبيت يا نوسانات نرخ ارز روشن يا تيره ارزيابي ميشود كه اگر صادرات اين دسته از شركتها محدودتر شود سهامداران نيز تصميم خود را براي سرمايهگذاري تغيير ميدهند. همچنين به نظر ميرسد سياستهاي پولي و مالي دولت درخصوص كنترل نقدينگي يا تثبيت نرخ ارز و ايجاد يك شرايط ركودي در بازارها نيز يكي ديگر از عوامل خروج از بازار سرمايه در اين مدت باشد.
البته تحليلگران بازار سرمايه با افق ديد چندين ماه در آينده بر اين باورند كه اين بازار در شرايط فعلي فرصت خوبي براي سرمايهگذاري است، چراكه بخش بزرگي از سياستهاي دولت در مورد شركتها و شرايط اقتصادي تقريبا مشخص شده و سياستهاي دولت درخصوص بانكهاي زيانده يا شركتهاي ديگر هم شفافتر از گذشته شده است. البته بنده معتقدم در بازار سرمايه فرار سرمايهاي رخ نميدهد، چراكه هر سهمي كه به فروش برسد يك خريداري براي آن سهم وجود دارد و شايد اين بازار با نوساناتي همراه شود اما امروز اين بازار در يك شرايط معقولي قرار گرفته است و در صورتي كه سياستهاي دولت تغيير چنداني نداشته باشد و تصميمات خلقالساعه براي اين بازار گرفته نشود، افرادي كه خواستار سرمايهگذاري در اين بخش هستند، ميتوانند به سوددهي لازم دست پيدا كنند و پيشبيني ميشود بازدهي اين بازار در ماههاي آتي بالاتر از بازارهاي ديگر باشد.